سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مادری که علمدار حسین (ع) هر چه دارد از اوست

وقتی روایت عاشورا زنانه می‌شود هم غرور و صلابت دارد هم دلتنگی و لطافت. زینب و بی‌قراری‌های زنان اهل حرم، رباب و داغ شش ماه، رقیه و گوشه خرابه و این بار مادری که علمدار حسین هرچه دارد از اوست.

امام حسین هم که کاروان را راهی کربلا می‌کرد خیلی‌ها برای نصیحت آمدند. شاید هم قصد منصرف‌کردن او را داشتند. می‌گفتند این سفر خطرناک است. اما در این میان صدای مادر عباس در تاریخ باقی ماند؛ «حسین جانم! سلام مرا به مادرت برسان. خدا به شما جزای خیر بدهد که در حق ما کوتاهی نکردید.»

همه جان‌ها به فدای حسین

ولی خدا راهی سفر شد. سفری که بازگشتی در آن نبود. ام‌البنین پیش آمد. با چهار فرزند رشیدش. همان سه ستاره و ماه درخشانی که در رؤیای صادقه جوانی‌اش در دامان گرفته بود. حالا همه را همراه حسین راهی می‌کند تا پیش‌مرگ ولی خدا شوند، بلکه باز هم بتواند روی ماه حسینش را ببیند. پیش چهار جوان رعنایش آمد: «قرص و محکم با حسین می‌روید و بدون او برنمی‌گردید. من شما را برای چنین کسی بزرگ کرده‌ام.» پای حرفش هم ایستاد وقتی که بشیر خبر شهادت مدینه آمد و خبر از اهل کربلا آورد گفت خبری از مولایم داری؟ از پسر فاطمه؟

بشیر از فرزندان او می‌گوید. آب توی دلش تکان نمی‌خورد! از عباس می‌گوید. از اینکه دو دستش را در کنار شریعه قطع کردند. هرچه باشد مادر است. دیگر نمی‌تواند روی پا بایستد، اما با تمام اینها رو به بشیر می‌کند و می‌گوید: «از حسین به من خبر بده. بچه‌های من و هر کسی که زیر این آسمان است همه و همه فدای اباعبدالله» و راست می‌گفت. او تا ابد پای حرفش ماند.

ایستادن پای ولایت، تا پای جان

ولایت‌مدار بود. چنان که پای اطاعت از ولی زمانش تا پای جان چهار فرزند رشیدش هم ایستاد. به آنها نیز آموخت که پای مکتب ولی خدا سر و جان باید داد. از ویژگی‌های تربیت شاخص در این بانوی توانمند و مربی بزرگ، بصیرت و آگاهی اوست. بصیرتی که آن را نیز در کنار سایر ویژگی‌های والایش تقدیم فرزندان می‌کند. وقتی حرف از امان‌نامه شد، سربازان دلیر سپاه حسین، ۴ برادر جنگاور با همان بصیرتی که از مادر به ارث بردند فریب وعده‌های دروغین دشمن را نخوردند و تا آخرین قطره خون پای مکتب ولایت ایستادند.

مرثیه خوانی برای ثبت مظلومیت حجت خدا در تاریخ

مثل بانویش فاطمه راه مبارزه در پیش گرفت. مثل روز‌هایی که برای حق غصب شده ولایت علی بر در خانه مهاجر و انصار می‌رفت و فریاد هل من ناصر سر می‌داد. در بیت الاحزان اشک می‌ریخت و دست آخر مزارش را از دیدگان نامحرمان مخفی کرد. او هم سال‌ها پای چهار صورت قبر مرثیه خوانی کرد تا فریاد مظلومیت و دادخواهی را به گوش عالم برساند.

الگویی برای همه عالم

و چه بسیار مردان و زنانی که در پرتو صفات عالیه این بانوی پر فضیلت و الگو قرار دادن مرام و مسلک او به گوهر ایمان، ادب، شجاعت، صلابت، نجابت، ولایت مداری و یک دنیا فضایل مزین می‌شوند تا با اقامه خوبی‌ها زمینه‌ساز ظهور منجی موعود می‌شوند.

منبع: فارس

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.