سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

«هاسبارا»؛ ماشین تبلیغات و دروغ‌پراکنی اسرائیل

اسرائیل برای ادامه بقا بیش از هر چیز نیازمند همراهی افکار عمومی است، لذا ماشین تبلیغات و دروغ‌پراکنی این رژیم همواره تلاش کرده، روایت‌ مورد نظر خود از رخدادها را به خورد افکار عمومی دهد.

وقتی نماینده اسرائیل در سازمان ملل در سال ۱۹۵۶ می‌گفت که آن‌ها مجبور شده‌اند، برای در امان ماندن اسرائیلی‌ها از حملات فلسطینی‌ها در صحرای سینا، آن‌جا حضور یابند، اصلا فلسطینی در صحرای سینا وجود نداشت. این ادعا تنها یک جوسازی و تلاشی تبلیغاتی از سوی اسرائیل بود تا بهانه حمله به صحرای سینا را پیدا کند.
رهبران اسرائیل به خوبی می‌دانستند، برای ادامه جرم و جنایت‌های خویش در قتل و کشتار فلسطینی‌ها باید خود را «مظلوم» و «قربانی» جلوه دهند. طوری که همه دنیا باور کند، اسرائیل جز برای دفاع از حق وجودیش دست به اقدام نظامی نمی‌زند و اقدام نظامی این رژیم، نه تهاجمی که همواره دفاعی است.

رهبران اسرائیل آموخته بودند که باید قبل از هر حمله‌ای باید ایفاگر نقش قربانی باشند، لذا وقتی قبل از شکست اعراب در جنگ ۱۹۶۷ مصر تصمیم گرفت، تنگه تیران را مسدود کند، رسانه‌های اسرائیلی جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی بزرگی به راه انداختند که اعراب درصدد گرسنگی دادن به مردم بی‌دفاع اسرائیل هستند.

وقتی آمریکا خواستار ارائه گزارشی از خسارات وارده به اسرائیل در نتیجه بسته شدن تنگه تیران شد، اصلا خسارتی در کار نبود که گزارشی در کار باشد، چون به جز توقف واردات نفت که از تیران وارد این رژیم می‌شد، مابقی مبادلات تجاری از بندرهای دیگر به قوت خود در جریان بود.

حملات ویرانگری که ارتش رژیم صهیونیستی چند روز بعد علیه کشورهای عربی انجام داد، مشروعیت خود را به همراه داشت، «هیچ ارتشی در دنیا وجود ندارد که بایستد و ببیند، دشمنانش مردمانش را گرسنگی می‌دهند تا به تدریج بمیرندو آنها را از سوخت و غذا محروم کند.»

«هاسبارا» در عبری به معنای «شفاف‌سازی» است، اما به مروز زمان، به دیپلماسی عمومی اسرائیل تبدیل شد که روایت‌های مورد نظر خود از فلسطینی‌ها و فلسطین اشغالی را به خورد افکار عمومی جهان می‌داد، طوری که دو هدف را محقق کند. اول این‌که اسرائیل قربانی است و دوم این‌که فلسطینی‌ها عامل جنایاتی هستند که در اسرائیل رخ می‌دهد.

در موسوعه هاسبارا اسرائیل همیشه مورد تهدید و قربانی است و یکی از دلایل آن، چون تنها دموکراسی و ملت یهودی در منطقه است. بنابراین، اسرائیل همواره درگیر فلسطینی‌ها و رژیم فاسدشان به نام تشکیلات خودگردان در رام الله است و در نوار غزه نیز با گروه‌های تروریستی و فلسطینی‌های آواره‌ای مواجه است که از کودکی به فرزندان‌شان یاد می‌دهند، چگونه از اسرائیل و مردمانش متنفر باشند.

رهبران اسرائیل به جایگاه و اهمیت افکار عمومی جهان به خوبی واقف هستند، به همین دلیل تلاش زیادی برای حفظ وجهه و همراه کردن افکار عمومی جهان با خود انجام می‌دهند.

نظرسنجی‌ مرکز پیو، در سال ۲۰۱۹ نشان می‌دهد، ۴۵ درصد یهودیان آمریکا حداقل یک بار در زندگی خود به اسرائیل سفر کرده‌اند و ۸۲ درصد آن‌ها حمایت از این رژیم را از موضوعات مهم می‌دانند و براین باورند، حمایت از اسرائیل یکی از رکن‌های هویت یهودی آن‌هاست.

بی‌تردید شکل گرفتن چنین باوری در اذهان یهودیان آمریکا بدون تلاش‌های هاسبارا غیر ممکن بود. در سال ۲۰۰۲ و طی انتفاضه دوم، انجمن بین‌المللی دانشجویان یهودی آمریکا کتاب «هاسبارا: چگونه از اسرائیل در دانشگاه‌های آمریکا حمایت می‌کند؟» را منتشر کرد.

