سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک مبارک

یکم شهریور روز بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک بر کارکنان بهداشت و درمان استان مرکزی مبارک باد.

در تقویم ملی ایرانیان، امروز، یکم شهریور روز بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک نامگذاری شده است.  این روز بر همه کارکنان عرصه بهداشت و درمان استان مرکزی و دانشگاه علوم پزشکی اراک مبارک باد.

ابوعلی سینا، دانشمند و طبیب زبردست ایرانی در قرن چهارم و پنجم قمری است که ازجمله مشهورترین و تاثیرگذارترین شخصیت‌های ایران‌زمین و جهان است و با آثار گرانسنگ در زمینه فلسفه و پزشکی شناخته شده است. کتاب شفا یک دانشنامه علمی و فلسفی جامع است و کتاب قانون نیز در موضوع پزشکی و از جمله معروف‌ترین آثار ابن‌سینا به شمار می‌رود.

نام ابن‌سینا تاکنون دو مرتبه در فهرست مشاهیر علم و ادب یونسکو به ثبت رسیده است: هزارمین سال گردآوری کتاب قانون ابن‌سینا در طب در سال ۲۰۱۲-۲۰۱۳ و هزارمین سال تولد او در سال ۱۹۸۰. همچنین، «جایزه ابن‌سینا برای اخلاق در علم» از سال ۱۳۸۲ (۲۰۰۳)، به ابتکار و پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران و تصویب کنفرانس عمومی یونسکو رسمیت یافت.

روز اول شهریور که زادروز ابن‌سیناست، به واسطه نقش بی‌بدیل او در ترویج دانش پزشکی به نام پزشک نامگذاری شده است. علم پزشکی ایران در میان کشور‌های جهان جایگاه ممتازی دارد و تاریخ پرشکوه ایران پزشکان زیادی را در دامن پرورانده است که منشأ آثار و برکات زیادی بوده‌اند؛ برای نمونه پزشکانی که در هشت سال دفاع مقدس از خود رشادت نشان دادند و پزشکانی که دوران همه‌گیری بیماری منحوس کرونا به‌عنوان مدافعان سلامت از خودت رشادت‌ها نشان دادند.

یاد و نام این دانشمند بزرگ را گرامی می‌داریم و این روز بزرگ، روز پزشک را به همه پزشکان بزرگوار، این سخت کوشان عرصه علم و عمل، تبریک می‌گوییم.

پزشکی ابن سینا

ابوعلی سینا، نه تنها یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان جهان، بلکه یکی از برجسته‌ترین چهره‌های تاریخ پزشکی در همه دوران هاست. مهم‌ترین اثر وی در پزشکی، کتاب قانون (القانون فی الطب) است که آن را پیش از سال ۴۰۶ هجری قمری، یعنی در حدود ۳۵ سالگی تألیف کرده است. این کتاب طی چندین سده، چه در سرزمین‌های اسلامی و چه در اروپای سده‌های میانه، همه کتاب‌های دیگر را در سایه خود نهاده بود. اعتبار و شهرت کتاب قانون در محافل پزشکی جهان اسلام تا بدان جا رسیده بود که نظامی عروضی درباره آن چنین می‌گوید: «اگر بقراط و جالینوس زنده شوند، روا بُوَد که پیش این کتاب سجده کنند». البته ابن سینا به جز قانون، کتاب‌های دیگری هم در علم پزشکی نوشته است؛ کتاب‌هایی مانند الارجوزةٌ فی الطب که در قالب شعر نوشته شده و خلاصه مطالب کتاب قانون است، مقالة فی احکام الادویه القلبیه، رساله فی الفَصد، رساله فی القولنج و....

ابن سینا و بحث و مناظره با دانشمندان

ابوعلی سینا در دوره‌ای درخشان از تمدن ایران زمین می‌زیست که دانشمندان چندی با او هم دوره بودند. ابن سینا از احوالات آن‌ها با خبر بود و بسیاری از ایشان، و از آن شمار ابوریحان بیرونی و ابوسعید ابوالخیر ملاقات، مناظره و نامه نگاری داشت.

می‌گویند هنگامی که ابن سینا، آن دانشمند عقل گرا، با ابوسعید ابوالخیر، آن عارف بزرگِ اهل کشف و شهود، به هم برخوردند، ساعت‌های بسیاری در اتاقی نشستند و جز به ضرورت از ن خارج نشدند و به مباحثه و مناظره پرداختند. چون بحث به پایان رسید و هر دو خارج شدند، به بوعلی گفتند: ابوسعید را چگونه یافتی؟ گفت: آن چه من می‌دانم، او می‌بیند. از ابوسعید هم پرسیدند: پورسینا را چگونه دیدی؟ گفت: آن چه ما می‌بینیم، او می‌داند.

