باشگاهِ دو ستاره و پرهوادار استقلال که روزگاری نامش لرزه بر رقبای قدرتمند و قدر داخلی و آسیایی میانداخت، هماکنون در یکی از بدترین، غمانگیزترین و فاجعهبارترین دوران تاریخِ باشگاهی خود قرار گرفته است، که هر لحظه از لحظه قبل مهلکتر و ناامیدکنندهتر میشود.
چندین عامل مهم از دهها عامل فلاکت استقلال در فوتبال ایران، موجب شده آبیپوشان در این وضعیت قرار بگیرند که خودِ سرمربی و بازیکنان هم نتوانند از این چاله و چاه عمیق بیرون بیایند.
سرازیر شدن حاشیه و درگیری در باشگاه استقلال
در فصول اخیر، به یاد نداریم استقلال حتی یک ماه را بدون حاشیه گذرانده باشد؛ فرقی نمیکرد تیم در یک قدمی قهرمانی باشد یا باخت؛ زحمتِ ایجاد حاشیه را مدیران یا سرمربیان وقت باشگاه میکشیدند و تیم بیجهت وارد بحران میشد و این موضوع تبدیل به یک روتین روزانه در باشگاه استقلال تهران شده است.
سهمخواهی پیشکسوتان همیشه طلبکار
در فوتبال روز دنیا و باشگاههای معتبر اروپایی، اسطورهها و پیشکسوتان باشگاه، تنها در راستای منافع باشگاه فعالیت میکنند، اما این مورد در باشگاه استقلال برعکس است و برخی پیشکسوتان این باشگاه زمانی که منافعی در این تیم نداشته باشند، از هر طریقی باشگاه را با حاشیه و مصاحبههای جنجالی به بهانه دلسوزی میکوبند!
تغییرات متعدد مدیریتی و حضور مدیران غیرفوتبالی و غیرورزشی
تا زمانی که یک مدیر در یک باشگاه به ثبات کامل مدیریتی و روانی نرسد، نمیتواند در انجام کارهای خود فراغ بال و ابتکار لازم را داشته باشد و از ترس اخراج یا استعفای اجباری رو به انجام کارهای کوتاه مدت میآورد. همین موضوع طی سالیان اخیر باعث شده بسیاری از بازیکنان بزرگ و خوب و خارجی به راحتی از باشگاه خارج شوند یا اتفاقات خوب در این باشگاه کوتاه مدت باشد، زیرا مدیران استقلال حتی یک سال هم دوام نمیآوردند و اصلاً زمانی برای برنامهریزی بلندمدت، استعدادیابی و توجه به آکادمی، تدوین قراردادها و جذب منابع مالی یا ایجاد پایگاهی برای رشد و توسعه کیفی و فنی پایدار عوامل باشگاه نداشتهاند.
همین عدم ثبات مدیریتی در رأس باشگاه باعث عدم ثابت فنی در کادرفنی تیم هم میشود تا نتیجه آن شود که شاهد هستیم.
کمصبری هواداران و تغییر متعدد سرمربی
تا زمانی که هواداران استقلال، صبور نباشند، ژوزه مورینیو و پپ گواردیولا هم در این تیم موفق نخواهد شد! زمانی که استقلال فصل بیستوچهارم را در لیگ برتر آغاز کرد، تنها بعد از ۳ بازی، شعارها و پیامهای تهدیدآمیز علیه جواد نکونام، سرمربی وقت تیم آغاز شد و این اتفاق در حالی رخ میداد که نکونام در فصل گذشته در آستانه قهرمان کردن استقلال بود و به خاطر یک اشتباه این فرصت را از دست داد.
نتیجه عجولی هواداران، تصمیم عجولانه مدیران باشگاه بود که به علت عدم ثبات در باشگاه در ابتدا به دنبال سهراب بختیاریزاده رفتند و به خاطر آرام کردن هواداران یک تصمیم کوتاه مدت گرفتند و پیتسو موسیمانه آفریقایی را به استقلال آوردند. شاید اگر نکونام میماند وضعیت بدتر از این نمیشد و حداقل استقلال در میانه جدول میجنگید، نه در انتها و قعر جدول!
بالانس نبودن ترکیب تیم و خریدهای بیبرنامه
خریدهای باشگاه استقلال هرچند به تنهایی خوب، اما تا الان بیثمر بوده است، چراکه ظاهراً هیچ برنامه تاکتیکی پشت این خریدها نبوده که حتی نکونام هم نتوانست از خریدهای خودش استفاده مطلوبی داشته باشد. ترکیب استقلال و بازیکنان آن هیچگونه هماهنگی و انسجامی با یکدیگر ندارند و این موضوع بارها در بازیهای مختلف استقلال و اشتباهات فردی و پیاپی بازیکنان و عدم هارمونی آنها با یکدیگر ثابت شده است. خریدها اگر اصولی و منطقی بود، وضعیت استقلال به اینجا نمیرسید.
