سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

ناگفته‌هایی از عملیات اچ ۳

عملیات اچ۳ یکی از عملیات‌های هوایی مهم نیروی هوایی ارتش ایران در جنگ ایران و عراق بود.

عملیات «اچ ۳» که در ۱۵ فروردین ۱۳۶۰ انجام شد یکی از پیچیده‌ترین عملیات نظامی دنیا به شمار می‌رود. در این عملیات که ۵ ساعت به طول انجامید نیروی هوایی ارتش ایران توانست ۴۸ هواپیما، دو آشیانه و دو رادار و تعدادی از بالگرد‌های ارتش عراق را منهدم سازد.

امیر سرتیپ دوم فرج الله برات‌پور فرمانده عملیات اچ ۳ ضمن اشاره به عملیات‌هایی که در طول جنگ توسط نیروی هوایی انجام شد، گفت: هدف ما از انجام عملیات اچ ۳ روحیه دادن به مردم و رزمندگان در جنگ و همچنین انهدام هواپیما‌های دشمن بود.

مشروح گفت‌وگو بدین شرح است:

با بیش از ۳۰۰۰ ساعت پرواز در سال ۶۰ به درجه خلبانی ارشد دست یافتم

 از چه سالی وارد دانشگاه افسری شدید و آموزش‌های شما در ارتش به چه صورت بود؟

برات‌پور: بنده سرتیپ دوم خلبان فرج الله برات‌پور، بزرگ شده کرمانشاه هستم و مدرک دیپلم خود را در رشته ریاضی در سال ۱۳۴۴ در کرمانشاه اخذ کردم. در سال ۴۴ به دانشکده خلبانی رفتم و پس از سه سال دوره آموزشی در ایران و آمریکا در مهرماه سال ۱۳۴۷ با درجه ستوان دومی به ایران بازگشتم و یکی از خلبان‌های جوان آن دوره نیروی هوایی بودم.

دوره‌های مختلف پروازی را تا رده خلبانی ارشد که آخرین رده خلبانی هواپیمای شکاری است گذرانده و پشت سر گذاشتم. در سال ۶۰ با بیش از ۳۰۰۰ ساعت پرواز به درجه خلبان ارشد دست یافتم و در اردیبهشت ۱۳۵۷ برای گذراندن یک دوره مدیریتی به همراه خانواده به آمریکا رفتم و تا آذرماه ۵۷ در آمریکا بودم. در مهرماه همان سال در آمریکا درجه سرگردی بنده ابلاغ شد.

وقتی به ایران بازگشتم انقلاب در حال شکل گرفتن بود و در ۲۲ بهمن ۵۷ به پیروزی رسید. من در ۲۳ بهمن ۵۷ معاونت پایگاه بوشهر را بر عهده گرفتم و در سال ۵۸ پس از جریانات آذربایجان غربی به پایگاه همدان آمدم و تا قبل از شروع جنگ تحمیلی در همان جا مشغول خدمت بودم. پس از کودتای نقاب مسئولیت‌های معاونت عملیات پایگاه همدان بر عهده بنده بود تا زمانی که جنگ آغاز شد.

در ۴۰ روز، صادرات نفت عراق را به صفر رساندیم

اولین واکنش نیروی هوایی به تجاوز بعثی‌ها به خاک کشورمان در ۳۱ شهریور ۵۹ چه بود؟

برات‌پور: ارتش بعث از ابتدای سال ۵۹ خود را برای حمله به ایران آماده می‌کرد و تجاوزاتش را به مناطق مرزی ایران عملاً از مرداد ماه آغاز کرد و در ۳۱ شهریور با حمله نیرو‌های هوایی و زمینی خود مناطق کشورمان را به اشغال درآورد. پس از تجاوز ارتش بعث در ۳۱ شهریور به خاک کشورمان، در بعد از ظهر همان روز چهار فروند هواپیمای ما از پایگاه همدان که بنده مسئول عملیات آن بودم، پایگاه کوتِ عراق را مورد هدف قرار داد و چهار فروند هواپیمای دیگر نیز از پایگاه بوشهر، پایگاه شعیبیه عراق را بمباران کرد که نام این عملیات، پرواز انتقام نامیده شد.

