به گزارش شبکه الجزیره انگلیسی، یک پزشک خارجی در غزه از وضعیت غیرقابل تحمل مراکز درمانی در غزه به علت ممانعت رژیم صهیونیستی از ورود دارو و تجهیزات پزشکی به آنجا خبرمی دهد. این پزشک خارجی مستقر در غزه میگوید: وقتی وارد نوار غزه شدم، به جز یک چمدان، نگذاشتند چیز دیگری با خودم به اینجا بیاورم. من یک ماه است که اینجا هستم. من سعی کردم با چمدان پر به اینجا بیایم، اما واقعا چه مقدار اقلام دارویی و پزشکی میتوان در داخل یک چمدان گذاشت؟. ما در اینجا ده بیمار داریم که احتمالاً در یک و یا دو روز آینده همه آن داروهایی که من در چمدان ام آورده ام را مصرف خواهند کرد.
در حالی که پرسنل مراقبتهای درمانی در اینجا جان افراد را نجات میدهند و تمام تلاش خود را میکنند تا زخمیها زنده بمانند، باید به فکر اعضای خانواده خود هم باشند و وقتی صدای انفجار - که هر یک یا دو ساعت تکرار میشود- را در دوردست میشنوند دچار نگرانی میشوند. آنها در اینجا هستند، اما فکر و ذکرشان با خانواده شان است. ذهن کارکنان مراقبتهای بهداشتی دائماً در دو جا مشغول است یکی جایی که آنها در آن کار میکنند یعنی بیمارستان و شغلی که آگاهانه انتخاب کرده و انجام آن را وظیفه خود میدانند و دومی خانوادهشان که در خانه و محلههای خودشان زندگی میکنند و اینها هر آن فکر میکنند هر زخمی جدیدی که وارد مرکز میشود، شاید عضوی از خانواده خودشان باشد.
داروهایی که ما برای مهار و کنترل خونریزی شدید به ویژه در بیماران مبتلا به نارسایی کبد استفاده میکنیم و بسیار حیاتی هم به شمار میآینده، به طور کامل تمام شده، بنابراین برای درمان زخمیها باید از اقلامی که قبلا خریداری شده استفاده شود و این درحالی است که تیمهای پزشکی در اینجا بیش از سه ماه است که به دلیل توقف ورود تمامی تجهیزات پزشکی از مرز غزه، به این تجهیزات دسترسی ندارند.
ما در ۲۴ ساعت گذشته رخمیهای متعددی داشتیم که از عمل جراحی جان سالم به در برده اند، از انفجار اولیه جان سالم به در برده اند، از احیای اولیه جان سالم به در برده اند، اما متعاقباً به علت عفونت ناشی از کمبود لوازم مراقبتی و لوازم معمولی که در هر بیمارستان در هر نقطهای از جهان باید باشد، جان خود را از دست میبرند.
این خانم حدود ۲۰ ساله است و دچار ضربه مغزی عمدهای شده است. ممکن است بتوانیم ونتیلاتور را از او جدا کنیم و ممکن است بتواند خودش نفس بکشد. ما واقعا نمیدانیم که آیا او هرگز خواهد توانست دوباره صحبت کند، یا دوباره از خواب بیدار شود و راه برود یا خیر.
این بیمار هم یک دختر کوچک پنج ساله است که شبانه به اینجا آورده شده است. تحمل انفجار و این زخمها بر بدنش تنها پایان راه او برای بهبودی نیست. او باید به لحاظ فیزیکی عملهای جزئی و آسیب به ریه و سوختگیهای سطحی و این نوع موارد را هم پشت سر بگذارد، اما بطور کلی و از منظر بهداشت عمومی، این کودک چیزهایی را دیده و تجربه کرده که کودکان دیگر هرگز تجربه نکرده اند.
اللهم عجل لولیک الفرج
ان شاء الله برای همیشه آزاد شوید و از دست جنایات آمریکا و صهیونیست خلاص شوید