سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

به مناسبت روز صنایع دستی مطرح شد؛

ثبت ملی گلیم یک روستا توسط مددجوی کمیته امداد

بانوی هنرمند مددجوی کمیته امداد با دریافت تسهیلات اشتغال از کمیته امداد موفق به راه‌اندازی کارگاه گلیم‌بافی و کسب درآمد شده است.

 بانوی هنرمند مددجوی کمیته امداد با دریافت تسهیلات اشتغال از کمیته امداد موفق به راه‌اندازی کارگاه گلیم‌بافی و کسب درآمد شده است.

اکرم رضایی مو سفید کرده است در راه توسعه و شناخت هنر دست بانوان و دختران روستا؛ هنر گلیم بافی. او یک عمر گلیم بافته است و اخیراً نیز با دریافت تسهیلات اشتغال از کمیته امداد موفق به راه‌اندازی کارگاه خودش شده است. با تلاش‌های این بانو و دیگر بانوان روستا، گلیم خاص روستای «آق‏‬ داش» در شهرستان کلات خراسان رضوی به ثبت ملی رسیده است.

حالا یک ایران، اکرم رضایی را می‌شناسند، از بس که او، برای اینکه نام روستایش را ثبت ملی کند، تلاش کرده است؛ او دوست دارد، هنر دست دختران و بانوان روستا را، که رج به رج نقش می‌زنند و قالی خاص روستای آق‌داش شهرستان کلات استان خراسان رضوی را خلق می‌کنند، ثبت ملی کند؛ هرچند که با تلاش‎‌هایش، گلیم خاص این روستا ثبت شده است.

به عشق رسم قدیمی

این رسم روستا است، اینکه همه دختران و مادران باید هنری را یاد بگیرند که مورثی است و سینه به سینه، از مادران به دختران به ارث رسیده است؛ دختران این روستا، هنوز به سن مدرسه نرسیده، بلد نیستند که نام و فامیل خود را بنویسند، اما می‎‌توانند، نقش بزنند و گلیم ببافند، خاص و خواستنی. به رسم این روستا هم اکرم، وقتی سن و سالی نداشت، از مادرش یاد گرفت که چه طور نقش بزند و گلیم ببافد. او از همان ابتدا، همان زمان که انگشتان دستش نخ پشمی و دار گلیم را لمس کرد، فهمید که چه قدر دلباخته و عاشق گلیم‌بافی است، شاید به همین دلیل باشد که برای هنر دست دختران و بانوان روستا همه کار می‌کند.

حالا ۲۷ سال از آن روزها می‌گذرد، از آن روزی که او برای اولین بار با تعلیمات مادرش، توانست گلیم ببافد. او می‌گوید که در تمام این ۲۷ سال نقش زد و گلیم بافت. اکرم از روزهایی می‌گوید که تک و تنها، قالی که بافته بود، می‌زد زیر بغل و در نمایشگاه‌ها شرکت می‌کرد. گلیم می‌فروخت و مهم‌تر از آن گلیم خاص هنر دست روستا را به دیگران هم معرفی می‌کرد. شاید خوش‏برخوردی و یا نه شاید اطلاعات اکرم درباره گلیم‌بافی بود که رفته رفته، آوازه گلیم روستا، دهن به دهن چرخید تا زمانی که مشتری‌های پر و پا قرص خودش را پیدا کرد. آن قدر که بسیاری از مشتری‌هایش حتی در روستاهای دیگر، او را پیدا کردند و به او سفارش کار دادند. درست است که رزق و روزی اکرم بیشتر شده بود و حالا می‌توانست به اقتصاد خانواده‌اش کمک کند. او اما دلش می‌خواست پا را فراتر از این بگذارد و غرق شود در نقش و نگار گلیم‎‌ها. به خاطر همین هم درباره گلیم خاص روستای آق داش، صحبت کرد.

اینکه گلیم نه به شکل گلیم‌‎بافی روتین ایرانی که روی زمین بافته می‌شود و نقش و نگار گلیم هم اغلب زاییده ذهن بافنده است و در گلیم‌بافی خاص این روستا، گره‌ی به کار نمی‌رود. همه این ویژگی‌های منحصر به فرد، باعث شد که افراد بیشتری با این هنر آشنا شوند؛ تلاش‌های اکرم خیلی زود نتیجه داد تا جایی که گلیم به ثبت ملی رسید و گلیم خاص هنر دست دختران، ماندگار شد.

پیش به سوی پیشرفت

بعد از به ثبت رسیدن گلیم روستا، اکرم قدم‌های دیگرش را برداشت و برای ساماندهی این هنر و برای اینکه بتواند گلیم‎بافی را تبدیل به یک منبع درآمد کند، تصمیم گرفت، کارگاه گلیم‌بافی روستا را راه‌اندازی کند. راه‌اندازی کارگاه با وام کمیته امداد شهرستان کلات انجام شد؛ او می‌گوید که اگر وام کمیته نبود، حالا نمی‌توانست، آن شبکه ساماندهی و فروشی را که مدنظرش بود، به نتیجه برساند. بعد از راه‎اندازی کارگاه، دختران و بانوان روستا، مکانی داشتند تا در آن به راحتی کار کنند و هنر دستشان را ببافند؛ اکرم هم می‌توانست، به دختران جوان گلیم‎بافی یاد دهد.

این بانوی هنرمند گلیم‎‏بافی توضیح می‌دهد که شغل عمومی اهالی روستا، دامداری و کشاورزی است، اما بعد از خشکسالی و تأثیرات دیگری که خشکسالی بر سفره اهالی روستا گذاشت، حالا گلیم‏بافی تبدیل به شغل اهالی روستا شده است و او تاکید دارد، زمانی که همه بانوان و دختران روستا، همه بیش از ۱۷۰ زن روستا، گلیم بافند، باید شرایط ثبت ملی روستا به عنوان یک روستای گلیم‌بافی شناخته و مهیا شود.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.