سالهای دفاع مقدس مملو از صحنههای بی بدیل گذشت، ایثار و فداکاری رزمندگان است که بیان آن بنا بر تاکید رهبر معظم انقلاب امروز برای نسل جوان ضرورتی انکار ناپذیر است.
جنگ تحمیلی صحنه مواجهه جبهه حق علیه باطل بود و در دوران دفاع مقدس همه ارزشهای انسانی که میتواند جامعه را به سمت تعالی بکشاند، متجلی شده بود.
هشت سال دفاع مقدس همانند کورهای ملت بزرگ ایران را آب دیده کرده بود و این گنج تمام نشدنی از بزرگترین افتخارات ملت ما است.جنگ هشت ساله صرفاً جنگ بین دو کشور نبود، بلکه یک ائتلاف نانوشتهای که بسیاری از ابرقدرتها در آن حضور داشتند یک سمت و ایران اسلامی که نخستین سالهای پیروزی انقلاب خود را تجربه میکرد در طرف دیگر قرار داشت که این سالها تجربهای بسیار گرانبها در اختیار ملت بزرگ ایران قرار داد و آغاز خلق افتخارات بوده است.
تلاش خستگی ناپذیر هشت ساله آحاد ملت در دوران دفاع مقدس، در حقیقت آوردگاه بزرگترین آزمایش فداکارانه ملت بزرگ ایران اسلامی در برابر دشمن متجاوز و تا دندان مسلح بود که نصرت الهی توفیق راه رزمندگان و ایثارگران این مرز و بوم شد تا نهضتی که در انقلاب ۵۷ به ثمر رسانده بودند را استمرار ببخشند و دست استعمار و استکبار را از میهن اسلامی کوتاه کنند.
این جنگ سالیان سال حرفهای ناگفته به همراه خود دارد و رزمندگان حاضر در این نبرد حق علیه باطل باید این جلوههای بی نظیر فداکاری و ایثار و رشادت را برای نسل امروز بازگو کنند و اگر این اقدام صورت نگیرد در حقیقت ماموریت آنان ناتمام مانده است.
مجید اخوان از پیشکسوتان جنگ استان قم است که از دوران نوجوانی تا پایان دفاع مقدس در عملیاتهای مختلف حضور داشته است که باید پای سخنان چنین شخصیتهایی نشست و خاطرات دوران دفاع مقدس را مرور کرد.
او معتقد است: جنگ چیز خوبی نیست، اما کسانی که در دوران دفاع مقدس حضور داشتند و حتی اندکی آن فضا را درک کردند با حسرت از آن دوران یاد میکنند.
اخوان بیان کرد: در روزهای دفاع مقدس برخی از رزمندگان پس از عملیات که به شهر باز میگشتند در مساجد خاطره میگفتند و همین امر رشادت و مردانگی را در بین نوجوانان و جوانان زنده میکرد و این حس را به دیگران میداد که باید در میدان نبرد حضور یابند.
این رزمنده قمی میگوید: با آغاز جنگ تحمیلی فضای خاصی در کشور حاکم شد و هنر امام راحل آن بود که همه را عاشق دفاع مقدس کرده بود. وی افزود: ایرانیها ناموس پرست هستند و در آن شرایط که دشمن به خاک کشور تجاوز کرده بود، این هنر امام راحل بود که مردم را به صحنه آورد و روحیه رشادت و از خودگذشتگی را در آنان بوجود آورد.
اخوان گفت: رزمندگان اسلام مردانه وارد میدان شدند و با جان و دل جنگیدند و در طول ۸ سال جنگ تحمیلی، بسیاری شهید و بسیاری هم جانباز و اسیر شدند. وی با اشاره به اولین اعزام خود در سال ۶۲ گفت: به دلیل اینکه سن ما کم بود به سختی برای آموزش ما را قبول کردند.
وی ادامه داد: خانواده ما با رفتن به جبهه مخالفت نداشتند و مادرم با وجود اینکه یکی از برادرانم شهید شده بود میگفت اگر ده فرزند دیگر هم داشتم روانه جبههها میکردم.
این رزمنده قمی بیان کرد: اولین اعزام ما به سمت جبهههای غرب و برای عملیات والفجر۴ بود که به دلیل سن کم در بخش تعاون لشکر مشغول به فعالیت شدم.
وی افزود: گفته میشود هر کسی در عملیات بدر حضور داشت گویی در دیگر عملیاتها هم بوده، چرا که این عملیات شرایط خاصی داشت. اخوان اضافه کرد: این عملیات عجیب بود، چرا که وقتی به خط زدیم عراقیها منتظر ما بودند و خاکریزی چند کیلومتری وجود داشت که بچههای قم و شیراز در آن حضور داشتند و در این عملیات به قدری حجم تانکها زیاد بود که هر جوری، آرپیجی میزدیم به تانکها اصابت میکرد.
وی گفت: مصطفی رسولی از رزمندههای خوب بود که آرپیجیها را میگذاشت و ما شلیک میکردیم و آنقدر آر پی جی زدیم که شانههای ما زخمی شده بود. وی ادامه داد: مصطفی در یک صحنه آرپیجی را گرفت و خودش خواست بزند، روی خاکریز ایستاد، به او گفتیم زودتر بزن و وقتی بالای خاکریز رفت، گلوله مستقیم توپ به شکم وی اصابت کرد و به شهادت رسید.
