چند سال پیش وقتی رهبرمعظم انقلاب در بخشی از سخنانشان نامی از چند رمان خارجی به میان آوردند و یا آن زمان که در یکی از نمایشگاههای کتاب عکسی از ایشان درحال خواندن کتاب یکی از شاعران معاصر منتشر شد، بعضی افراد آنقدر تعجب کردند که تا مدتی این موضوع به بحث داغ محافلشان تبدیل شده بود. اما اگر حتی مختصری درباره گستره مطالعاتی رهبر انقلاب و نقد و نظرهای ایشان بر آثار شاعران و نویسندگان پرسوجو کنیم، دیگر جایی برای تعجب باقی نمیماند.
بارها شنیدهایم که رهبر انقلاب در تعامل با اهل فرهنگ و اصحاب قلم، رویکردی موسع دارند و از شنیدن نظرات مختلف استقبال میکنند. همین امر، نشاندهنده وسعت دایره مطالعاتیِ ایشان و اهمیتِ اطلاع یافتن از دیدگاههای نویسندگان مختلف است.
شاید برای شما هم جالب باشد که از منظومه فکری رهبرمعظم انقلاب در حوزههای مختلف ازجمله مجموعه مطالعاتی ایشان از لحاظ تنوع آثار و نویسندگان و شاعران داخلی و خارجی، ممیزی کتاب، چرایی لزوم تولید آثار ادبی مرتبط با انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و... آگاه شوید. برای آگاهی ژرفتر از این موضوعات با دکتر محمدحسن مقیسه، استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبی که چندسال پیش کتاب «امینِ زبان و ادب پارسی» را درباره حوزه مطالعاتی و فعالیتهای ادبی رهبر انقلاب نوشته است، گفتگو کرده ایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
به مناسبت هفته کتابخوانی از راهبردهای کلان مورد توصیه رهبر انقلاب برای ترویج کتابخوانی بگویید.
مطالب زیادی را میتوان از سخنان رهبرانقلاب در این باره گفت و من سه نمونه را مستقیما از بیانات ایشان مطرح میکنم.
مولفه اول؛ فراوانی کتاب:
رهبر انقلاب در سال ۱۳۷۶ در این زمینه میفرمایند: «اگر تعداد کتاب زیاد شد، اگر عنوان کتاب زیاد شد، اگر کتاب درباره همه موارد مورد نیاز بود، اگر مردم توانستند سوالها و استفهامهایشان را در کتاب بیابند و به کتاب مراجعه کنند، یک عالم دیگر و ماجرای دیگری خواهد شد. هر جا که با کتاب سرو کاری هست میبینید که از لحاظ کیفیت روحی و وضع فکری نسبت به آن جایی که این شرایط را ندارد تفاوت محسوسی هست.»
مولفه دوم؛ بهره گیری از ظرفیت دفاع مقدس
رهبر انقلاب در این زمینه در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۳۷۷ میفرمایند: «یکی از چیزهایی که هنر و ادبیات را در هر کشوری به شکوفایی میرساند، حوادث سخت، از جمله جنگ است. زیباترین رمانها، بهترین فیلمها، شاید بلندترین شعرها در جنگ و به مناسبت جنگها گفته و تولید شده است.»
مولفه سوم؛ ترویج روحیه کتابخوانی میان مردم
رهبر انقلاب در این زمینه در سال ۱۳۶۶ میفرمایند: «در بین مردم ما کتابخوانی یک رویه معمول نیست. حتی باسوادان درس خوانده و تحصیلکرده، کسانی که با کتاب انس دارند و در زندگی روزمره خودشان فصل و بخشی را به خواندن کتاب اختصاص میدهند یقینا اقلیت کمی هستند. در حالی که ما میبینیم در بسیاری از کشورهایی که امروز از لحاظ پیشرفتهای علمی در دنیا ممتاز هستند، قضیه این طور نیست. روح کتابخوانی در مردم و انس با معلومات و معارف و پیشرفت علمی کشور در سطوح مختلف، اینها با هم ارتباط دارد و بایستی آن را مرتبط به این دانست و این روحیه را در بین مردم ترویج کرد.»