ما از قبل از انقلاب اسلامی هم با عراق درگیری‌های نظامی در مرز داشتیم و به همین خاطر طرحی از قبل تحت عنوان «طرح البرز» درباره عملیات نظامی هوایی علیه عراق ارائه کرده بودیم که با رمز کمان ۹۹ در ۱ مهر اجرا شد و هواپیما‌های ما در این عملیات هوایی، عراق را مورد هدف قرار دادند. آسیب و خسارت این عملیات به عراق آنقدر بود که به عنوان مثال پایگاه الرشید بغداد که یکی از پایگاه‌های هوایی مهم عراق بود تا مدت‌های زیادی قابلیت استفاده نداشت، ضمن آنکه در عملیات کمان ۹۹ بسیاری از هواپیما‌های عراق از بین رفت. ما در عملیات کمان ۹۹ در یکم مهرماه تا غروب آن روز ۳۳۴ سورتی پرواز انجام دادیم که ۲۲۳ سورتی آن در خاک عراق بود.

با توجه به اینکه ما در سال‌های ابتدای پیروزی انقلاب بودیم و نیروی زمینی در مرز‌ها آنطور که باید و شاید در ابتدای جنگ مستقر نبود، وظیفه نیروی هوایی در جنگ سنگین‌تر شده بود و ما علاوه بر اینکه اهداف مورد نظر خود را بمباران می‌کردیم با بمباران‌هایی که داشتیم مانع از پشتیبانی از ارتش بعث در مناطق مرزی می‌شدیم. طبق دستور فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش ما پالایشگاه‌ها، تلمبه خانه‌ها و مخازن سوخت عراق را مورد هدف قرار می‌دادیم، به گونه‌ای که صادرات نفت عراق که تا پیش از جنگ بیش از ۴ میلیون بشکه در روز بود، پس از گذشت ۴۰ روز از آغاز جنگ به صفر رسید و پس از آن کشور‌های عربستان و کویت بودند که سوخت مورد نیاز صدام را در جنگ تامین می‌کردند.

سوختگیری هوایی هواپیما‌ها در جنگ باعث کاهش استهلاک آنها می‌شد

نیروی هوایی در جنگ و به ویژه در روز‌های ابتدایی برای کمک به رزمندگان و همچنین متوقف کردن دشمن چگونه بود؟

برات‌پور: نیروی هوایی ارتش در ۴۵ روز ابتدای جنگ ۱۱ هزار و ۶۱۶ سورتی پرواز انجام داد و این یعنی اینکه ما به طور میانگین در هر روز ۲۵۸ سورتی پرواز انجام می‌دادیم. ما در ۴۵ روز ابتدای جنگ ۱۶۸۳ سورتی پشتیبانی از نیروی زمینی داشته‌ایم، به این معنا که در این پرواز‌ها تانک‌های دشمن را هدف قرار می‌دادیم. همچنین نیروی هوایی در ۴۵ روز ابتدای جنگ ۲۷۶۳ سورتی پشتیبانی تاکتیکی داشت به این معنا که هواپیما‌های ترابری ما به جبهه‌ها نیرو می‌بردند که تمام این کار‌ها و رساندن نیروی لجستیکی و ... با نیروی هوایی بود.

هواپیما‌های تانکر ۷۴۷ و ۷۰۷ ما کار سوخت رسانی را در جریان جنگ انجام می‌دادند و هواپیما‌های اف ۴ و اف ۱۴ ما از ۵ و ۶ ساعت تا ۱۰ و ۱۱ ساعت پرواز داشتند و در روز ۳ الی ۴ مرتبه در هوا از هواپیما‌های تانکر سوخت‌گیری می‌کردند. این سوختگیری در هوا باعث می‌شد تا از استهلاک هواپیما‌ها از نظر قطعه و لاستیک جلوگیری شود، چرا که بیشترین استهلاک و بیشترین خسارت‌ها در زمان فرود و پرواز هواپیما در باند انجام می‌شود و بیشتر اتفاقات هم در همین موقع رخ می‌دهد.

