اگرچه در روزهای اخیر اکثر توجهات، به ابعاد نظامی و راهبردی جنگ غزه و لبنان معطوف شده و این موضوع تا حد زیادی با توجه به تحولات منطقه طبیعی به نظر میرسد، اما در ورای این منازعه، باید مراقب بازی خطرناک واشنگتن، تلآویو، اتحادیه اروپا و برخی بازیگران منطقهای در بیروت بود.
این سناریو، مشابه نقشهای است که سال ۲۰۰۷ میلادی پس از ترور مشکوک رفیق حریری در پایتخت لبنان به وقوع پیوست و هدف از آن، خلعسلاح حزبالله و تبدیلشدن آن به بازیگری منزوی در سرزمین سروها بود. درآن زمان، حزبالله قاطعانه دربرابرهجمههای تبلیغاتی وسیاسی دشمنان ایستادگی کرد و درحالحاضر نیز با رصد هوشمندانه بازی سیاسی طراحیشده با محوریت آمریکا، آماده تحمیل شکست دیگری به واشنگتن، تلآویو، پاریس و جریان ۱۴مارس در بیروت است.
صورتمسأله چیست؟
رژیمصهیونیستی با آغاز تهاجم نظامی خود به لبنان و کارزار ترور علیه رهبران مقاومت، که با حمایت آمریکا همراه شده، تلاش میکند علاوه بر پیشبرد اهداف نظامیاش در جنوب لبنان، حزبالله را به یک گروه ضعیف تبدیل کند. شبکه عبری کان گزارش داد که مقامات رژیمصهیونیستی از آمریکا خواستهاند تا از طریق قطر، امکان برگزاری انتخابات جدید در لبنان را با هدف تضعیف قدرت حزبالله فراهم کند، زیرا به ادعای تلآویو، برگزاری انتخابات در لبنان بهشدت به تقویت توافق بین طرفین کمک خواهد کرد. به گفته این شبکه، مسئولان آمریکایی این ایده را رد نکردهاند.
گفتنی است رژیمصهیونیستی با آغاز تهاجم نظامی خود به لبنان و کارزار ترور رهبران و فرماندهان نظامی حزبالله، تلاش کرده علاوه بر پیشبرد اهداف نظامیاش در جنوب لبنان، حزبالله را به یک گروه ضعیف تبدیل کند. بنابراین، آمریکا مشغول پیادهسازی سناریویی است که نهتنها قبلا طراحی شده، بلکه اکنون از سوی صهیونیستها نیز مورد توجه قرار گرفته است.
در همین رابطه، وبگاه آمریکایی اکسیوس از طرح جدید آمریکا برای تغییر معادلات قدرت در لبنان پرده برداشته است. این رسانه به نقل از مقامات آمریکایی افشا کرد که کاخ سفید قصد دارد از شرایط کنونی حزبالله در لبنان بهرهبرداری کند تا ظرف روزهای آینده رئیسجمهور جدید لبنان انتخاب شود. این رسانه، هدف آمریکا از برگزاری انتخابات زودهنگام و انتخاب رئیسجمهور را کاهش نفوذ حزبالله در عرصه سیاسی لبنان عنوان کرده است. بااینحال حزبالله لبنان بازیابی توان امنیتی، سیاسی، نظامی و رهبری خود را با قدرتی مثالزدنی صورت داده است. نمود و انعکاس این روند را در جریان تحولات اخیر منطقه و شکست صهیونیستها در نبرد زمینی و موشکباران حیفا مشاهده میکنیم.
پیادهنظام واشنگتن و تلآویو در بیروت
پیادهنظام سیاسی و امنیتی رژیم اشغالگر قدس درلبنان، کماکان درجستوجوی هدفی شوم والبته غیرممکن تحت عنوان خلعسلاح مقاومت است. این هدف، سالهاست به دستورکار مهرههای واشنگتن و تلآویو در بیروت تبدیل شده است. در جریان تحولات اخیر لبنان، بار دیگر شاهد عرضاندام آشکار این مهرههای بازی غرب و رژیم اشغالگر قدس در سرزمین سروها (لبنان) هستیم. بهعنوانمثال، نام فواد سنیوره، نخستوزیر اسبق لبنان برای کسانی که تحولات این کشور در دهه اول قرن بیستویکم را دنبال میکردند بسیار آشناست. سیاستمداری که رسما و علنا تبدیل به مهره بازی صهیونیستها و آمریکا در مواجهه با حزبالله و گروههای مقاومت در لبنان شد تا بلکه بتواند نقشه شوم خلعسلاح حزبالله و ایجاد جنگ داخلی به ضرر مقاومت لبنان را در بیروت مدیریت کند.
سنیوره به همراهی افرادی مانند سمیر جعجع و سعدالدین حریری تلاش کرد مهار همهجانبه حزبالله را در دستورکار قرار دهد ولی درنهایت به بازنده این بازی وقیحانه تبدیل شد. اما پیروزی حزبالله لبنان در جنگ ۳۳روزه سال ۲۰۰۶ میلادی و تدابیر موثر و قاطعانهای که دبیرکل فقید حزبالله لبنان، شهید سیدحسن نصرالله و همراهان ایشان بهکارگرفتند، مانع از تحقق اهداف شوم آمریکا، رژیم اشغالگر قدس و جریان ۱۴مارس در بیروت شد. بدونشک این روند کماکان ادامه پیدا خواهد کرد.
حزبالله لبنان و دیگر گروههای حامی مقاومت در طول هفتههای اخیر با موشکباران حیفا و پیروزیهای مکرری که در مصاف با صهیونیستها در جنوب لبنان کسب کردند، جایی برای تنفس مسموم دوباره جریان ۱۴مارس باقی نگذاشتهاند. بازگشت فواد سنیوره به رأس اخبار شبکههای رسانهای معاند مقاومت در لبنان و منطقه، حکایت از بازتعریف یک بازی شکستخورده و البته محکوم به شکست دوباره در بیروت دارد. فواد سنیوره و سمیر جعجع هرگز نخواستهاند چشمان خود را روى واقعیات بیروت و منطقه باز کنند، زیرا اساسا کارویژه خود را در تحقق اهداف مشترک آمریکا و رژیم اشغالگر قدس در لبنان تعریف کردهاند. سرنوشت مهرههای تلآویو و واشنگتن در لبنان، قطعا تفاوتی با سرنوشت افرادی مانند نتانیاهو، گالانت و بایدن نخواهد داشت. این مهرهها نیز مانند مصادر هدایتگر اصلی خود محکوم به شکست و فنا خواهند بود.
منبع: روزنامه جام جم