در بخشی از این کتاب به موضوع شهرک‌نشینی در اسرائیل پرداخته شده بود و در آن تأکید شده بود، باید باور کنید که «طرح‌های شهرک‌سازی جدیدی وجود ندارد، هرچه هست، توسعه و گسترش شهرک‌ها برای خانواده‌های یهودی است که هر روز بر جمعیت آن‌ها افزوده می‌شود و از کمبود جا در رنج و عذاب هستند.»

در مقوله بی‌ثباتی در خاورمیانه تأکید شده بود که عامل این بی‌ثباتی اسرائیل نیست، بلکه اختلافات مذهبی عمیق حاکم بر این منطقه است، جنگ عراق و ایران، انقلاب اسلامی در ایران، اشغال کویت توسط عراق، درگیری اسلامگرایان-سکولارها در مصر و ثروت‌های عظیم نفتی کشورهای منطقه، همه ریشه در اختلافات مذهبی دارد.

کنترل و تحریف روایت‌ها و جهت‌دهی به افکار عمومی دنیا تا ۱۲ اکتبر ۲۰۲۳ و چند روز بعد از طوفان الاقصی ادامه داشت تا این‌که در این روز هاسبارا روایت دیگری از ظلم رفته بر اسرائیلی‌ها در دو پلتفرم یوتیوب و ایکس ارائه داد و آن «بلایی بود که حماس بر سرکودکان اسرائیلی» آورده بود.

صرف‌نظر از این‌که دروغ بودن این ادعا ثابت شد، اما باید توجه داشت، ضربه اول و آن‌چه اولین بار در افکار عمومی دنیا شکل می‌گیرد، بسیار مهم است، به ویژه آن‌که محتواهای بارگذاری شده به دقت انتخاب شده بودند.

هاسبارا اغلب جمله‌های خود را در یوتیوب و ایکس این‌گونه به پایان می‌رساند: «چون این کودکان سواد نوشتن ندارند، ما از زبان آن‌ها می‌نویسیم، چه برسرشان گذشته است»، همچنین «برای والدینی که فرزندان‌شان بی‌رحمانه توسط حماس سر بریده شدند، دعا کنید.» و یا در یکی از پیام‌ها تصویری شطرنجی از پیکر خونین کودکی منتشر شد و در ذیل آن از کاربران خواست، به یاد کودکان کشته شده اسرائیلی فرزندان خود را در آغوش بگیرند.»

این اولین‌بار نبود که اسرائیل از کودکان برای اهداف خود بهره‌برداری می‌کرد. در همان سال‌های اولیه تأسیس اسرائیل برای ترسیم وحشت‌های هولوکاست، از «آنا فرانک» دختر ۱۳ ساله و «روث مایر» پسر 22 ساله یهودی خواست خاطرات خود را از هولوکاست بازنویسی کنند.

هاسبارا برای سال‌ها از نوشته‌های این دو نفر و انتشار داستان‌های آن‌ها افکار عمومی اروپایی‌ها را آزار داد و به آن‌ها القا می‌کرد که ستمی بر یهودیان روا داشته‌اند و حالا که یهودیان از ستم‌های آن‌ها جان به در برده‌اند، می‌خواهند در کشور خود زندگی کنند، پس باید با آن‌ها همراه باشند.

پدیده استعمار، در اشکال مختلف آن، همواره موجودیت ملل بومی‌ را در هر نقطه از دنیا تحقیر کرده و آن‌ها را مردمانی ذاتا جنایتکار به افکار عمومی غرب معرفی کرده است، مقوله‌ای که هاسبارا از آن برای معرفی فلسطینی‌ها به جهانیان استفاده کرد، فلسطینی‌ها در تعریف هاسبارا مردمانی ذاتا مجرم و جنایتکار بودند، اهریمن‌هایی که باید نژاد پلید آن‌ها از صفحه روزگار محو شود، وقتی مشکل در ژن باشد، اصلاح غیرممکن است و این وظیفه خطیر را اسرائیل به نیابت از غرب برعهده گرفته بود.

نتانیاهو کودکان اسرائیل و سربازانش را فرزندان نور و کودکان غزه و نیروهای مقاومت را فرزندان اهریمن و تاریکی نامید. آن‌ها قربانی حملات اهریمنانه حماس قرار گرفته بودند و از قربانی چیزی جز دفاع از خود انتظار نمی‌رود. قربانی هیچ‌گاه نمی‌تواند، به کسی آسیب بزند، لذا ارتش اسرائیل اخلاقی‌ترین ارتش دنیاست.