ممیزی کتاب در ادوار مختلف پس از انقلاب، شاهد قبض و بسطهایی بوده است. دیدگاه رهبر انقلاب درباره خطوط قرمز انتشار کتاب و دامنه آن چیست؟ در این زمینه مثالهایی ذکر بفرمایید.
در ابتدا باید دانست که ممیزی کتاب در هر جامعهای یعنی صیانت. بدون شک هر جامعه، فرهنگ و حتی هر انسانی خطوط و شرایطی را برای زندگی و مسیر خود مشخص کرده که هر آنچه را که بخواهد آن شرایط و خطوط را نادیده بگیرد و آن جامعه و فرد را از هدف بازدارد، پس میزند.
آنچه من از رهبری در ذهن دارم درباره ترجمه کتاب «خانواده تیبو» است. در آنجا یک کشیش که پیرمردی است با یک جوان به گفت و گویی چالشی وارد میشود و در نهایت این کشیش است که از میدان استدلال عقب افتاده و سرافکنده میشود. حرف کلی رهبری به مترجم، یعنی ابوالحسن نجفی این بود که مترجم میتوانست این مسئله را رفع و رجوع کند تا تعریضی به ذهنیت اسلامی و امام خمینی (ره) نداشته باشد. ایشان میفرمایند که بعید نیست که ذهنیت یک کشیش کاتولیک در برابر ابهامها و سوالهای قرن بیستمی عاجز باشد و از میدان استدلال به در برود، اما مترجم میتوانست این مسئله را ممیزی کند. این نکته که مضمونی از سخنان رهبر انقلاب بود، در تاریخ ۱۸/۰۹/ ۱۳۷۰ عنوان شده است.
به صورت خاص راهبردهای مورد تاکید رهبر انقلاب برای ترویج کتابهای با مضامین ارزشی در عرصههایی مانند انقلاب اسلامی و دفاع مقدس چیست؟
آنچه از مجموع رهنمودهای ارائه شده توسط رهبرانقلاب به ذهن بنده میرسد، این است که باید برای مواردی مانند دفاع مقدس و انقلاب اسلامی به فراوانی کتاب نوشت تا همه ابعاد و زوایای آن به کتابت درآید و چیزی ناگفته و نانوشته نماند. در این باره دو مثال از شرق و غرب عالم و از بین سخنان ایشان ذکر میکنم. نخست اینکه رهبری درباره انقلاب اکتبر روسیه و اینکه آنها با کتاب، مبانی انقلاب خودشان را تبیین کردند، میفرمایند: «وقتی انقلاب روسیه تحقق پیدا کرد در طول ده، پانزده سال آن قدر کتاب و فیلم و قصه و جزوه در سطوح مختلف درباره مبانی فکری این انقلاب نوشته میشود که در کشورهایی که باد آن انقلابها به آن رسیده، دیگر مردم احتیاجی ندارند که از کتابهای آنها استفاده کنند آن قدر فضای ذهنی پر شده است که روشنفکرهای خود آن کشورها مینشینند راجع به مبانی ارزشی و فکری آنها کتاب مینویسند. کاری که ما در این زمینه کرده ایم واقعا خیلی کم است.»
همچنین، رهبر انقلاب در سال ۱۳۸۵ درباره بهره برداری غرب و مشخصا آمریکا از چهار سال جنگ داخلی بین شمال و جنوب این کشور که از سال ۱۸۶۰ تا سال ۱۸۶۴ روی داد، میفرمایند: «تقریبا حدود ۸۰ یا ۹۰ سال بعد از تشکیل آمریکا دوبخش از این کشور با یکدیگر جنگ کردند یک نویسنده آمریکایی که ظاهرا معاصر ما هم هست میگوید درباره این جنگها بیش از صد هزار عنوان کتاب نوشته شده، برای چهارسال، آن هم جنگ بی افتخار، برای چهار سال، آن همه کتاب نوشته اند.»