ما در ۴۵ روز ابتدای جنگ ۸ میلیون و ۱۱۱ هزار و ۷۱۴ پوند بمب روی اهدافمان در خاک دشمن ریختیم. البته این حضور تمام عیار در جبهه خساراتی را هم برای نیروی هوایی به دنبال داشت و ما در ۴۵ روز ابتدای جنگ ۹۲ هواپیمای خود را از دست دادیم که سهم «اف ۴» ۵۵ فروند، سهم «اف ۵» ۳۹ فروند و سهم «اف ۱۴» یک فروند بود.

اعتراف رئیس استخبارات به نقش نیروی هوایی در توقف حملات به ایران

این تلاش و مجاهدت نیروی هوایی ارتش، دشمن را در جبهه زمین‌گیر کرد، به طوری که سرلشکر «وفیق سامرایی» که در زمان جنگ رئیس استخبارات نیروی زمینی ارتش بعث عراق بود و امروز در لندن زندگی می‌کند در کتاب خاطرات خود نوشته که ما نیامده بودیم در پشت کرخه و در پشت مهران بمانیم. ما نیامده بودیم که در قصر شیرین بمانیم، ما آمده بودیم سه روزه خوزستان را بگیریم و پس از یک هفته در تهران رژه برویم و این نیروی هوایی ارتش ایران بود که با بمباران‌های مداوم خود، ما را زمین‌گیر کرد.

عملیات اچ۳ چگونه کلید خورد؟

 مقدمت انجام عملیات «اچ ۳» چگونه فراهم شد و این عملیات چگونه کلید خورد؟

برات‌پور: هدف قرار دادن پایگاه‌های هوایی عراق توسط نیروی هوایی، دشمن را بر آن داشت تا هواپیما‌های خود را به سه پایگاه در غرب عراق در منطقه‌ای به نام «اچ ۳» منتقل کند هواپیما‌های عراق از پایگاه‌های اچ ۳ پرواز و در پایگاه‌های نزدیک به مرز ایران سوخت‌گیری می‌کردند و مجهز به سلاح می‌شدند و از آنجایی که هواپیما‌های عراق جرأت نداشتند پایگاه‌های ما را بزنند مناطق مسکونی ما را مورد هدف قرار می‌دادند و مردم بی‌پناه و بی‌گناه هدف بمباران‌های آنها بودند.

خبر استقرار هواپیما‌های دشمن در پایگاه‌های هوایی اچ ۳ را به معاون عملیات نیروی هوایی دادیم و معاون عملیات نیرو نیز اطلاعات را در اختیار گروه طرح قرار داد. اعضای گروه طرح، اساتید برجسته در حوزه پرواز بودند و اکثر اعضای آن سابقه عضویت در تیم «آکروجت» را داشتند. گروه طرح سه مسیر را برای عملیات «اچ ۳» طراحی کرد؛ یک مسیری از کنار بغداد عبور می‌کرد که با توجه به پدافند بغداد علیه هواپیما‌های ما امکان اجرای آن وجود نداشت.

مسیر دوم، مسیری بود که هواپیما‌های ما از مناطق مرزی عراق با کویت و عربستان عبور کنند و به منطقه اچ ۳ برسند که با توجه به شناسایی هواپیما‌های ما توسط هواپیما‌های آواکس عربستان و ارائه اطلاعات آن به رژیم بعث عراق این مسیر هم برای اجرای عملیات اچ ۳ مناسب دانسته نشد؛ در این طرح آمده بود که هواپیما‌های ما پس از بمباران منطقه اچ ۳ در سوریه فرود بیایند که امام (ره) با این مسئله مخالف بودند و می‌گفتند که ما نباید سوریه را به جنگ خود با عراق وارد کنیم.

مسیر سوم هم مسیری بود که از شمال عراق عبور می‌کرد. منطقه‌ای که هم ارتفاعات خیلی بلندی و هم دره‌های عمیقی داشت که در نهایت مسیر سوم برای اجرای عملیات اچ ۳ از سوی گروه طرح انتخاب شد.