با هر عملیات شهادت‌طلبانه‌ای که توسط فلسطینی‌ها داخل سرزمین‌های اشغالی انجام می‌شود، هاسبارا رخدادها را بازتولید می‌کند تا اسرائیل قدرت نفوذ و تاثیرگذاری خود بر افکار عمومی جهان را از دست ندهد. با همه این‌ها نتایج نظرسنجی سازمان «گلوب اسکن» مستقر در کانادا در سال ۲۰2۳ که شامل ۲۵ کشور جهان بود، نشان داد، ‌شد، تنها ۲۱ درصد از شرکت‌کنندگان در نظرسنجی تصویر مثبتی از اسرائیل دارند.

این موضوع تنها به جنگ کنونی غزه مربوط نمی‌شود، به عنوان مثال نتایج نظرسنجی چتم هاوس در سال 2015 یعنی یک سال پس از جنگ سال ۲۰۱4 اسرائیل علیه غزه نشان می‌داد که پس از کره شمالی، اسرائیل منفورترین رژیم دنیاست.

این درحالی است که اسرائیل در این جنگ تمام تلاش خود را کرده بود تا با کمک هاسبارا ارتش اسرائیل را اخلاقی‌ترین ارتش دنیا جلوه دهد که در این جنگ از حق زندگی یهود در اسرائیل دفاع می‌کند.

در جنگ کنونی نیز هاسبارا تلاش گسترده‌ای برای تحریف روایت‌ها از جنگ جاری در غزه ارائه داد و مقامات بسیاری از کشورهای غربی از جمله بایدن، رئیس جمهور آمریکا را وادار کرد تا روایت مورد نظر اسرائیل از جنگ را تأیید کنند.

با همه این‌ها، اسرائیل همچون شکست‌ در میدان‌های اطلاعات و جنگ، در میدان رسانه و تبلیغات نیز متحمل شکست سنگینی شد و روایت‌های هاسبارا این بار نه تنها نتوانستند، جنایات سران این رژیم را توجیه کنند، بلکه برای اولین پای آن‌ها را به عنوان جنایتکار به دیوان بین‌المللی دادگستری باز کرد.

همراه سازی افکار عمومی اسرائیل

هنری کسینجر یک بار گفته بود، اسرائیل سیاست خارجی ندارد، هرچه هست، سیاست داخلی است. شاید یکی از پیام‌های این سخن کسینجر هاسبارا باشد، چون این دستگاه تبلیغات و دروغ‌پراکنی تنها افکار عمومی جهان را هدف نمی‌گیرد.

افکار عمومی داخل اسرائیل دومین هدف بسیار مهم هاسبارا است. مردم اسرائیل باید روایتی را باور کنند که دستگاه حاکم بر این رژیم از رخدادها نقل می‌کند. به همین دلیل هاسبارا حتی روی آموزه‌های درسی نیز نظارت دارد و آن‌ها را کنترل می‌کند.

هاسبارا باید این روایت را به اذهان اسرائیلی‌ها القا کند که آن‌ها همواره قربانی بوده‌اند. ایتان و الئونور برونشتاین در کتاب خود «نکبت به زبان عبری» که اخیراً توسط مرکز مطالعات اسرائیلی فلسطین منتشر شد، درباره نقش هاسبارا در سیستم آموزش اسرائیل می‌گویند که هاسبارا دانش‌آموزان اسرائیلی القا می‌کند، اعراب فلسطینی بربرهای وحشی هستند که همواره درصدد نابودی اسرائیل هستند و این‌گونه دانش‌آموز اسرائیلی یاد می‌گیرد که برای زنده ماندن باید فلسطینی‌ها بکشد و تنها راه زنده ماندن او در کشتن فلسطینی‌هاست.

در جنگ کنونی، هاسبارا وظیفه سنگین همراه‌سازی افکار عمومی داخلی اسرائیل با ادامه جنگ در نوار غزه را برعهده دارد و این‌که اسرائیلی‌ها باید همیشه از فلسطینی‌ها وحشت داشته باشند. هدفی که به نظر می‌رسد، با توجه به اعتراض‌های گسترده اسرائیلی‌ها به ادامه جنگ، هاسبارا نتوانسته آن را محقق کند.

اکنون تنها قدرت‌گیری مقاومت و ادامه جنگ دغدغه خاطر سران اسرائیل نیست، آن‌ها بیش از آن‌که نگران قدرت‌گیری مقاومت و سرنوشت جنگ غزه باشند، نگران بر حق بودن مقاومت هستند و بی‌اثر شدن تلاش‌های ماشین دروغ‌پراکنی و تبلیغات خود هستند که دیگر حنایش نه فقط در میان افکار عمومی دنیا بلکه برای مردم اسرائیل هم رنگ ندارد.

مهاجرت صدها هزار اسرائیلی از زمان آغاز عملیات طوفان الاقصی بیش از آن‌که ناشی از قدرت‌گیری مقاومت و بیم از آن باشد، برملا شدن دروغ‌ بزرگی به نام سرزمین موعود برای یهودیانی است که فلسطین اشغالی مهاجرت کرده‌اند.

منبع: فارس

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.