سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

دیدگاه محمدرضا شفیعی‌کدکنی درباره غزلیات حافظ؛

راز علاقه تاریخی ایرانیان به لسان‌الغیب چیست؟

به مناسبت ۱۹مهر زادروز استاد محمدرضا شفیعی‌کدکنی و در آستانه ۲۰ مهر، روز بزرگداشت حافظ شیرازی، به بازخوانی دیدگاه‌های استاد درباره غزلیات «لسان‌الغیب» پرداخته‌ایم.

امروز زادروز استادی است که معتقد است: «هیچ ملتی شاعری از نوع حافظ ندارد» و درباره این شاعرِ تکرارنشدنی چنین سروده: «هر کس درون شعر تو جویای خویش و تو/ آیینه‌دارِ خاطرِ هر مرد و هر زنی». امروز، ۱۹ مهر ماه، زادروز ۸۵سالگی استاد محمدرضا شفیعی کدکنی، ادیب، شاعر و پژوهشگر برجسته معاصر و مصداق واقعی این جمله ابوالفضل بیهقی است: «جهانی است بنشسته در گوشه‌ای». این استاد یگانه ادبیات فارسی که روزگاری در دهه ۳۰ در روزنامه خراسان نیز قلم می‌زده، در حوزه‌های مختلف مانند نقد ادبی، تصحیح متن، تاریخ‌نگاری ادبی و سبک‌شناسی و عرفان‌پژوهی سرآمد است و در میان شاعران کهن فارسی، به حافظ شیرازی علاقه ویژه‌ای دارد. گواه این علاقه، کتاب سه‌جلدی «این کیمیای هستی» است که درس‌گفتار‌ها و مقالات استاد شفیعی کدکنی درباره حافظ را دربرمی‌گیرد. به مناسبت زادروز ۸۵ سالگی استاد شفیعی کدکنی و در آستانه ۲۰ مهر که روزی برای بزرگداشت شاعر شیرین‌سخن، حافظ شیرازی است، درباره نگاه و نگرش این چهره ماندگار ادب فارسی به شعر حافظ و تاثیر او بر فرهنگ ایران و ادبیات فارسی نوشته‌ایم.

دلیل  علاقه تاریخی ایرانیان به حافظ

استاد شفیعی کدکنی معیار شعر ناب را «قبول خاطرِ مردم بودن» می‌داند و معتقد است علاقه و ارادت تاریخی ایرانی‌ها و فارسی‌زبان‌ها به حافظ به این دلیل است که شعرش به دل مردم نشسته و با آن‌ها در طول قرن‌ها ارتباط برقرار کرده‌است. هرکسی از ظن خود یار شعر حافظ می‌شود و اسرار خود را در شعر حافظ می‌جوید. از دیدگاه شفیعی کدکنی، قبول خاطر تنها معیاری است در هنر که تقلّب‌بردار نیست. هر راه دیگری که عرضه شود، در معرض انواع تقلّب‌هاست. حافظ آشنای همه فارسی‌زبان‌ها، به‌ویژه ایرانی‌هاست. حافظ با هیچ فارسی‌زبانی غریبه نیست و شریک لحظه‌های خوش و ناخوش آن هاست. این معجزه شعر فارسی و شعر حافظ است که توانسته چنین در دل و ذهن مخاطبان ریشه بدواند و ماندگار شود. استاد شفیعی کدکنی برای کسانی که می‌خواهند به لایه‌های پنهانی معنا در شعر حافظ پی ببرند و با ذهن و زبان حافظ بیشتر آشنا شوند، چند کتاب را برای مطالعه پیشنهاد می‌کند. اولین کتاب، «از کوچه رندان»، نوشته دکتر عبدالحسین زرین‌کوب است که از نظر استاد شفیعی، از نوعی اجتهاد و تحقیق درباره حافظ برخوردار و بسیار مفید است. دومین کتاب پیشنهادی استاد، «مقدمه‌ای بر حافظ‌شناسی»، نوشته دکتر منوچهر مرتضوی است که آمیخته‌ای از جنبه‌های عرفانی و ادبی شعر حافظ است. کتاب دیگر، «بحث در احوال و افکار حافظ» به قلم دکتر قاسم غنی است که در جلد اول مخاطب را با مسائل تاریخی و اجتماعی عصر حافظ آشنا می‌کند. «فرهنگ اشعار حافظ»، نوشته دکتر احمدعلی رجایی و «نقشی از حافظ»، نوشته علی دشتی نیز از دیگر آثار پیشنهادی دکتر شفیعی کدکنی برای شناخت بهتر حافظ هستند.

حافظ، شاعری منحصربه‌فرد در تاریخ بشر

شفیعی کدکنی در سروده خود برای حافظ که در دفتر «مرثیه‌های سرو کاشمر» منتشر شده، از او با تعبیر «فریاد میهن» یاد می‌کند: «آفاق از چراغ صدای تو روشن است/ خاموشی‌ات مباد که فریاد میهنی». این استاد بزرگ ادبیات معتقد است: «شاعرانی مانند سعدی، مولانا و فردوسی در جهان نظایری دارند، ولی حافظ در فرهنگ بشری بی‌مانند است؛ شاعری که شعرِ فارسیِ او را زاهدان و عارفان در قنوت نماز به جای ادعیه و آیات عربی بخوانند و در عین حال زندیقان هر دوره‌ای شعر او را آینه اندیشه‌های خود بدانند و از نظر «پیر خطا‌پوش» حافظ که بر قلمِ صنع چنان اعتراض خطرناکی کرده است شادمان باشند و در زندگیِ روزانه، مردمِ ما، دیوانش را در کنار قرآن مجید، سرِ سفره عقد و هفت‌سین سالِ نو قرار دهند و با آن فال بگیرند و استخاره کنند. چنین شاعری در جغرافیای کره زمین و در تاریخ بشریت منحصربه‌فرد است و همانند ندارد».

ستایش شفیعی کدکنی از خلاقیت حافظ

شفیعی کدکنی، جایی در کتاب «رستاخیز کلمات» در پاسخ به پرسش «شعر ناب چیست»، می‌نویسد: «به این بیت حافظ بنگرید:
چو آفتاب می‌از مشرقِ پیاله برآید
ز باغِ عارضِ ساقی هزار لاله برآید.

ما با هنر سازه‌هایی از نوع تشبیه «آفتاب می» و «مشرقِ پیاله» و «باغِ عارض» از قبل آشنایی داریم، یعنی در ادبیات فارسی و عربیِ قبل از روزگارِ حافظ این‌گونه تشبیهات به تکرار دیده می‌شود. آنچه باعثِ انگیزش این تشبیهات، در این شعر، شده است آن عملِ ذهنیِ شاعر است که با این «نظامِ نو» فُرمی به وجود آورده است که در آن فُرم، آن «هنر‌سازه‌ها» از نو فعّال شده‌اند».

به عبارتی، این هنر عجیب و غریب حافظ است که توانایی تازه و نو کردنِ تشبیهات و استعاره‌ها و به‌طور کلی صنایع ادبی را دارد؛ مانند معماری خلاق و چیره‌دست که با امکانات محدود هر بار بنایی تازه و بدیع طراحی می‌کند.

منبع: روزنامه خراسان

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.