 در این عملیات از چه هواپیمایی‌ها استفاده کردید؟

برات‌پور: طبق برنامه‌ریزی انجام شده توسط گروه طرح در عملیات اچ ۳ هواپیما‌های «اف ۵» پایگاه تبریز «اف ۱۴» پایگاه اصفهان «اف ۴» پایگاه همدان و هواپیما‌های ۷۴۷ و ۷۰۷ برای سوخت رسانی و هواپیمای سی ۱۳۰ برای شنود تلفن‌های دشمن از پایگاه مهرآباد درگیر عملیات بودند و طبق برنامه‌ریزی انجام شده بنا بود تا هواپیما‌ها در مسیر رفت و برگشت به منطقه اچ ۳، ۴ بار سوختگیری هوایی داشته باشند.

در طول زمان جنگ تحمیلی هواپیما‌های «اف ۴» و «اف ۱۴» کار پوشش هوایی را انجام می‌دادند، اما در روز عملیات اچ ۳ هواپیما‌های اف ۱۴ علاوه بر کار پوشش هوایی در مناطق جنگی کار پوشش هوایی در غرب دریاچه ارومیه برای سوختگیری هوایی هواپیما‌های اف ۴ را نیز بر عهده داشتند که هواپیما‌های اف ۵ و پایگاه تبریز نیز در این پوشش هوایی در دریاچه ارومیه به آنها کمک می‌کردند.

عملیات حمله به اچ ۳ ابتدا بنا بود در ۸ آبان ۵۹ به رهبری سرهنگ ساوجی انجام شود که به دلیل لو رفتن عملیات و ایجاد اشکال در سوخت‌گیری هوایی، هواپیما‌ها پس از سوختگیری بر روی دریاچه ارومیه به پایگاه بازگشتند. همچنین در ۱۸ بهمن همان سال عملیاتی که با رهبری سرهنگ گلچین قرار بود انجام شود به دلیل بارش برف و نامساعد بودن شرایط جوی هواپیما‌ها بار دیگر پس از سوختگیری هوایی بر روی دریاچه ارومیه به پایگاه بازگشتند.

۳ هدف مهم در عملیات اچ ۳

 چه اهدافی با اجرای عملیات اچ ۳ دنبال می‌کردید؟

برات‌پور: ما تا قبل از عملیات اچ ۳ عملیات و پیروزی در جنگ نداشتیم که به مردم و رزمندگانمان روحیه بدهد و در مقابل رسانه‌های بیگانه و به ویژه رادیو بغداد دائم از پیروزی‌ها و پیشروی‌های ارتش بعث در خاک کشورمان می‌گفتند و به فضاسازی به نفع عراق می‌پرداختند و لذا ما چه از نظر آسیب به تجهیزات دشمن و انهدام هواپیما‌های آن و چه از نظر روحیه دادن به مردم به انجام این عملیات نیاز داشتیم.

سه هدف ما از اجرای عملیات، یک: روحیه دادن به مردم. دوم: انهدام هواپیما‌های دشمن و سوم: تضعیف روحیه دشمن بعثی بود که به فضاسازی رسانه‌ای می‌پرداخت و ما می‌خواستیم جلوی این فضاسازی‌های رسانه‌ای را با پیروزی و موفقیت در عملیات اچ ۳ بگیریم. در ۲۸ اسفند ۵۹ شهید فکوری فرمانده نیروی هوایی، من و سرهنگ گلچین فرمانده پایگاه همدان را خواست و بر اجرای این عملیات تاکید کرد و به من گفت که رهبری عملیات را باید تو برعهده بگیری و در آن زمان هم امام خمینی (ره) و هم شهید فکوری به دلایلی که در بالا گفتم بر اجرای این عملیات تاکید داشتند.

من با توجه به تجربه‌ای که از لو رفتن عملیات و شرایط بد جوی در دو مرحله قبل کسب کرده بودم از ۲۸ اسفند ۵۹ تا ۱۵ فروردین ۶۰ که روز اجرای عملیات بود اجازه ندادم که کسی در جریان کار قرار گیرد و حتی پرسنل فنی هم در جریان اجرای عملیات قرار نگرفتند.

