یک سال قبل، کمتر کسی تصور میکرد که غرب آسیا در مسیر خطرناکترین لحظات چند دهه اخیر قرار گرفته است. در حالی که رسانهها با هیجان، وقوع "جنگ تمام عیار" در خاورمیانه را پیشبینی میکنند، زندگی ساکنان غزه، قبل و بعد از هفتم اکتبر، تقریبا فراموش شده است و بی اعتنایی آزاردهندهای نسبت به وضعیت ساکنان غزه در آستانه زمستان وجود دارد.
این شرایط پس از آن تشدید شد که اسرائیل موفق شد با پیوند دادن جنگ در غزه به عنوان یک «درگیری وجودی» با ایران، «تصویری» آخرالزمانی و مبتنی بر مبانی الهیاتی از جنگ در غزه و لبنان ارائه دهد. جنگی که پوشش بین المللی دیپلماتیک-رسانه ای-مالی گستردهای را برای اسرائیلیها فراهم کرد تا نه تنها جنگ را برای نابودی فلسطینیان طولانی کنند، بلکه جنگ را برای نابودی حزب الله در لبنان و انصارالله در یمن استمرار دهند.
از سوی دیگر، با حملات موشکی «محاسبه شده» ایران به اسرائیل، در واکنش به ترور اسماعیل هنیه و سید حسن نصرالله، به نظر میرسد که بایدن برای اولین بار از زمان آغاز جنگ در غزه، حول محور "تنش زدایی" و "خویشتنداری" صحبت نکرده است. برعکس، او ادعا کرد که واشنگتن از اسرائیل «به طور کامل» حمایت میکند و او تاکید که مذاکره با اسرائیل در مورد پاسخ به ایران ادامه دارد و افزود که «عواقب آن برای ایران هنوز مشخص نشده است»
موضع بایدن تنها به اینجا منتهی نشد و طرفدارانی نیز در آمریکا داشت. درست زمانی که آمریکا و اسرائیل که سالها به عنوان اهداف خصمانه و دشمن ایران محسوب میشدند حالا طرفهای مقابل علنا از دشمنی با ایران سخن میگویند. چرا که در روزهای اخیر نمایندگان کنگره آمریکا از هر دو حزب به نفع مواضع قاطعتر در قبال ایران موضع گیری کردند و خواستار اتخاذ مجموعهای از اقدامات خاص برای فلج کردن نیروهای نظامی ایران و نیروهای محورمقاومت و انتقال بودجه بیشتر به اسرائیل در پی حمله به ایران شدند.
موضعی که دو دلیل مهم آن، تحریمهای فلج کننده آمریکا علیه ایران بعد از سال ۹۷ و شکست تلاشهای دیپلماتیک برای رفع آن در سال ۱۴۰۰ که به تضعیف ساختارهای اقتصاد ایران منجر شده و عامل دوم برتریهای تکنیکی (نه راهبردی) اسرائیل در حوزههای امنیتی علیه محور مقاومت است که این رژیم را در نابودی گروههای مقاومت مصمم کرده است.
در واقع، بسیاری از مقامات آمریکایی امروز بر این باورند که دولت بایدن با توجه به چشم اندازی که با اسرائیل در جهت اهدافش علیه ایران متحد شده، حاکی از آن است که آمریکا از تلاش برای جلوگیری از گسترش جنگ غزه به مدیریت یک «جنگ تمام عیار» روی آورده است.
این در حالی است که با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بایدن روز چهارشنبه تصریح کرده که از هدف قرار دادن برنامه هستهای ایران توسط اسرائیل حمایت نمیکند. از این رو نشانهها حاکی از آن است که علیرغم تلاش اسرائیل و لابی نمایندگان حامی آن در کنگره، در دولت آمریکا عزمی برای حمایت از حمله به زیرساختهای اتمی و نفت و گاز ایران وجود ندارد و همین موضوع راه سایر کشورها از جمله عربستان را برای کاربرد دیپلماسی در جهت کنترل تنش در خاورمیانه را با اولویت لبنان باز گذاشته است.
آنچنان که تحلیلگران غربی که روزنامه گاردین گفتگو کردند بر این موضع تاکید میکنند که بیشتر زمان مذاکرات عربستان سعودی - ایران بر چگونگی واکنش به تهاجم اسرائیل به لبنان متمرکز بوده است. چه آنکه در شرایط فعلی سیاست داخلی لبنان و بحران ریاست جمهوری در این کشور که بیش از دو سال به طول انجامیده، به نظر میرسد در شرایط فعلی در صورتی که حزب الله لبنان علیرغم داشتن حداکثر آراء در پارلمان این کشور که حق وتو برای تعیین رئیس را به نمایندگان سیاسی این جبهه واگذار میکند، در صورت توافق بر گزینه سایر گروهها از جمله عربستان، بن سلمان به نحوی فعالانه برای توقف جنگ در لبنان وارد کارزار دیپلماتیک ایران خواهد شد.
