چقدر صفحات تا خوردهای داریم که دیگر صاف نشدهاند. کتابهای نصف و نیمه خواندهمان کمتر از کتابهای نخوانده نیست که درست مثل سیب گاز زدهای در گوشهای افتادهاند. کتابهایی که منتظرند تمامشان کنیم و ما همچنان در فرصت آرزویی تا تمامش کنیم. امان از نشانهگذاریهایی که لای کتابها جا مانده است. ما ماندهایم و عذاب وجدانهای مکتوب و کتابهای نیمهتمام...
واضح و مبرهن است که کتاب، والاترین جایگاه را در گسترههای فردی و اجتماعی داراست که میتواند بر اندیشهها و دلها بدرخشد و پیوسته بر زندگانی نورافشانی کند.
رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «کتاب سند فرهیختگی و حیات جامعههاست. در تاریخ هر ملتی شکوفایی و بالندگیاش را با کتابهایش میتوان اندازه گرفت.»
در حقیقت کتاب، مانند خورشید، محیط زندگی را روشن میکند و به همه اطراف شوق و شور، روشنایی و گرما میبخشد. کتاب، مثل رحمت الهی بر سرزمین دلها میبارد و افکار و کردارها را رونق، زیبایی و طراوت میدهد.
کتاب، نقشی به مانند پرواز به آدمی دارد که او را برای اوج و بال کشیدن آماده میسازد و در این سایه است که شکوفایی، سرسبزی و بالندگی فرهنگ دینی ما به اوج میرسد. مطالعه و کتاب خواندن، غذای روح و درمان بیماریهای فکری است و درواقع آموزگاری ساده و صمیمی و همیشه در دسترس است که بیادعا و بدون منّت، آنچه دارد در اختیار ما میگذارد و در یک کلام کتابخانه، جایگاه اهل علم و محراب پاک دانش است. در گزارش پیش رو نگاهی اجمالی به فرهنگ مطالعه و کتابخوانی و موانع پیش روی مطالعه میاندازیم، همراه ما در این گزارش باشید.
شناخت لازم از آنچه که میخوانیم
یکی از بهترین اطلاعات برای شخصی که میخواهد مطالعه کند، شناختن آثار جدید و شناخت نویسندگان متعهد و سالم است. همان طور که نشان استاندارد به عنوان نشانه مرغوبیت کالا در فرآوردههای خوراکی و مصرفی و کالاهای خانگی و صنعتی مورد نظر میباشد، باید در آثار فرهنگی و فرآوردههای علمی و فکری هم مطابق استانداردهای عقلانی و دینی و ارزشی تهیه شود تا جامعه را به فساد و تباهی و بیماری نکشد و مشخص است که خوانندگان آثار و خریداران کتاب و مشتریان مطبوعات و جراید نیز باید به این علائم استاندارد توجه کنند و هر کتابی را نخرند و نخوانند و به هر نویسنده و ناشری، اطمینان
صد در صد نکنند و تا شناخت کافی از سلامت و صحت کتاب خاصی پیدا نکردهاند، در روح و اندیشه خود و فرزندانشان را به روی کالاهای ناسالم و زیان بار فکری نگشایند.
علت عمده گریز از کتاب در جامعه امروز
از مشکلات و کمبودهایهای جامعه ما میتوان به گریز از کتاب و پایین بودن سطح فرهنگ مطالعه اشاره کرد. این نقیصه، عوامل و علتهای مختلفی میتواند داشته باشد که در راس آن نداشتن احساس نیاز است. بدون شک تا وقتی انسان در وضعیت ضرورت قرار نگیرد، به دنبال حل آن نخواهد بود.
اگر از جواب دادن به سؤالات اجتماعی و فرهنگی و پرسشهای سیاسی دربمانیم، یا جایی که از موضوع خاصی صحبت به میان میآید، احساس کنیم در آن زمینه بیجوابیم و از این بابت خجالت زده شویم و احساس کنیم از چرخه زمان و گردونه پرشتاب مسائل علمی و فکری جامعه عقب ماندهایم، نسبت به خلأ و نیاز آگاه میشویم و این میتواند شوق به مطالعه و کتابخوانی را در ما تقویت کند.
کارشناسان معتقدند کتاب، نتیجه تجربههای بشری و خلاقیتهای ذهنی و دانش طولانیمدت انسان است. سهم کتاب در انتقال دانشها گاهی به مراتب بیشتر و فراتر از دیگر ابزار آموزشی است. پدید آوردن آثار علمی و فرهنگ مکتوب از توصیههای مهم اولیای دین است و به گسترش دانش کمک میکند و به عنوان یک میراث فرهنگی برای نسلهای آینده ماندگار میشود.