من با سیاست خاصی ۱۱ هواپیمایی را که برای عملیات در ۱۵ فروردین نیاز داشتم را رزرو کرده بودم و هواپیما‌های رزرو را به مهماتی که مدنظرم بود تجهیز می‌کردم. یکی دو روز مانده به اجرای عملیات اجازه نمی‌دادم که خلبان‌ها و پرسنل پیش من باشند. سرپرست گردان نگهداری را دو روز قبل از عملیات، مامور چک کردن هواپیما‌های رزرو کردم و پس از اینکه این کار را به او محول کردم گفتم که پیش من نایستد و برود. روز قبل از اجرای عملیات هم وقتی خلبان‌ها پیش من آمدند به آنها گفتم چرا آمده‌اید پیش من بروید استراحت کنید.

بدون هیچ گفت‌وشنود و با رادار خاموش به اچ ۳ حمله کردیم

ساعت ۳ صبح روز ۱۵ فروردین خلبان‌ها را احضار کردم خلبان‌ها وقتی در پُست فرماندهی حاضر شدند و جلسه توجیهی برای آنها برگزار شد فهمیدند که این حضور در پست فرماندهی برای چیست و پرسنل فنی هم زمانی که ۱۱ فروند هواپیما را برای اجرای عملیات از آنها خواستم متوجه اجرای عملیات شدند. گفتم که لباس‌های خلبان‌ها و صبحانه‌شان را به پست فرماندهی بیاورند و آنها پس از اینکه در پست فرماندهی صبحانه خوردند و نماز خواندند، لباس‌های خود را پوشیدند و با روشن کردن هواپیما‌ها آماده پرواز شدند.

در این عملیات ۱۰ هواپیمای اف ۴، اف ۵ و اف ۱۴ شرکت داشتند و یک هواپیما هم رزرو بود و هواپیمای c ۱۳۰ هم کار شنود را در مرز بر عهده داشت. ما بدون آنکه با هم صحبت کنیم با چراغ برج وارد باند شدیم و در ارتفاع ۱۰۰ متری بر روی دریاچه ارومیه کار سوختگیری هوایی را انجام دادیم. در ارتفاعی کمتر از ۱۰۰ متر از هواپیمای تانکر ۷۰۷ سوخت دریافت کردیم.

تعجب آمریکایی‌ها از توان خلبان‌های ما در سوختگیری در ارتفاع کمتر از ۱۰۰ متر

 آقای برات پور! شما به اهدافی که برای اجرای عملیات اچ ۳ داشتید اشاره کردید، ناگفته و یا مطلب جدید دیگر از این عملیات دارید که بازگو کنید.

برات‌پور: نکته قابل توجه اینجا است که ما ۲۰۰۰ کیلومتر مسیر از پایگاه‌های اچ ۳ را بدون رادار و بدون هیچ‌گونه مکالمه‌ای با هم طی کردیم، چرا که اگر میکروفون یا رادار را روشن می‌کردیم دشمن متوجه حضور ما در آسمان سرزمین خود می‌شد و ما را مورد هدف قرار می‌داد. برخلاف آنچه که در فیلم آمده خلبان‌های ما در مسیر رفت نه مکالمه‌ای با هم داشتند و نه رادارشان روشن بود و در سکوت کامل مسیر را تا منطقه اچ ۳ پشت سر گذاشتند. در مسیر هم کار سوختگیری از هواپیمای ۷۴۷ در ارتفاع کمتر از ۱۰۰ متر انجام شد تا دشمن متوجه حضور ما نشود که سوختگیری با این ارتفاع کم، تعجب آمریکایی‌ها را هم در پی داشت.

علت سوختگیری در ارتفاع پایین این بود که در پایین هواپیمای ۷۴۷ و ۷۰۷ سه چراغ قرار دارد که وقتی هواپیمایی که می‌خواهد سوخت‌گیری کند در موقعیت مناسب برای سوختگیری قرار داشته باشد. چراغ وسط روشن و در ادامه کار سوخت‌گیری انجام می‌شود و ما به خاطر اینکه نور چراغ‌های هواپیما‌های سوخت‌رسان توسط دشمن دیده نشود در ارتفاع پایین سوخت‌گیری می‌کردیم. ما به خاطر سوختگیری در ارتفاع پایین، فقط زمانی نور چراغ‌های پایین هواپیمای سوخت رسان را می‌دیدیم که کاملاً در پایین هواپیمای سوخت رسان قرار می‌گرفتیم. ما در مسیر خود از شیار‌ها عبور می‌کردیم و در مناطقی که مثلثی شکل بود منطقه را دور می‌زدیم و به مسیر خود ادامه می‌دادیم در مسیر، در سکوت از کنار پایگاه‌های موصل و کرکوک عبور کردیم.

