گفتگو با جوان مشهدی که هنگام سیل داخل ماشین محبوس شده بود+ فیلم

جوان مشهدی که ویدئوی محبوس‌شدن او در خودرویش در سیل اخیر مشهد فراگیر شده بود جزئیات این حادثه را تشریح کرد.

سید مسعود حسینی شاد همان کسی است که ویدئوی محبوس‌شدنش در خودرو در سیل مشهد تحت عنوان «لحظات نفس‌گیر از محبوس‌شدن سیل در سیدی» در صفحه و کانال‌های مختلف شبکه مجازی در حال دست‌به‌دست شدن است.

او ۳۳ ساله و نیروی شرکتی تاسیسات یک بیمارستان است و چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت حدود ساعت ۳ عصر وقتی به محله‌شان می‌رسد بارش تگرگ و بعد هم جاری‌شدن سیل به او مهلت نمی‌دهد حتی خود را از خودرو به خانه‌اش برساند.

البته او با مدیریت شرایط سختی که در آن گیر افتاده‌بود و با کمک همسایه‌ها نجات پیدا کرد. با او درباره آن لحظات نفس‌گیر گفتگو کردیم که در ادامه خواهید خواند.

سیل ماشین‌ها را چپ‌و‌راست می‌زد به ماشین من

از حسینی خواستم درباره لحظه‌ای که در سیل گیر افتاد، توضیح بدهد. او می‌گوید: «ساعت ۳ ظهر بود و از سرکار به خانه برمی‌گشتم. آن ویدئو که گرفتم بین خیابان اصلانی و سپاه یعنی خیابان خاکستری که خانه ما در همان محله است، اتفاق افتاد.

قبل از این که به خانه برسم و ماشین را پارک کنم تگرگ گرفت و بعد هم کمی سیل راه افتاد. خواستم مسیر را برگردم ولی پشت سر من که سرازیری بود هم سیل راه افتاده بود و اگر برمی‌گشتم آن‌جا هم ماشین می‌رفت داخل آب.

تصمیم گرفتم به جای این که به پشت سر برگردم در نزدیکی خانه‌مان یعنی «خاکستری ۵۰» کنار دیوار مدرسه پارک کنم. همین که ماشین را پارک کردم و به خودم آمدم دیدم یک‌باره شدت آب زیاد شد و آب رسید زیر آینه ماشین.

ترمز دستی را کشیده‌بودم و، چون کوچه ما در سرازیری است ماشین را روی دنده عقب گذاشتم که می‌گفتند سنگین‌ترین حالت ماشین است و پایم هم روی ترمز بود.

آب همین‌طور بیشتر می‌شد و سیل، ماشین‌هایی را که پشت سر من پارک کرده بودند و راننده داشتند یا نداشتند با خود می‌آورد و چپ و راست می‌زد به ماشین من و پرت‌شان می‌کرد به سمت جلو یعنی آخر خیابان خاکستری که بن‌بست بود.

سیل جلوی چشم خودم چند ماشین را غلت داد، به بن‌بست کوباند و داغان کرد. یک ام‌وی‎ام هم از کنار به ماشین من خورد. بعد هم پیچید و به لوله گاز کنار مدرسه خورد و گاز هم نشت کرد.»

همسایه‌هایی که اسم‌شان را هم نمی‌دانم نجاتم دادند

«بعد از این که ویدئو را قطع کردم حجم سیل بیشتر شد. آب از بین در‌ها به ماشین نفوذ کرد و تا به خودم آمدم دیدم آب تا زیر فرمان ماشین بالا آمده. یک لحظه می‌خواستم از ماشین پیاده شوم گفتم اگر در را باز کنم سیل بیشتر وارد ماشین می‌شود و خفه می‌شوم.

متوسل شدم به خدا و ذکر می‌گفتم که خدا خودش نجاتم بدهد. دیگر سیل آن‌قدر بالا آمد که زد زیر لاستیک‌های خودرو و با آن که پایم روی ترمز بود و دستی را کشیده‌بودم ماشین را حرکت داد و شروع کرد به چرخیدن.

همین‌جور چرخید و به چند ماشین دیگر که سیل آنها را با خود آورده بود خورد تا این که نزدیکی خانه خودمان خورد به یک سمند و ماشینم بین آن ماشین و درخت گیر کرد. می‌خواستم بیرون بیایم ولی در‌های ماشین باز نمی‌شد.‌

نمی‌دانم در آن لحظه که تقریبا برق ماشین قطع بود چطور یکی از شیشه‌ها کار کرد و دو نفر از همسایه‌های کنار خانه‌مان که دو آقای ۳۱ تا ۳۲ ساله بودند که آمده بودند روی پشت‌بام برایم طناب انداختند.

بعد از سه، چهار بار توانستم طناب را بگیرم و بعد هم از شیشه من را کشیدند داخل پیاده‌رو و بعد هم روی پشت‌بام. بعد هم یک همسایه دیگر که یک پیرمرد بود نردبان برایم گذاشت و آمدم داخل حیاط و خانه خودمان. آن همسایه‌ها که حتی اسم‌شان را هم نمی‌دانم آمده‌بودند روی پشت‌بام و با طناب هر کسی را که در سیل مانده بود، بالا می‌کشیدند.

خدا خیرشان بدهد، چون من واقعا نجات پیدا کردم. هرچند ماشینم که بی‌رنگ بود با ضربه‌هایی که خورد شد تمام رنگ.» اینها روایت آقای حسینی از لحظات سخت گیرافتادن در سیل مشهد است.