سهیلا حداد، دکترای کتابداری و اطلاعرسانی و استاد دانشگاه علامه طباطبائی در خصوص پایین آمدن علاقه و تمایل مردم به کتابخوانی میگوید: «علت اینکه کتاب نمیخوانیم عموماً بر اساس آموختههای تلقینی و سلیقهای و تجارب پیش پا افتاده و دمدستی ما در محیط خانواده، تحصیل و کار است. به این نتیجه رسیدهایم که هزینهای بابت مطالعه صرف نکنیم. ما کتاب نمیخوانیم، چون بر این باور نادرست هستیم که با افزایش سن، عقل نیز بهخودیخود رشد میکند درحالیکه نمیدانیم رشد عقلی اکتسابی است و با فعالیت و پرورش فکری به دست میآید و بهترین محرک ذهن برای این منظور مطالعه است.»
وی خاطرنشان میکند: «کتاب نمیخوانیم، زیرا با خود میگوییم ما وقت کافی نداریم! در جواب «وقت ندارم»؛ عبارت آشنای ما ایرانیها باید بگویم اتفاقاً همه ما وقت داریم. آنچه نداریم، «مدیریت وقت» است، به همین دلیل، فرصتی به مطالعه نمیرسد. اگر هنوز فکر میکنید این زمان است که کم میآید، کافی است به وقتهای تلفشدهای فکر کنید که موقع انتظار در مطب دکتر، مترو و... مثل باد از جلوی چشمانتان میگذرد. درحالیکه میشود آنها را با مطالعه جبران کرد و با یک حساب سرانگشتی، ساعتهایی که در فضای مجازی گشت میزنید را تخمین بزنید تا ببینید وقت هست، اما جای مدیریت وقت، خالی است.»
حداد در ادامه همین بحث به شبکههای اجتماعی اشاره میکند و میگوید: «البته خیلیها معتقدند در فضای مجازی هم میشود مطالعه کرد، اما این نوع مطالعه نمیتواند هدفمند باشد.»
وی میگوید: «شاید جزو کسانی باشید که بگویید کتابهایی به سبک عامهپسند، کتابفروشیها را قبضه کردهاند و اطلاعات خوبی از دل این کتابها بیرون نمیآید. از طرفی ممکن است اعتمادتان را به کتابهای پرفروش از دست داده باشید و بگویید از آنها هم آبی برای خواننده، گرم نمیشود. مثلا ادبیات کلاسیک ایران، بارها ثابت کرده که میتواند حکمت و اسرار زندگی را به شما نشان دهد. اگر سلیقهتان به کتابهایی که بازار داغی دارد متمایل نیست، به سراغ ادبیات کلاسیک بروید. کتابهای این چنینی امتحانشان را پس دادهاند. حتی مطمئن هستم از دنیای کتابهای حکیمانه، طنزآمیز و شاد قدیمی، دستخالی و ناامید بر نگردید.»
استاد دانشگاه علامه طباطبائی ادامه میدهد: «با وجدان کامل باید بگویم درست است که کتابها بهای بالایی دارند و بسیاری از نقدهایی که به گرانی کتاب وارد میشود، درست است، اما باید یک تفاوت اساسی بین قیمت و ارزش قائل شد. بها، قیمتی است که شما بابت یک کالا میپردازید، اما ارزش، آن چیزی است که به دست میآورید. حالا اینکه چقدر ارزش یک کالای فرهنگی شما را ترغیب میکند تا بهایش را بپردازید، به اعتقاد شما بستگی دارد. بله واقعیت این است که گران شدن کتابها دست ما به عنوان خواننده را میبندد و انتخابهایمان، را محدود میکند تا جایی که ممکن است نتوانیم تازههای یک نشر را بخوانیم. اما اگر برای غذاهای گرانقیمت، لوازمآرایشی، وسایل تزئینی و... هزینه میکنیم و موقع خرید کتاب، دستودلمان میلرزد، باید بگویم گرانی کتاب برای ما نقش یک بهانه را بازی میکند تا کتاب نخریم. کسی که برای مطالعه، معنایی حقیقی داشته باشد حتماً راهی پیدا میکند تا گرانیها را دور بزند. کتابخانهها، اپلیکیشنهای مخصوص کتاب، مرکز تبادل کتاب، تعویض و امانت کتاب با دوستانتان هم گزینههای خوبی هستند که هزینههایتان را کاهش میدهند.»
کتاب دست دوم بخرید
کتاب به عنوان یک میراث ارزشمند مکتوب محسوب میشود و کمک بزرگی به نقل و انتقال علوم میکند. هر آنچه از دانش و علوم زمان نیاز است بدانیم در کتابها نوشته شده و به وسیله کتاب انتقال مییابد.
حجتالاسلام والمسلمین مرتضی آقاتهرانی از نمایندگان ادوار هشتم، نهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی، درخصوص راههای بالا بردن سرانه مطالعه میگوید: «بهترین کار که در خارج از ایران هم ما شاهد آن بودیم فروش کتابهای دست دوم است. نمایشگاههایی برای کتابهای دست دوم برگزار میکنند با قیمت پایینتر که این طور در توان عموم مردم هم باشد.»
این نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در ادامه تصریح میکند: «مورد بعدی این است که کتابخانههای سیار راه بیندازیم. من به شخصه شاهد بودم که آقایی از رانندگان تاکسی در ماشین خود کتاب برای مطالعه گذاشته بودند. اینها کار هنرمندانهای است که میتواند کتاب را به دامن زندگی ما بیاورد، نه این که منتظر بمانیم ما به سراغ کتاب برویم.»
تاثیر کتاب و کتابخوانی در زندگی
از دیگر فواید کتاب میتوان به بهبود حافظه، تقویت بخشیدن مغز، کاهش استرس، بهبود تخیل، افزایش مهارتهای تفکر انتقادی، کمک به بهبود در تمرکز و تقویت مهارت نوشتن اشاره کرد.
اگر به دنبال راهی برای کاهش استرس باشید خواندن و مطالعه کتاب کمک بزرگی میکند. اهمیت به مطالعه از کودکی و نوجوانی باعث میشود تا مهارتهای گفته شده در انسان رشد کند و او را به ثمر برساند.
در این خصوص میثم رشیدی مهرآبادی نویسنده در حوزه تاریخ و دفاع مقدس میگوید: «به خاطر تفاوتهای نسلی، جوانان را باید در گروههای مختلف سنی دستهبندی کرد. برخی جوانان به خاطر اقتضائات سنی هنوز با کتابهای کاغذی ارتباط دارند، اما برای عمده جوانان، مطالعه در گوشیهای تلفن همراه و در قالب کتابهای الکترونیک، معنا پیدا میکند. اگرچه خواندن و دریافت اطلاعات از طریق کانالهای شبکههای اجتماعی را نیز میتوان به نحوی مطالعه دانست و به آمار کتابخوانی اضافه کرد.»
کتاب و تحوّل در زمان پیشرفت بشری
در عرصههای دانش و نوآوری بشری؛ کتاب نهتنها اهمیت خود را از دست نداده، که گستردهتر و تازهتر شده و جلوههایی پایدارتر یافته است. بیتردید کسانی که قدمهای بلندی در موفقیتهای گوناگون برداشتهاند، هرگز با کتاب و کتابخوانی بیگانه نبودهاند. آنها مطالعه را به عنوان عنصری اصلی و ضروری در زندگی خود دانسته و آنرا برای نشان دادن روشنایی و جلوه فرهنگ بر قلبهای همه جهانیان مناسب دانستهاند.
اسماعیل سیاوشی، ناظر مجلس در هیئت امنای کتابخانههای عمومی نیز درباره ایجاد علاقه به مطالعه در بین عموم مردم میگوید: «از بهترین راههایی که ما میتوانیم علوم گذشتگان را به نسل جدید انتقال دهیم کتاب است ولی متاسفانه رغبت به مطالعه در جامعه امروز کاهش یافته است.»
وی ادامه میدهد: «راهش این است که باید مقدمات مطالعه را فراهم کنیم. در حال حاضر در فضای مجازی هر کتابی را که بخواهیم میتوانیم دانلود و یا کپیبرداری کنیم.
باید طوری برنامهریزی کنیم که مطالب از فضای مجازی راحتتر به دست افراد برسد. از دیدگاه بنده بهترین راه دستیابی به کتاب، کتابخانه دیجیتالی است. وقتی که تحقیقی را به عهدهدارند به جای اینکه دنیای کتاب را فیزیکی بار کنند و بار سنگینی را حمل کنند به راحتی کلمهای که مورد نیاز دارد را جستوجو میکنند و بلافاصله به منظور مورد نهائی خود دست پیدا میکنند. حق و انصاف را بگوییم کتابخانههای ما زیرساختها و جایگاههای لازم برای مطالعه و برای اینکه افراد بتوانند ارتباط برقرار کنند ندارند یا کتاب کافی و مفید ندارند یا محل مورد نیاز برای استفاده از کتاب ندارند که این یکی از دلایل بیرغبتی برای کتاب و کتابخوانی است.»
احسان رضایی، نویسنده و منتقد نیز در این باره با نگاهی مثبت به اوضاع مطالعه کتاب، میگوید: «اینکه سرانه مطالعه بالا هست یا پایین اطلاعی ندارم، اما اینکه تیراژ کتاب پایین است هیچ وقت نشانه کافی برای پایین بودن سرانه مطالعه نیست.
برای این محاسبه تیراژ باید ضربدر عناوین شود. سالانه بیش از صد هزار عنوان کتاب در کشورمان تولید میشود که حدود ۶۰ درصد این کتابها چاپ اول هستند، البته آماری که گفتم ممکن است یک سال بیشتر یا کمتر باشد. طی سالهای گذشته حتی این عدد صد هزار بیشتر هم شده است؛ بنابراین ما جمعیت کتابخوان کشورمان در بهترین حالت هر هفته یک کتاب میخوانیم.»
منبع: روزنامه کیهان