بازیکنان بیکیفیت، اما گران!
بازیکنانی که پیراهن استقلال برایشان گشاد است، بدون تعارف باید از تیم کنار گذاشته شوند، اما متأسفانه سرمربیان باشگاه، به هر دلیلی این کار را انجام نمیدادند.
ضعف مدیریتی و دخالت مدیران برای دلالی
هیچکس نمیتواند ضعف و غیرورزشی بودن و حتی پرسپولیسی بودن برخی مدیران و مسئولان باشگاه استقلال را انکار کند. در مسئله بازیکنان بوسنیایی ثابت شد، دلالی و جابجایی بازیکن در باشگاه استقلال تبدیل به یک موضوع عادی شده و به راحتی در کار جواد نکونام با وجود اینکه قرارداد داشت و هنوز در باشگاه بود، به بهانه نبودن او، دخالت کردند و بدون هماهنگی کادرفنی بازیکن جذب کردند و آخر هم مشخص نشد ماجرای ضررهای مالی آنها به کجا رسید؟
کانالهای تلگرامی معاند استقلال در لباس دلسوز
کانالهای تلگرامی که تأثیر فراوانی روی فضای هواداران استقلال دارند از هیچگونه تلاش و کوششی برای تخریب تمامی ارکان باشگاه به بهانه دریافت باج دریغ نمیکنند و حتی بسیاری از آنها در خارج از کشور سکونت دارند و به تبلیغ سایتهای شرطبندی و غیراخلاقی میپردازند.
بیتوجهی به آکادمی
از سالهای دور تاکنون، استقلال هیچ اهمیتی به آکادمی نمیداده است و اگر بازیکن خوب و سطح بالایی هم به صورت شانسی در این آکادمی کشف میشد، به هر بهانهای او را میفروختند تا جا برای خریدهای جنجالی و تصمیمات کوتاه مدت مدیران بدون تدبیر استقلال باز شود و شوی رسانهای راه بیافتد.
نبود کمیته فنی و مدیر ورزشی
زمانی که همانند تمامی باشگاههای بزرگ دنیا، در استقلال کمیته فنی که ناظر و تصمیمگیرنده برای کادرفنی وجود نداشته باشد، سرمربیان هر کاری بخواهند انجام میدهند و یک نفره میتازند و در نهایت به بنبست تاکتیکی میخورند. مدیر ورزشی نیز یکی از ملزومات هر باشگاهی است که مدیران باشگاه استقلال به خاطر آن که در تیررس رسانههای تصویری و مکتوب قرار بگیرند یا در امورات تیم دخالت کنند، این پست مهم را خالی میگذارند.
عدم حضور بزرگان و افراد مورداحترام در باشگاه
از زمانی که منصور پورحیدری درگذشت، این باشگاه روی خوش به خود ندید و هیچ ریشسفیدی در این باشگاه وجود نداشت که اختلافات و حواشی درون خانوادگی را رفع کند.
ناهماهنگی و ضعف فاحش خط دفاعی و اصرار به بازیسازی از دفاع
در بازیهای استقلال شاهد هستیم، مدافعان بیشتر از هافبکها و حتی مهاجمان دیده میشوند که آن هم ثمره تاکتیک سرمربیان سابق باشگاه است که چنین فاجعهای در استقلال رقم خورده است و به جای بازیسازی از هافبک و آنالیز درست از بازیکنان و حریف، به صورت سنتی و احساسی فوتبال این تیم هدایت میشود. استقلال برای پایهریزی حمله و نفوذ به یک سوم دفاعی حریف، نباید از یک سوم دفاعی خود پاسکاریهای بیثمر و طولانیمدت را آغاز کند.
فشار روحی و القا شدن حس بازنده و نبود روانشناسان خبره در باشگاه
استقلالیها در یک غار محبوس شدهاند و تا زمانی که روزنهای از نور را نبینند نمیتوانند به این باور برسند که میتوانند یک برنده باشند و در بازی مقابل ضعیفترین تیمها نیز از هیجانات و استرسهای ناشی از مشکلات روانشناختی لبریز هستند.
تا زمانی که آبیپوشان به این باور نرسند که میتوانند پیروز شوند و باید از یکجا شروع شود، مقابل تیمهای دسته اولی هم شکست میخورند، چه برسد به تیمهای مدعی لیگ نخبگان آسیا و لیگ برتر! باشگاه استقلال باید به دنبال جذب روانشناسان ورزشی و باسابقه برود و علت مشکلات روحی بازیکنان را به صورت علمی بررسی کند.