مقامات نظامی اسرائیل گفتند برای پاکسازی شبهنظامیان حماس در داخل اردوگاه آوارگان جبالیا در غزه تانکهای خود را اعزام کردهاند. از سوی دیگر انتظارات در اسرائیل برای پاسخی سختتر به ایران افزایش یافته است. نفتالی بنت، نخست وزیر پیشین اسرائیل، روز چهارشنبه خواستار ضربه قاطع به نابودی تاسیسات هستهای ایران شد. در میان گزینه ها، کارشناسان و رسانهها در اسرائیل در حال بحث در مورد احتمال حمله به سایتهای استراتژیک یا حتی حمله سایبری هستند.
در سوی مقابل، اما ایران نیز «محاسبات خود را انجام داده است» و مقامات کشورمان تأیید کرده اند که «آماده هستند» و اشاره میکنند که پاسخ ایران به حملات احتمالی اسرائیل «سریع خواهد بود».
منطقه خاورمیانه از زمان آغاز جنگ در نوار غزه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به لبنان گسترش یافت و تا به امروز از تنشهای زیادی رنج میبرد. تحلیلگران میگویند پس از ماهها تشدید تنش، خطر سرایت به یک درگیری شدید که به کشورهای دیگر سرایت میکند، محتملتر است و جامعه بین المللی را نگران کرده است. این پیش بینی از آنجا اهمیت دارد که در شرایط فعلی عدم همسویی نتانیاهو با بایدن احتمال هرگونه قرار گرفتن آمریکا در موضع غافلگیرانه اسرائیل در خاورمیانه افزایش یافته است. چرا که با عدم همراهی بایدن با سیاستهای جنگ طلبانه اسرائیل و دورنمای نتانیاهو برای پیروزی ترامپ و حمایت از سیاستهای او، این احتمال بیش از هر زمان تقویت میشود که در صورت عدم توقف اسرائیل با ابزارهای دیپلماتیک، نتانیاهو با حمله به زیرساختهای اقتصادی و اتمی ایران، با آگاهی از محاسبه پاسخ ایران، آتش جنگی منطقهای را شعله ور کند تا به اجبار و با کاربرد زور، پای آمریکا و متحدانش را به دفاع از اسرائیل به این جنگ باز کند.
با این حال اسرائیل به تنهایی قادر به تغییر سرنوشت منطقه نیست و به کمک قدرت منطقهای دیگری نیاز دارد. در این میان یکی از کشورهای مهم منطقه که قادر به کنترل اسرائیل با ابزارهای دیپلماتیک است، عربستان خواهد بود.
عربستان سعودی گزینه است که شرط روشنی مبنی بر ایجاد مسیری دیپلماتیک برای تاسیس یک کشور فلسطینی را در برابر عادی سازی روابط با اسرائیل روی میز قرار داده است. اسرائیل پس از شکست روند صلحی که در سال ۱۹۹۳ میلادی با «پیمان اسلو» آغاز شده بود، به این باور رسیده بود که میتواند مساله فلسطین را نادیده بگیرد، اما حملات هفتم اکتبر حماس از مرز جنوبی مشخص ساخت که این تصور، خیالی واهی بیش نبوده است؛ بنابراین در صورت اتحاد دیپلماتیک ایران و عربستان که نشانههای آن در ملاقات عراقچی و بن سلمان مشاهده شد، این نقطه امیدبخش وجود دارد که عربستان به عنوان حلقه اتصال و اتحاد ایران با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، به ابتکاری منطقهای برای توقف اسرائیل منجر شود. لازمه چنین موفقیتی عبور از دستاوردهای «کوتاه مدت» در سیاست داخلی لبنان و تسهیل و همکاری نمایندگان حزب الله در پارلمان این کشور برای انتخاب رئیس جمهور لبنان در توافق با گروههای لبنانی رقیب حزب الله خواهد بود.
تحلیلگران استدلال میکنند که با عبور از هر آستانه جدید، خطر جنگ منطقهای افزایش مییابد، اگرچه ایران بارها گفته که نمیخواهد وارد چرخه خشونت و تلافی جویانه شود. اما اسرائیل به نحوی آگاهانه در چندین جبهه درگیر یک رویارویی مسلحانه شده است. در نوار غزه و همچنین در کرانه باختری، و علیه حوثیها در یمن که مرتبا اسرائیل را با راکت یا پهپاد هدف قرار میدهند. در لبنان، ارتش اسرائیل پس از حملات سنگین علیه حزب الله در روز دوشنبه، آنچه را که عملیات محدود و بسیج نیروهای اضافی توصیف میکند، آغاز کرده و هزاران لبنانی را در آستانه زمستان آواره کرده است. از این رو ناظران سیاسی معتقدند در مقطع کنونی و بعد از پاسخ اسرائیل به ایران، اگر اسرائیل احساس کند که به حماس و حزبالله صدمه کافی زده، طرفین منازعه جنگ غزه قادر خواهند بود در شرایط فعلی با میانجی گری آمریکا و عربستان، بر یک طرح آتش تامل کنند.
منبع: ایسنا