فراز و نشیب زندگی ابن سینا

ابوعلی سینا، زندگی یکنواختی نداشت. در مدت عمر او، وقایع و حوادث گوناگون و متعددی بر او گذشت که از وزارت و مشاور حکومت گرفته، تا دربه دری و آواره گی و تبعید خود خواسته و حتی زندان را دربرمی گرفت. ولی با وجود این، پورسینا خم به ابرو نیاورد و با جهد و تلاش، آثار گران سنگی به زبان‌های عربی و فارسی نوشت که گاه تا ۴۵۰ عدد کتاب و رساله به او نسبت می‌دهند.

ابوعلی در دو هفته آخر عمر پر بار خویش، به اطعام فقیران پرداخت و بردگان را آزاد ساخت و تمام قرآن را هر سه روز یک بار تلاوت کرد تا سرانجام در ۵۸ سالگی، در روز جمعه اول رمضان سال ۴۲۸ هجری قمری، مطابق ۲۸ خرداد ماه ۴۱۶ هجری شمسی در همدان بدرود حیات گفت و بدین سان، شمع زندگی یکی از درخشان‌ترین چهره‌های علم و حکمت جهان خاموش شد.

ارزش پزشکی

هر اندازه موضوع علمی پراهمیت و هدف آن مقدس‌تر باشد، آن علم هم از ارزش و اهمیت بیش تری برخوردار خواهد بود. موضوع دانش پزشکی بدن انسان، و هدف آن تأمین سلامت و تندرستی آدمی است، و اهمیت این موضوع و هدف از دیدگاه اسلام بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا اسلام تا آنجا به سلامت انسان اهمیت می‌دهد که اگر تکلیف واجبی به تندرستی آدمی لطمه بزند، نه تنها انجام آن از نظر شرع لازم نیست، که در چنین شرایطی انجام آن حرام خواهد بود.

در اسلام، علم پزشکی همتای علم دین، ارزشمند به شمار آمده است؛ چنان که امام علی علیه السلام فرمود: «دانش بر دو نوع است: دانش دینی و دانش بدن و سلامت آن»؛ که اولی در تعدیل و سلامت روح آدمی می‌کوشد و دومی برای تندرستی و صحّت جسمی انسان تلاش می‌کند.

نیاز به پزشک ماهر

پزشکی حرفه‌ای است که در هیچ دوره ای، مردمان از آن بی نیاز نبوده و نیستند. تا دنیا، دنیاست، بیماری در آن فراوان یافت می‌شود و بیماران هم چاره‌ای جز مراجعه به پزشک و درمان ندارند. حضرت امام صادق علیه السلام در حدیثی گهربار، مردمان را از سه گروه بی نیاز نمی‌داند، ایشان می‌فرماید: «اهل هیچ سرزمینی از وجود سه طایفه و گروه که در کار دنیا و آخرتشان به آنان پناه برده می‌شود، بی نیاز نیستند و اگر آن‌ها را نداشته باشند، بی بهره و سرگردان می‌شون: فقیه دانشمند پرهیزکار، زمامدار نیکوکارو مورد اطاعت، و پزشک ماهر و مورد اعتماد».

نکته جالب در این فرمایش گران قدر این است که فقیه امور آخرتی مردمان را عهده دار است، زمامدار هم امور دنیایی آن‌ها را سر و سامان می‌بخشد و پزشک با تامین سلامت جسمی مردمان، آن‌ها را برای امور دنیوی و اخروی آماده و سرحال نگه می‌دارد.

اخلاق پزشکی

پزشکی و اخلاق، پیوندی مقدّس و ناگسستنی دارد. پزشکی به سلامت انسان می‌اندیشد و اخلاق، سعادت انسان را هدف خویش می‌داند. پزشکی پاسدار جسم است و اخلاق، نگهبان روح. یکی فضای زندگی فیزیکی را تلطیف می‌کند و دیگری فضای روابط اجتماعی و زندگی فرهنگی را یاری می‌رساند.

نگاه تک بُعدی به زندگی انسان، گاه تن را به فراموشی سپرده و نعمت بزرگ سلامت را از بشر گرفته، و گاه انسانیت انسان را دستخوش نسیان نموده و روح ملکوتی وی را نادیده انگاشته است. چه نیکوست که پزشک، افزون بر سلاح مادّی و دارو، مسیحادم و عیسی نفس باشد و با کلام و خلق نیک، تاعمق جان بیمار نفوذ کند و بیماری را شفابخش باشد.

در طول تاریخ، پزشکی شغلی مقدس بوده و بسیاری از طبیبان روزگاران کهن، از عالمان دینی و اولیای الاهی بوده اند و با همگامی پزشکی و اخلاق، با شفادهی بیماری جسمی بیماران، آن را وسیله جذب و هدایت مردم به سوی ارزش‌های معنوی قرار داده اند.

پزشکی و یاد خدا

سرور ساجدان، امام زین العابدین علیه السلام در مناجات با حضرت حق می‌فرماید: «شادمانی و راحتی من در راز و نیاز با توست، و شفا و بهبودی درد‌ها و رنج‌های من درنزد تو می‌باشد».