نبود مهاجم و تمامکننده درجه یک و بازیکنان سرعتی
استقلال از نبود یک مهاجم سرعتی یا سرزن یا تمامکننده رنج میبرد و نیاز جدی به بازیکنانی همچون مامهتیام دارد و با بلانکو و رمضانی کار به جایی پیش نمیبرد آن هم زمانی که بازیکنانی همچون رضاوند یا کوشکی که به شدت پراشتباه هستند بخواهند آنها را تغذیه کنند!
اشتباهات انفرادی پرشمار و عدم تمایل به اصلاح در بازیکنان
اشتباه کردن در بازیکنان استقلال تبدیل به امری عادی و روتین شده که ناشی از فشارهای روحی و ترس از اشتباه کردن و استرس بازیهاست و تا زمانی که از این فشار خارج نشوند، باز هم اشتباه میکنند.
جریمه نکردن بازیکنان باشگاه
هیچ موضوعی برای بازیکنان امروزی فوتبال به اندازه مباحث مالی و آپشنهای قرارداد اهمیت ندارد. زمانی که بازیکن متوجه شود با اشتباهی، ضرر مالی میکند، انگیزه او برای اشتباه نکردن دوچندان خواهد شد و در این مورد باشگاه نباید با بازیکنان پدرانه رفتار کند که آسیب جدی به بدنه استقلال وارد میشود.
باندبازی برخی بازیکنان و بازیکنسالاری و ممانعت ترویج شایستهسالاری
حضور پیتسو موسیمانه میتواند یک نعمت برای باشگاه استقلال باشد، زیرا شناختی از بازیکنان ایرانی ندارد و علاوه بر آن تعارفی هم با آنها ندارد. بهنظر میرسد در این مواقع باندبازی جواب نمیدهد و منافع تیمی ارجحیت دارد و آن موقع است که استقلال به کمال میرسد.
شائبه کمکاری برخی بازیکنان
اگر این موضوع در باشگاه استقلال ثابت شود، بدون هیچ مدارایی باید با خاطیان برخورد و اخراج شوند!
میانگین سنی بالای بازیکنان
این موضوع به باشگاه استقلال آسیبهای جدی زده و آبیپوشان را از حالت بازی سرعتی خارج کرده و این تیم در نیمه دوم فاجعهبار عمل میکند و در ضدحملات به راحتی گل میخورد.
عدم بدنسازی و آمادهسازی مناسب در پیشفصل
موضوعی که بارها پیتسو موسیمانه و بسیاری از کارشناسان به آن اشاره کردهاند، بدنسازی نامناسب استقلال در پیشفصل است که صدمات جدی به این تیم زده است و چند بازیکن مصدوم با آسیبهای بلندمدت روی دست باشگاه گذاشته است.
در مجموع صدها دلیل برای مصیبتهای استقلال وجود دارد که بتوان از آن کتاب نوشت، اما استقلالیها باید روزهای تلخ پرسپولیس در دهه گذشته را به یاد بیاورند و با الگو گرفتن و الهام گرفتن از رقیب دیرینه و سنتی به دنبال ساخت یک نسل جدید و تزریق خون تازهای به استقلال باشند تا قهرمان سابق آسیا به همان روزهای سابق و خوش خود برگردد؛ چه با سرمربی آفریقایی و چه با سرمربی ایرانی!
گفتنی است؛ استقلال تهران در مصاف بعدی خود، مقابل الهلال عربستان در لیگ نخبگان آسیا صفآرایی خواهد کرد که آمادهترین و خطرناکترین تیم آسیاست و بدون باخت به پیشواز یکی از بدترین استقلالهای تاریخ میرود.
استقلال با قبول شکست مقابل تراکتور متحمل سومین شکست پیاپی خود در لیگ برتر شد. استقلال با احتساب آسیا، چهار شکست متوالی داشته است.
آبیپوشان در این ۳ بازی ۸ گل دریافت کردهاند و در مقابل تنها یک بار آنهم مقابل خیبر موفق به گلزنی شدهاند.
آمار نشان میدهد خط دفاعی و حمله آبیپوشان در وضعیت خوبی به سر نمیبرد و استقلال پر اشتباه ظاهر شده و همین دو موضوع شاید علت جدی ناکامی این تیم در این فصل باشد.
استقلال در بازی با تراکتور نیز گل خورد تا این تیم همچنان تنها تیم لیگ بیست و چهارم باشد که هنوز کلینشیت نکرده است.
منبع: میزان