این عبور ما در حالی بود که همه این پایگاه‌ها مجهز به پدافند بودند و حتی پایگاه الرشید با رادار‌های دوربُرد خود می‌توانست ما را شناسایی کند و هدف قرار دهد. اما رادار‌ها و میکروفون‌های ما همان طور که گفتم همگی خاموش بود. در طول مسیر تنها در یک جا ـ شهر زاخو ـ شهر مرزی شمال عراق با ترکیه بود امکان داشت دشمن ما را ببیند که با هدف به اشتباه انداختن دشمن سه فروند هواپیمای اف ۵ از پایگاه تبریز حرکت کردند و پالایشگاه کرکوک را مورد هدف قرار دادند و تصور آنها این بود که هواپیما‌هایی که از شهر زاخو عبور کردند همین سه فروند هواپیما بودند.

وقتی به ۱۵ مایلی منطقه اچ ۳ رسیدیم دو فروند هواپیما مأمور بمباران پایگاه اول به رهبری ناصر کاظمی شدند. سه فروند هواپیمای دیگر به رهبری محمود اسکندری ماموریت بمباران پایگاه دوم را عهده دار بودند و بنده به همراه دو هواپیمای دیگر کار بمباران پایگاه اصلی را بر عهده داشتیم؛ پایگاه‌ها به فاصله ۱۰ تا ۱۵ کیلومتری از یکدیگر بودند.

وقتی پایگاه‌های اول و دوم بمباران و دود به آسمان بلند شد، پدافند دشمن آسمان را مورد هدف قرار داد، به همین خاطر من به سمت مناطق مرزی عراق با اردن و عربستان پرواز کردم و پس از چند دقیقه از پشت سر، پایگاه اصلی را بمباران کردم. یکی از هواپیما‌های ما در این عملیات آسیب دید که به کمک هواپیمای «جمبو» در فرودگاه پالیرا فرود آمد و پس از تعمیر و بازسازی یکی دو ماه بعد از این عملیات هواپیمای تعمیر شده به کشور بازگردانده شد.

در مسیر بازگشت بار دیگر در ارتفاع پایین و در خاک عراق، کار سوختگیری هوایی را انجام دادیم و سوختگیری بعدی ما در هوا بر روی دریاچه ارومیه انجام شد و وقتی به پایگاه بازگشتیم پرسنل که متوجه عملیات شده بودند به استقبال ما آمده بودند. معمولا عملیات‌های هوایی یکی دو ساعت به طول می‌انجامد، اما عملیات اچ ۳، ۵ ساعت پرواز داشت و ما در این ۵ ساعت ۴۰۰۰ کیلومتر مسافت را با ۴ بار سوختگیری هوایی در ارتفاع پایین پیمودیم. سه روز بعد از اجرای عملیات یعنی در ۱۸ فروردین سال ۶۰ به دیدار امام رفتیم و من به تشریح جزئیات عملیات برای امام (ره) پرداختم که خوشنودی و خوشحالی امام رحمت الله علیه را در پی داشت.

خلبانی که در عملیات اچ ۳ شرکت داشتند بدون تلفاتی شب به منزل خود رفتند

اجرای موفق عملیات اچ ۳ بازتاب‌های گسترده‌ای را در عرصه بین‌المللی داشت و رسانه‌های کشور‌های مختلف به تشریح و تحلیل این عملیات موفق نظامی پرداختند، البته رسانه‌های آمریکایی سعی داشتند اینگونه القا کنند که این عملیات با هواپیما‌های آمریکایی و با خلبان‌هایی که در آمریکا دوره دیده‌اند انجام شده است و سعی‌شان بر این بود تا اجرای موفق این عملیات را به خود نسبت دهند.

