مراسم بدرقه سعید راد بازیگر پیشکسوت سینمای ایران صبح امروز حوالی ساعت ۱۰ صبح در خانه سینما شماره دو با حضور جمعی از اصحاب رسانه، هنرمندان، منتقدین، سینماگران و دیگر اصحاب فرهنگی برگزار شد.
محمد مهدی عسگرپور، حمید استیلی، مجید قناد، اصغر حاجیلو، ساره بیات، علی دهکردی مدیر عامل خانه سینما از جمله حاضران در این مراسم بودند.
کامران ملکی، سخنران اصلی مراسم تشییع پیکر این هنرمند پیشکسوت است. ملکی پس از ادای احترام به ساحت سعید راد، از علی دهکردی؛ مدیرعامل خانه سینما درخواست کرد تا به عنوان نخستین سخنران، پشت تریبون قرار بگیرد.
دهکردی در سخنان کوتاهی عنوان کرد که سینمای ایران یکی از ستارههای تابناک خود را از دست داد. ستاره خاموش شدنی نیست؛ ستاره همیشه وجود دارد و ما اگر بپذیریم که بازیگری یک جور عشق است میفهمیم عشق هرگز تمام نمیشود. هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق. سعید راد تا همیشه زینتبخش تاریخ سینمای ایران باقی میماند.
پس از این سخنان، محمدمهدی عسگرپور به عنوان دومین سخنران پشت تریبون قرار گرفت و گفت: امروز با هنرمندی وداع میکنیم که همه ما با سختیهایی که کشیده، آگاه هستیم. سعید راد فردی عاشق وطن و عاشق کار خود بود. تقریبا آرزوی دست نیافتنی شده است که در مراسم بدرقه عزیزان بگوییم زندگی طبیعی داشتند و ظلم به آنها نشد. گویا این بخش با مجموعه سینمای ایران عجین شده است. به خانواده آقای راد تسلیت میگویم. نمیدانم چرا در این مراسم چهره جوانهای سینمای ایران را نمیبینم. امیدوارم حضور یابند و چراغ چنین مراسمهایی روشن بماند.
پژمان بازغی بهعنوان رئیس انجمن بازیگران سینمای ایران بهعنوان سومین سخنران، پشت تریبون قرار گرفت. بازغی عنوان کرد: خیلی فکر کردم که امروز چه چیزهایی بگویم. به خانواده ایشان تسلیت میگویم. اولین فیلمی که آقای راد پس از ۱۸ سال بازی کردند، فیلمی بود که بنده با ایشان همکاری کردم و افتخار همکاری داشتم. ستارگان سینمای ایران روشنگر راه جوانان در سینما هستند.
رئیس انجمن بازیگران ادامه داد: تعجب میکنم چرا چهرههای جوانتر را در این مراسم نمیبینم. امیدوارم بچهها بیشتر در اینگونه مراسم شرکت کنند تا چراغ سینمای ایران با وجود کسانی که سالها عمر خود را در این راه گذاشتند، روشن باقی بماند.
سام راد بهعنوان چهارمین سخنران، گفت: قلب پدر من الان خوشحال است که شما را میبیند. ایران و سینمای ایران یک بازیگر محبوب و یک عقاب حرفهای را از دست داد و ما هم پدرمان را از دست دادیم. در همه نوشتهها، تاریخ تولد و فوت نوشته میشود و وسط آن یک خط تیره است؛ پدر من آن خط تیره را برای شما زندگی کرد.
راد در انتهای سخنان خود گفت: یک طوری زندگی کنیم که هر وقت از دنیا رفتیم، هر کس در اطراف ماست، از ما به خوبی یاد کند.
پس از این سخنان، نگاه راد، دختر این هنرمند پشت تریبون قرار گرفت و گفت: سعید راد هنرمندی بود که سالیان سال بر پرده سینماها درخشید و ماندگار شد. عشقش دوربین بود. قلبش برای ما و نوههایش میتپید.
راد با لحنی محزون ادامه داد: پدرم هر روز میپرسید که نگاه، من خوب میشوم؟ او دلش نمیخواست در این دوران کسی او را ببیند. سعید راد ستارهای است که متولد شد و خواهد ماند.
الهام راد برادرزاده این بازیگر، به عنوان آخرین سخنران پشت تریبون قرار گرفت و یاد این هنرمند را گرامی داشت.
در انتهای مراسم، اقامه نماز بر پیکر سعید راد انجام شد و سپس پیکر این هنرمند برای خاکسپاری، به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا بدرقه شد.
گفتنی است سعید راد ساعت ۹:۳۰ دقیقه صبح دوشنبه، اول مردادماه، درحالیکه تنها ۳ ماه تا فوت کردن شمع ۸۰ سالگیاش مانده بود، درگذشت.
شهریورماه سال گذشته سعید راد در منزل و بهدنبال یک زمین خوردگی، دچار مصدومیت شد و پس از مراجعه به بیمارستان، مورد عمل جراحی قرار گرفت و بعد از یک ماه توانست با واکر راه برود.
پیشتر دختر این هنرمند اعلام کرده بود به دلیل اینکه پروتز مورد استفاده به خوبی در کمر ایشان قرار نگرفته بود، مشکلات بعدی پیش آمد که بعد از مراجعه به بیمارستان، دوباره عمل جراحی انجام شد و مدت هشت هفته فیزیوتراپی مداوم انجام شد، اما متاسفانه علیرغم فیزیوتراپیها، دیگر ایشان توانایی راه رفتن پیدا نکرد.
به مرور از اواخر سال گذشته، مشکلات دیگری، چون عفونت ریه و مثانه نیز به مشکلات راه رفتن ایشان اضافه شد و وی تحت یک عمل جراحی ناموفق قرار گرفت. به طوریکه این هنرمند، حدود ۱۰ ماه در بستر بیماری بود، اما طی ۲ ماه اخیر، روند درمان به خوبی پیش نرفت تا اینکه قلمرو هنر ایران، دقایقی قبل، این هنرمند را از دست داد.
راد بازیگری در سینما را از اوایل دهه ۵۰ و با آثاری، چون فاتحین صحرا و خداحافظ رفیق آغاز کرد. منش لوطیوار راد در کنار فیزیک بدن و میمیک خاص چهره، وی را خیلی زود به جوان اول سینمای ایران تبدیل کرد بهطوریکه وی در فاصله سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷، در ۳۴ فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخت که از مهمترین این کارها میتوان به کافر، صادقکرده، تنگنا و سفر سنگ اشاره کرد.
این بازیگر در فاصله سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۳، در ۷ فیلم ازجمله خط قرمز، برزخیها، دادشاه و عقابها به ایفای نقش پرداخت، اما تیغ تیز ممیزی شامل این بازیگر شد تا وی برای نزدیک به ۲ دهه از سینما به دور باشد.
دوئل در سال ۸۲، بازگشت قدرتمندانه راد به سینمای ایران بود. بازگشتی که با سختپسندیهای این بازیگر در انتخاب نقش همراه بود. یکی از آثاری که وی در این برهه بازی کرد، نقش تیمسار فلاحی فیلم چ بود که با اقبال خوبی از جانب مخاطبان و منتقدان مواجه شد.
راد در طول دو دهه اخیر، بازی در آثار تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی را نیز تجربه کرد که ازجمله این تولیدات میتوان به آثاری، چون در چشم باد، سرزمین مادری و ترور خاموش اشاره کرد.
آخرین حضور راد مقابل دوربین، به سریالهای ارثیه پدری و گیلدخت مربوط است.