یاد خدا در پزشکی نقش برجسته‌ای برعهده دارد. آنگاه که بیمار در مراحل شدید و بحرانی قرار گرفته و پزشک مضطرب و نگران است، تنها امید بخش دل او، اطمینان به قدرتی بی پایان و هستی بخش می‌باشدکه بر سراسر وجود بیمار حکومت می‌کند و درمان واقعی به دست توانای اوست؛ چنان که حضرت ابراهیم علیه السلام می‌فرماید: «در هنگام بیماری، او شفابخش من است». پزشک با ایمان هیچ گاه به بن بست ناامیدی نمی‌رسد و همواره به خدای توانا متکی است و اگر خود را برای درمان ناتوان ببیند، بیمار را به طبیب واقعی همگان، خدای متعال راهنمایی می‌کند.

راز داری

راز داری، از وظایف اخلاقی و دینی هر مسلمانی است. در حدیثی آمده است: «راز برادر مسلمان خود را به دیگران بازگو کردن، خیانت است». این فریضه اخلاقی در مورد پزشک، بنا به اقتضای شغلی، از اهمیت بیش تری برخوردار است؛ زیرا با ایجاد اعتماد، بیمار با خیال آسوده، بیماری خویش را بیان می‌کند و درمان را آسوده می‌سازد. حضرت علی علیه السلام در این مورد می‌فرماید: «کسی که زوایای پنهان بیماری اش را کتمان کند، پزشکش از معالجه وی عاجز می‌ماند». در این خصوص، در سوگندنامه پزشکی بقراط حکیم آمده است: «آنچه در حین انجام دادن حرفه خود، و حتی خارج از آن، درباره زندگی مردم خواهم دید یا خواهم شنید، که نباید فاش شود، به هیچ کس نخواهم گفت؛ زیرا این قبیل مطالب را باید به گنجینه اسرار سپرد».

نیک خلقی

چهره باز پزشک و خوش خلقی اش، نیمی از درمان است و زبان خوش او، دوای بیمار. پزشک بداخلاق، تحمّل شنیدن درد دل و سخنان بیمار را ندارد و به او فرصت سخن گفتن نمی‌دهد و این، باعث درمان ناموفق می‌شود، ولی نیک خلقی، هم باعث آرامش و راحتی پزشک است و هم بیمار او. امام علی علیه السلام در روایتی گهربار، از پزشک به عنوان رفیق نام برده و می‌فرماید: «به مانند پزشکی رفیق باش که دوا را آن جا و آن گونه‌ای قرار می‌دهد که مفید باشد». پس بر پزشک است که با نیک خلقی، در دل بیمار جا باز کند و خود را رفیق و همدم او بداند، تابیمار هم او را یار و دوست خود بداند و ازاو کمک بطلبد.

بردباری

یکی از صفات ضروری و والا برای پزشکان، بردباری است. در حدیثی از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می‌خوانیم: «سه چیز است که در هر که باشد، سزاوار اجر و ثواب است و ایمان آدمی را کامل می‌گرداند: اخلاقی که با آن با مردم زندگی کند، تقوایی که از حرام الاهی بازش دراد، و بردباری که او را از نادانی نادانان برکنار سازد».

پزشک به اقتضای شغلش، همواره با اشخاص و افرادی روبه روست که در اثر بیماری و گرفتاری، صبر و طاقت از کف داده اند و ممکن است کم‌ترین برخورد تند و نامناسب، آنان را بشوراند. از این رو، کم‌تر حرفه‌ای است که به اندازه پزشکی، نیازمند بردباری و خویشتن داری باشد. پس بر پزشکان است که هم کلام با نبیّ مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله دعا کنند: «خدایا! مرا با علم و دانش بی نیاز گردان، و با حلم و بردباری زینت ده».

بیم و امید در پزشکی

پزشکی که به پروردگار متعال ایمان داردو از کیفرالاهی بیمناک است، احساس مسؤولیت فراوان کرده و در درمان بیماران، حداکثر تلاش و دقت نظر خود را نشان می‌دهد. او می‌داند که روزی باید پاسخگوی اعمالش باشد و در دادگاه خداوندگاری، همه کارهایش در مقابل دیدگانش قرار می‌گیرد.

از سوی دیگر، امید، سرمایه پزشک و بیمار در درمان است. اگر پزشک امیدوار نباشد، به معالجه دلگرم نمی‌شود و بیمار ناامید هم، خود را باخته و پیش از مرگ، به سراغ آن می‌رود. امید در پزشک موجب تحرّک و تلاش اوست و باعث نشاط و دلگرمی او می‌شود؛ از این روست که پزشک، حتی در بحرانی‌ترین لحظات هم نباید امید خود را از دست بدهد و خویشتن را تنها و عاجز از درمان احساس کند.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.