چه توصیفی میتوان از مجموعه مطالعاتی رهبر انقلاب از لحاظ تنوع آثار و نویسندگان ارائه داد؟
تنوع آثاری که رهبر بزرگ اندیش انقلاب میبینند و میخوانند چه از لحاظ تعداد و چه از لحاظ گستره مطالب، شگفت انگیز است. بنده سالها قبل در مقدمه کتابم به نام «امین زبان و ادب پارسی» در این باره بحث کرده ام. هم از قول ایشان، هم خودم و هم از زبان دکتر حداد عادل گفتارهای سودمندی را آورده ام که بسیار برای خواننده خواهان، ارزشمند است. بنده در اینجا فقط در حوزه ادبیات به چند سرفصل اشاره میکنم. خوانش کتابهای ادبی توسط ایشان از جمله دیوانهای شعر از اشعار شاعران کلاسیک و حتی متون منثور ادبیات گذشته ایران بسیار فراوان است. شک نداشته باشید که رهبری یک دوره کامل هزارساله از رودکی تا بیهقی و خواجه نصیر تا آثار نسیم شمال و دیگران تا زمانه متاخر را با خواندن کتابهای ادبی و شعری آن نویسندگان و شاعران طی کرده اند.
این سلسله به ادبیات معاصر و انقلاب اسلامی که میرسد، شگفتتر نیز میشود. از صد سال پیش تا امروز، آثار رهی معیری، نعمت میرزاده، توللی، حمیدی شیرازی، اخوان، علی باقر زاده (بقا)، قهرمان، صاحبکار، شفیعی کدکنی، فروغ فرخزاد و... و نیز، از نویسندگان رمانها و آثار معاصر مانند نمایشنامه «آی با کلاه و آی بی کلاه» از قبل از انقلاب را مطالعه کرده اند و مطالبی را یا در خاطره و ذهن دارند و یا درباره این شاعران و نویسندگان، نقد و نظر ارائه داده اند.
درباره شعر و نثر انقلاب، رهبرانقلاب آثار فراوانی را خوانده و نقد کرده اند از اوستا، سپیده کاشانی و محمود شاهرخی بگیرید تا قزوه، سیدعلی گرمارودی، اسفندقه و. در خصوص کتابهای با موضوع دفاع مقدس میتوان به مواردی اشاره کرد که به تقریظ ایشان مزین شده است. البته مطالعات ایشان از مرزهای ایران هم فراتر میرود و آثار فراوانی از ویکتور هوگو، تولستوی، میخائیل شولوخف، رومن رولان و... را خوانده اند و در سالهای اخیر نیز بر مبنای آنچه بنده شنیده ام، مطالعه رمانهای آمریکای لاتین و آفریقایی را پی گرفته اند. همه اینها را در کنار مسئولیتهای سنگین روزانه ایشان قرار دهید که باید این مطالب را نیز بخوانند و تحلیل کنند. رهبرانقلاب همچنین، به مطالعه جدیدترین کتابها در شاخههای مختلف موردنیاز جامعه میپردازند.
حضرت آقا در تعامل با اهل فرهنگ و اصحاب قلم مانند زنده یاد ایرج افشار، رویکردی اصطلاحا باز داشتند. بر همین اساس، آیا میتوان دایره مطالعاتی معظم له را، مجموعهای متنوع از لحاظ دیدگاهها و رویکردهای نویسندگان مختلف برشمرد؟
بدیهی است که برای اطلاع یافتن ازهمه دیدگاهها و نقد آنها، خوانش آثاری از همه نحلهها و مکاتب فکری گوناگون آن هم برای شخصیت بزرگی، چون رهبر معظم انقلاب که هدایت کشتی نظام اسلامی را برعهده دارند، از بدیهیات لازم و واجب است. دو دیگر این که تعامل با کسانی که پنداشته میشوند در مواجهه با نظام اسلامی رفتاری بی تفاوت دارند و حتی معارض نظام اسلامی هستند ولی میخواهند حرفشان را بزنند و به دنبال گوش شنوایی هستند لازم است و میبایست حرفهای آنها نیز شنیده شود. حضرت آقا حتی پیش از انقلاب در کنش و رفتارشان ثابت کرده اند که در رویکردشان هیچ گاه جزمیت و نگاه متصلبانه ندارند؛ بلکه گوش شنوایی برای شنیدن همه نظرات دارند. آنچه در خصوص آثار آقای افشار و تعامل مهربانانه با ایشان داشتند، در خصوص آقای ابتهاج نیز همین مسئله صدق میکند و امانتی را که از ایشان نزدشان بود به آقای ابتهاج برگرداندند که این موضوع بسیار باعث شگفتی ایشان و دست اندرکاران ادبی شد.
منبع: روزنامه خراسان