به نقل از ستاد حقوق بشر، متن بیانیه ستاد حقوق بشر در اعتراض به اقدام ضد حقوق بشری پلیس آلمان در حمله به مراکز اسلامی هامبورگ، فرانکفورت، مونیخ و برلین و تعطیل نمودن آنها، به شرح زیر است:
همزمان با ادامه نسل کشی و جنایت علیه بشریت رژیم صهیونیستی در غزه که با قتل عام نزدیک به ۴۰ هزار شهروند فلسطینی از جمله ۱۷ هزار کودک بی‌گناه و مجروحیت بیش از ۹۰ هزار نفر همراه بوده است، حامیان غربی این رژیم جنایت کار نیز بر دامنه سرکوب‌های خشونت‌آمیز خود افزوده و هرگونه ندای اعتراضی ضد صهیونیستی، جنبش‌های عدالت‌خواهانه، صلح گرایانه و مراکز آگاهی بخش و مروج تساهل، روامداری و مدارا میان ادیان و مذاهب را خاموش و مسدود می‌سازند. درست در زمانی که دولت بایدن از نتانیاهو فرمانده ماشین کشتار صهیونیست در غزه و رفح استقبالی تجلیل گونه به عمل آورده و نمایندگان کنگره این کشور وی را با اشتیاق فراوان تحسین و تشویق می‌کردند، پلیس آلمان به عنوان یکی دیگر از حامیان رژیم صهیونیستی در یک اقدام ضد حقوق بشری، اسلام هراسانه و نفرت پراکنانه در روز چهارشنبه مورخ ۳ مردادماه به مراکز اسلامی در هامبورگ، فرانکفورت، مونیخ و برلین حمله کرد و ضمن مصادره دارایی‌ها و اموال این مراکز، از ادامه فعالیت‌های آنها با دلیل واهی و بی اساس «ترویج تفکرات اسلام گرایانه افراطی»؟! ممانعت نمود.
این ادعای غیر موجه و بی اساس در حالی مطرح می‌شود که مرکز اسلامی هامبورگ با قدمتی بیش از ۷۰ سال، نقشی بی‌بدیل در معرفی آموزه‌های دینی و اسلامی بر پایه عقلانیت، معنویت، همبستگی و آرامش اجتماعی، ترویج صلح، گفتگو و همزیستی مسالمت‌آمیز میان انسان‌ها و در نتیجه نفی افراط گرایی و اختلاف و خشونت میان ادیان و مذاهب ایفا نموده است. این مرکز به عنوان میراث گران بهای مرجع گرانقدر شیعیان جهان حضرت آیه‌الله بروجردی و تحت هدایت‌ها و مدیریت علما و شخصیت‌های دانشمند و فاضل از جمله شهید بهشتی به کانون مخالفت با قشری نگری، افراطی گرایی، عدم تساهل، توهین و نفرت پراکنی علیه ادیان و مذاهب بدل شده و به ترویج اسلام روشن بین، عدالت طلب و ظلم ستیز شهرت یافته است و با ایجاد مناسبات و روابط اجتماعی، علمی و آکادمیک و همکاری و تعاملات سازنده با مراکز ادیان دیگر در آلمان و سراسر اروپا، گام‌های مؤثری در تقویت و تحکیم زمینه‌های شناخت متقابل و گفتگوی ادیان و فرهنگ‌ها برداشته است.
بی شک اتهام ترویج افراطی گری به مرکزی که سدی در برابر افراط گرایی بوده و سابقه درخشانی در زمینه تساهل، روامداری و گفتگوی میان فرهنگ‌ها و مذاهب دارد و تعطیل کردن این مرکز قانون گرا و مروج رویکرد‌های مسالمت‌آمیز، امواج آگاهی بخشی، ارزش‌های والای اسلامی و مخالفت با افراط گرایی و آپارتاید صهیونیستی و پژواک صدای عدالت خواهی و دفاع از آرمان‌های مردم مظلوم فلسطین در جامعه اروپا را خاموش نخواهد ساخت.
شایان توجه است که اقدامات ضد حقوق بشری و اتهامات واهی دولت آلمان علیه مساجد و مراکز شیعی این کشور پروژه‌ای مسبوق به سابقه بوده و در چندان سال اخیر توسط برخی از مقامات افراطی و گروه‌های نئونازی این کشور به جد دنبال شده است؛ تا جایی که می‌توان مدعی شد اسلام‌ستیزی به بخشی جدایی‌ناپذیر از سیاست و راهبرد این کشور تبدیل شده است. در آبان‌ماه سال گذشته نیز پلیس آلمان به صورت غیر قانونی به مرکز اسلامی هامبورگ و ۵۴ مرکز دیگر در ۷ ایالت فدرال حمله کرد، اما هیچ دلیل مستند و متقنی در تأیید ادعای بی اساس خود ارائه نداد؛ تکرار این رویداد بدون ارائه هیچ گونه سند و مدرکی نشان می‌دهد که هدف و دغدغه اصلی آلمان نه مبارزه با افراط گرایی ادعایی بلکه صرفاً کسب رضایت لابی‌های صهیونیستی است و در پشت صحنه تجاوزات اخیر به مساجد و مراکز اسلامی نیز حضور رژیم صهیونیستی مشهود و آشکار است. در غیر این صورت، کدام عقل سلیم باور می‌کند کشوری که به پناهگاه امنی برای گروه‌های تروریستی از جمله اعضای گروهک تروریستی منافقین، اعضای داعش و لابی‌های صهیونیستی بدل شده و احزاب راست افراطی و نئونازی هر روز جایگاه بالاتری در ساختار تصمیم‌گیری آن کسب می‌کنند، دغدغه مبارزه با افراط گرایی وجود داشته باشد؟! و بر پایه چه شواهدی می‌توان پذیرفت مرکزی که پیشینه ۷۰ ساله در ترویج تساهل، مدارا، خشونت پرهیزی و گفتگوی میان فرهنگ‌ها، ادیان و مذاهب داشته را بتوان به بهانه ترویج افراط گرایی تعطیل نمایند؟!