این پیشکسوت دفاع مقدس عنوان کرد: شهید مصطفی عباسی یک جوان بوشهری بی سیم چی ما بود که کنار ما نشسته بود و در حین صحبت با ما، تیری به او کلاه وی اصابت کرد و به شهادت رسید.
وی گفت: در آن زمان مهمات ما به اتمام رسیده بود که شهید جواد دل آذر دستور داد که به عقب برگردیم تا مهمات بیاوریم که به همراه دو نفر دیگر ساعت ۷ شب به عقب حرکت کردیم، اما آنقدر آتش دشمن سنگین بود که برای اینکه گلولهها به ما اصابت نکند در سنگری پناه گرفتیم و از فرط خستگی یک ساعتی خواب رفتیم و وقتی بیدار شدیم، یک توپ فرانسوی به سنگر اصابت کرد و همه چیز را نابود کرد، اما ما زنده ماندیم.
این برادر شهید ادامه داد: با سختی زیاد مقداری مهمات با تویوتا آوردیم و حاج حسین مولوی و حاج رضا گائینی و جواد فخار را که تیر خورده بودند به عقب آوردند و وقتی برانکارد را زمین گذاشتند به قدری آتش سنگین بود که صدا به صدا نمیرسید و در این بین گلولهای مستقیم اصابت کرد و بچهها به شهادت رسیدند.
وی گفت: بعد از آنکه دستور عقب نشینی داده شد به لب دژ آمدیم و سوار قایق شدیم و با موتور به سمت پل حضرت رسول حرکت کردیم و در این بین یک هلی کوپتر ما را دنبال کرد و مستقیم به سمت ما شلیک میکرد، اما گلولهای به ما اصابت نکرد. وی افزود: سوار قایق شدیم و بعد از آن با یک مینی بوس به عقب برگشتیم، اما در میان راه اتوبوس چپ کرد و زخمی شدیم.
وی در ادامه عنوان کرد: بسیاری از رزمندگان در برخی از عملیاتها میدانستند که عملیات لو رفته، اما وقتی دستور صادر میشد همه گوش به فرمان بودند و برای مقابله با دشمن از جان خود گذشته بودند.
اخوان افزود: در ابتدای عملیات کربلای ۴ وقتی وارد منطقه شدیدم، دیدیم خاک آن خاص است که وقتی راه میرفتیم زمین میخوردیم و بعد از عبور از کانال سیمانی در منطقه، با عراقیها درگیر شدیم و این نشان میداد که دشمن آماده مقابله با ما بود.
وی بیان کرد: عملیات کربلای ۴ در حقیقت میدان موانع بود و سنگرهای ما هم استحکام نداشت و با یک خمپاره ۶۰ خراب میشد و با این شرایط رزمندگان به جلو حرکت میکردند.
وی با اشاره به خاطرهای از یکی از شهدا گفت: این رزمنده شهید، لات بود و خالکوبیهای بسیاری در بدنش وجود داشت و بعدها جایی خواندم که وی سال و ماه و روز شهادت خود را نوشته بود و انسان لاتی بود که میگفت دعا مادر باعث شد سر از جبههها در بیاورم و در نهایت در کربلایی ۵ به شهادت رسید.
وی تصریح کرد: امکانات ما در مقابل عراق زیر صفر بودیم و رژیم بعثت از کشورهای مختلف حمایت تسلیحاتی میشد.
این رزمنده قمی بیان کرد: در کربلای ۸ کانالی بودم که با استقرار داد آن شاید ۱۰۰ آرپیجی زدیم که عمل نکرده بود و این در شرایطی بود که دشمن تن به تن با ما درگیر شده بود. وی اضافه کرد: آرپیجیها کرهای بودند که عمل نمیکردند و با وجود عدم امکانات در برابر دشمن ایستادیم.
اخوان با بیان اینکه رژیم بعث آموزشهای زیادی به نیروهای نظامی خود میداد افزود: در عملیات والفجر ۸ وقتی آرپیجی جی میزدیم در همان ده ثانیه شلیک، مورد هدف قرار میگرفتیم و این نشان از مهارت نظامیها عراقی داشت در حالی که آنان در مدت زمان ۲ ثانیه گلوله آرپیجی شلیک میکردند.
وی بیان کرد: در عملیات والفجر ۱۰ گردان سیدالشهدا علیه السلام در منطقه سروان حضور داشت و آنقدر هوا سرد بود که هزار و ۵۰۰ متر ارتفاع در منطقه سورن را با بادگیر لیز میخوردیم. این برادر شهید تاکید کرد: در جنگ افراد از جان خود برای ایثارگری دیگران میگذشتند و میجنگیدند.
وی گفت: منطقه به شدت سرد بود و آنقدر بارش برف شدید بود که اندام انسان را از کار میانداخت و کلبه یخی داشتیم و ۷ متر برف بود.
اخوان بیان کرد: عملیات کربلای ۴ لو رفته بود و دشمن در نزدیکی ما سنگر گرفته بود و ما از فاصله نزدیک تیر میخوردیم و در کانال ماهی مهمات بسیار زیادی از دشمن بود که عبور از آن سخت و دشوار بود.
منبع: مهر