محله آسیب جدی خورده است

او در پایان می‌گوید: «الان ورودی محله هنوز گل دارد ولی ارگان‌های مختلف دارند گل‌ها را جمع می‌کنند و خانه‌ها را می‌شویند. خانه‌های سمت ما تا حیاط خانه‌ها آب رسیده بود ولی خیابان «سپاه ۶۹» خیلی آسیب دید.

سیل اول به آن‌جا زد و خانه‌ها را تخریب کرد. من که رفتم دیدم بعضی مرد‌ها دم در خانه‌شان نشستند و گریه می‌کنند. مبل‌ها را گذاشته‌اند توی کوچه و فرش‌هایشان مثل دستمال کاغذیِ آب‌خورده مچاله شده بود.

همه داشتند کمک می‌کردند ولی محله آسیب جدی خورده است. مردم بعد از دیدن ویدئو خیلی به من لطف داشتند و این ابراز همدردی نشانه مهربانی‌شان است. از همه‌جا از بندرعباس گرفته تا گرگان پیام داشتم و تعمیرکار‌ها پیام داده‌بودند که اگر ماشینت خسارت دیده، آشنا داریم...».

منبع: رکنا

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۰:۵۲ ۰۱ خرداد ۱۴۰۳
خدا ب جوونیت رحم کرد، من خودم هر وقت این کلیپها رو دیدم گریه کردم ودلم سوخت خیلی سخت هس من ب عنوان همشهری هر دو دفعه خسارت مالی خوردم وهمش گفتم خدایا ب این بندهای صعیفت رحم. کن خداا
امیر
۱۱:۳۵ ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
طرف نجات پیدا کرده بعد گفته
هرچند ماشینم که بی‌رنگ بود با ضربه‌هایی که خورد شد تمام رنگ...
عجب
ناشناس
۲۰:۳۸ ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
این که دربارندگی وسیل هفته قبل مشهد بهانه ای شد برای عزل مسئول ستادبحران مشهد،کاردرستی نبود. درکشورهای پیشرفته هم بارندگیهای سیل آسا موجب سیل و آبگرفتگی شهرها می شود اما به جای عزل مسئول ستادبحران بایدهمه دستگاهها کمک کنند تا خسارات به حداقل برسد.حالارئیس ستادبحران مشهدعزل شد و سرپرست برای این ستاد جایگزین گردید چه تاثیری داشت؟.حوادث طبیعی مثل سیل وزلزله وطوفان بهانه خوبی شده تا دراستانها وشهرهای ما بعضی عقده گشاییها انجام بگیرد.بجای این عزل ونصبهای نابجا بایددرطول سال برای به حداقل رسیدن خسارتهای ناشی ازسیل وزلزله وطوفان تمهیدات عقلانی اندیشیده شود.خداراشکر امسال تابستان کمبودآب شرب وکشاورزی نخواهیم داشت و به شکرانه این نعمت بزرگ همگان دست دردست هم داده و با همدلی برای آبادانی کشور و رفاه مردم بکوشیم.
ناشناس
۰۸:۳۵ ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
عزل نکنند میگید چرا عزل نمیکنند!!
عزل میکنند میکید چه فایده داشت!!
مردم عجیب وغریبی هستیم به همه چیز دولت ایراد میگیریم.
آخه قرار نیست با عزل کسی معجزه شود ولی تنبیه یا مزد بی کفایتی بخشی از مدیریت است و لزوما هم منجر به معجزه نمی شود.
دانش آموزی که تکلیفش انجام نداده در کلاس حاضر نمی شود و درسش را بلد نیست امتحانش را خراب کرده باید نتیجه اعمالش را ببیند یا نه؟
خب حالا شما بگو چرا این دانش آموز نمره نگرفت با نمره نگرفتنش چه مشکلی حل شد؟
ناشناس
۱۴:۴۷ ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
میشه مسولین جلو کاشت تریاک بعضی از کشاورزان ایلام بگیرد که شروع به کاشت, تریاک تو گندمه‍شان کردند دارن با دست خود جوانان به سمت مواد مخدر میبرن
ناشناس
۱۳:۵۰ ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
شرایط سختی بوده اما خونسردی و مدیریت تصمیم گیری درستش هم قابل تحسین هست به نظرم این افراد برای مدیریت بحران مناسبند . با اینکه میدونست احتمال نجاتش قطعی نیست اما با فیلم برداری آموزش و عبرت را به دیگران یادآوری کرده . آفرین جوان جسور??
ناشناس
۱۳:۲۳ ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
خدا را شکر که سالمند ما هم همدردی میکنیم با تمام آسیب دیده گان و کسانی که تواین سیل خسارت جانی و مالی دیدند انشالله که این شرایط سخت با همراهی وکمک مردم وارگان ها تموم بشه والیتام درد این عزیزان باشه
ناشناس
۱۲:۴۸ ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
خدا رو شکر سالمی
حمید
۱۲:۳۲ ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
باز هم لطف خدا شامل حال این جوان شد. میتونست داستان جوری دیگه بشه
ناشناس
۱۱:۳۱ ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
دلهره آوره
ناشناس
۱۱:۳۰ ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
باید تو اتوبانا و خیابونای پر رفت و امد تابلوهای بزرگ تلویزیونی گذاشته بشه و وقتی بحرانی پیش بیاد مثلا سیل بنویسه که سیل اومده و مردم فورا ماشیناشونو بزنن کنار و برن جاهای بلند