متأسفانه سیاست هدفمند دولت آلمان برای تشدید فشار بر مسلمانان و ترویج اسلام هراسی و نفرت پراکنی در چند سال اخیر، جامعه مسلمانان این کشور را بیش از هر زمان در معرض تهدید و نقض حقوق بشر قرار داده است و از زمان تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه، بر دامنه این تشدید‌ها افزوده است. مساجد اسلامی در سراسر آلمان به صورت مکرر نامه‌های تهدیدآمیز دریافت می‌کنند و تلاش‌های متعددی برای به آتش کشاندن مساجد و مراکز اسلامی صورت می‌گیرد. مسلمانان در تحصیل، در بازار کار، در جست‌وجوی مسکن، در رسانه‌ها و بسیاری موارد دیگر با تبعیض سیستماتیک مواجه هستند. فاجعه‌بارتر اینکه مسلمانانی که در معرض نفرت پراکنی و تبعیض قرار گرفته‌اند، از دستیابی به یک مرجع قضائی بی طرف و مستقل و دادرسی عادلانه نیز محروم می‌باشند. بر اساس آمار موجود، از هر ۱۰ مسلمانی که در آلمان مورد حملات اسلام ستیزانه قرار می‌گیرند، ۹ نفر به پلیس و قوه قضائیه این کشور شکایت نمی‌کنند؛ چرا که معتقد هستند نیرو‌های پلیس و مقامات قضائی به شکایت‌ها آنها توجه نمی‌کنند. این وضعیت به مدارس این کشور نیز سرایت یافته و کودکان مسلمان در معرض تهدیدها، تبعیض‌ها و طرد‌های جدی قرار گرفته‌اند. پرواضح است که اقدامات خشونت‌آمیز، بازرسی‌های خودسرانه، بازداشت‌ها و اخراج‌های غیرقانونی و بی دلیل مسلمانان توسط پلیس و مقامات محلی آلمان، از بارزترین نمونه‌های سلب حقوق بنیادین و امنیت اجتماعی و قضائی مسلمانان مقیم بدون امکان احقاق حق و برخورداری از رسیدگی‌های عادلانه است.
در این چارچوب، ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران ضمن ابراز انزجار و اعلام مراتب اعتراض و نگرانی شدید خود نسبت به گسترش هدفمند توهین به ادیان، نفرت پراکنی و اسلام هراسی در جامعه آلمان، به ویژه تهاجم غیر قانونی و ضد حقوق بشری پلیس این کشور به مرکز اسلامی هامبورگ و دیگر مراکز اسلامی در برلین، فرانکفورت و مونیخ، اولاً از دولت این کشور عمیقاً انتظار دارد به تعهدات خود ذیل اسناد و معاهدات حقوق بشری بین‌المللی از جمله میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی در تضمین حق آزادی بیان، احترام به حق آزادی ادیان و مذاهب و آزادی تجمعات و گردهمایی‌های مسالمت‌آمیز پایبند بوده و اقدامات عاجلی را برای لغو فوری حکم تعطیلی و مصادره اموال مساجد و مراکز اسلامی، جبران خسارت‌های مادی و معنوی به این مراکز و ائمه جمعه و متولیان آنها، جلوگیری از تکرار این اقدامات غیر قانونی و ضد حقوق بشری و ایجاد بستری مناسب برای ادامه فعالیت‌های این مراکز در ترویج فرهنگ گفتگو و مدارا میان ادیان و مذاهب اتخاذ نماید؛ ثانیاً از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد به عنوان عالی‌ترین مقام حقوق بشری سازمان ملل نیز می‌خواهد ضمن محکوم نمودن سیاست‌ها و اقدامات تبعیض‌آمیز پلیس آلمان علیه مسلمان این کشور از جمله یورش به مرکز اسلامی هامبورگ و صدور حکم تعطیلی مراکز مشابه، توجه همه دولت‌ها و نهاد‌ها و ترتیبات بین‌المللی حقوق بشری را به آثار شوم گسترش نفرت پراکنی و اسلام هراسی در کشور‌های غربی جلب نموده و تمهیدات فوری برای مقابله با آن را اتخاذ نمایند. بدون شک، اشاعه این پدیده خطرناک موجب تشدید تنش، نفرت پراکنی، اسلام هراسی و خشونت علیه مسلمانان می‌شود و تهدیدی علیه صلح و امنیت بین‌المللی و حقوق بشر و تهدیدی علیه روابط مسالمت‌آمیز بین ملت‌ها و پیروان ادیان الهی و همزیستی مسالمت‌آمیز به شمار می‌رود.