این تلاش آمریکایی‌ها در نسبت دادن موفقیت عملیات اچ ۳ به خود در حالی است که خلبان‌های آمریکایی خود قادر به انجام این عملیات نبوده و نیستند. ما در حالی که تمام سامانه‌های راداری و سیستم پدافندی دشمن فعال بود، این عملیات را بدون هیچ گونه تلفاتی انجام دادیم و خلبانی که صبح در عملیات شرکت کرده بود شب به منزل خود رفتند، اما آمریکایی‌ها وقتی برای ساقط کردن صدام به عراق حمله کردند، با وجود اینکه پیش از حمله سامانه‌های راداری و پدافندی منطقه اچ ۳ را منهدم کرده و بعد به این منطقه حمله کرده بودند باز هم دو فروند هواپیمای آنها در عملیات ساقط شد و با این تلفات توانستند این منطقه را بمب باران کنند.

دو ساعت پس از انجام عملیات، هواپیمای C ۱۳۰ ما که برای شنود تماس‌ها در مرز مستقر شده بود به ما اطلاع داد که طبق گزارش‌های اعلام شده از اچ ۳ به بغداد، ۴۸ فروند هواپیما و دو آشیانه و دو رادار و تعدادی از بالگرد‌هایی که شوروی در اختیار عراق قرار داده بود در این عملیات منهدم شدند. صدام در همان روز فرمانده پدافند ارتش خود را اعدام کرد و فردای آن روز نیز شش نفر دیگر از فرماندهان پدافند ارتش عراق توسط صدام اعدام شدند.

وقتی شهید فکوری، من و سرهنگ گلیچین را برای اجرای عملیات در ۲۸ اسفندماه فراخواند به ما گفت که ریسک انجام این عملیات بالای ۷۰ درصد است و من نیز در جلسه توجیهی که برای خلبانان در روز عملیات داشتم این نکته را مطرح کردم و گفتم اگر کسی نمی‌خواهد در این عملیات شرکت کند اعلام کند، اما همه خلبانان این ریسک و این خطر مرگ را به جان خریدند و با از خود گذشتگی و گذشت از جان خود در عملیات شرکت کردند.

خلبان‌های نیروی هوایی در هر عملیات ثابت کرده‌اند که همیشه آماده گذشتن از جان خود در راه دفاع از وطن و سرزمینشان هستند، اما واقعیت این است که نیروی هوایی، مظلوم واقع شده و آن طور که باید و شاید به موفقیت‌های بزرگی که نیروی هوایی در دوران دفاع مقدس کسب کرده پرداخته نشده است. جنگ هشت ساله در حالی به ما تحمیل شد که ما در تحریم اقتصادی و نظامی بودیم و در مقابل ۳۶ کشور به صورت مستقیم حمایت‌های همه جانبه اقتصادی و نظامی از صدام داشتند و دیگر کشور‌ها نیز به صورت غیرمستقیم برای انجام اموری همچون تعمیرات و... به صدام کمک می‌کردند.

توصیه فرمانده عملیات «اچ ۳» به نخبگان

ما خلبان‌های نیروی هوایی معتقد بودیم که باید تا پای جان از کشورمان دفاع کنیم. اعتقاد ما بر این بود که کشور برای اینکه ما آموزش‌های خلبانی را طی کنیم، هزینه‌های زیادی کرده و ما امروز باید در خدمت کشور و مردم باشیم. ما نمی‌توانستیم مشاهده کنیم، کشوری خاک ما را اشغال کرده باشد و ما بی کار بنشینیم و به همین خاطر در میدان تا بیرون راندن دشمن از خاک کشورمان باقی ماندیم. توصیه من به جوانان و نخبگان کشور این است که اگر شما به این موقعیت دست پیدا کرده اید و در این کشور رشد کرده اید و به جای آنکه با خروج از کشور علم و دانش خود را در خدمت کشور‌های دیگر قرار دهید، در ایران بمانید و به مردم خود خدمت کنید و دانش و تجربه خود را در خدمت به کشور و مردم خود به کار گیرید.

منبع: ایرنا

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
چ.ک
۱۱:۴۰ ۱۰ مهر ۱۴۰۳
دست شما درد نکنه سردار عزیز افتخار ایران هستید و من از دستتان می‌بوسم
ناشناس
۱۱:۱۰ ۱۰ مهر ۱۴۰۳
درود بر غیرت و شرف شما رزمندگان اسلام و خلبانان تیز پرواز ارتش
ملت ایران قدردان شما هستند تاابد