سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

نو سروده‌های شاعران در وصف وعده صادق/ برداشت ایران پرده از سالوس اسرائیل

شاعران و نویسندگان کشورمان به مناسبت آغاز عملیات وعده صادق و پاسخ موشکی جمهوری اسلامی ایران به تجاوز رژیم صهیونیستی شعر سرودند.

حملات گسترده موشکی و پهپادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه اهدافی در مناطق مختلف سرزمین‌های اشغالی نیمه شب گذشته صورت گرفت. این عملیات با نام «وعده صادق» پاسخی به حمله جنگنده‌های ارتش اسرائیل به ساختمان کنسولگری کشورمان در دمشق بود که طی آن سردار محمدرضا زاهدی فرمانده مستشاران ایرانی در سوریه و لبنان به همراه شش نفر از همرزمانش به شهادت رسیدند. جمعی از شاعران کشور با انتشار سروده‌های خود از این اقدام ایران حمایت کردند: 

میلاد عرفان‌پور:

در این مصاف، آذرخش غیرت به قلب «انصاف‌مرده‌ها» زد
به کوری چشم «خودفروشان» و «سجده‌بر‌غرب‌بُرده‌ها» زد

که اژدهایی است هفت‌سر؟! نه! گریخت صهیون بی‌پدر؟ نه!
در آتش انتقام ما سوخت، داغ ذلت به گُرده‌ها زد

دوباره این غیرت مجسم، سپاه «تهرانیِ مقدّم»
کشیده بر گوش «ننگ تسلیم را غنیمت‌شمرده‌ها» زد

به «رعد» و «زلزال» مرگبارش، به تیر «سجیل» و «ذوالفقار» ش
مجال افعی شدن نداد و به گردن «مارخورده‌ها» زد

در این شب بی‌کران، شگفتا سپیده غیرت شهیدان
ببین چه بیدارباشِ سختی به خیمه خواب‌برده‌ها زد

هاشم کرونی:

ما نمی‌ترسیم از دشمن خدا با ماست

ما نمی‌ترسیم دست مرتضی با ماست

مرز ما جغرافیا نیست عشق و ایمانه

چیدن نظم جدید نقشه‌ها با ماست 

رد خون مونده به جای روی عروسک‌ها

خالیه گهواره از لبخند کودک‌ها

بانگ القدس لنا می‌پیچه تو دنیا

از گلوی زخمی نسل چکاوک‌ها

قد می‌کشیم با موشک سجیل تو دنیا

از انقلاب سنگ تا طوفان‌الاقصی 

نوبت ما شد بخشکونیم صداشون رو

پاک کنیم از خاک غزه ردپاشون رو

نوبت ما شد بسازیم نظم دنیا رو

بشکنه اسم خدامون ناخداشون رو

نوبت ما شد بفهمونیم شجاعت را

معنی کردیم واژه سرخ شهادت را

رهبرای پیر سازشکار می‌بینند

ما جوون‌ها معنی کردیم استقامت را

قد می‌کشیم با موشک سجیل تو دنیا

از انقلاب سنگ تا طوفان الاقصی

از دل آتشفشان شد خشم و خون جاری

انقلاب سنگ با تیر و کمون جاری

باز شکوفه می‌دمه از خون مادر‌ها

صدبهار تازه می‌شه از خزون جاری

قد می‌کشیم با موشک سجیل تو دنیا

از انقلاب سنگ تا طوفان الاقصی

افشین علا :

بنگر چه‌سان تعبیر شد کابوس اسرائیل / لرزید بر خود پیکر منحوس اسرائیل

عمری تظاهر کرد بر روئین‌تنی، اما / برداشت ایران پرده از سالوس اسرائیل

دیگر به آژیر خطر هر دم کند تکرار / آهنگ مرگ خویش را ناقوس اسرائیل

از پا فتاد‌ای خودفروشان قامت دشمن / پس دست بردارید از پابوس اسرائیل

بیم از چه دارید‌ای سران جز عنکبوتی نیست / با بازوانی سست، اختاپوس اسرائیل

محو چه‌اید‌ای رهبران جز پای زشتی نیست / لنگان و کج زیر پر طاووس اسرائیل

از عطسۀ چرکین غم تا خاک گردد پاک/ باید که گردد ریشه‌کن ویروس اسرائیل

رحمی نباید کرد بر این غاصبان وقتی/ کودک‌کُشی فخر است در قاموس اسرائیل‌ای شمع خاور سر برآر از پرده، چون دیگر / دارد به پِت‌پِت می‌رسد فانوس اسرائیل

محمدمهدی سیار:

در این کشتی درآ، پا در رکاب ماست دریاها
مترس از موج، بسم‌الله مجراها و مرساها
اگر این ساحران اطوار می‌ریزند طوری نیست!
عصا در دست اینک می‌رسند از کوه موسی‌ها
به حال خویش بگذارید خاک تیره را یاران
کسی چشم انتظار ماست آن بالا و بالاها
بیاید هرکه از فرهاد، شیرین عقل‌تر باشد
نیاید هیچ‌کس جز ما و مجنون‌ها و لیلاها
همین از سرگذشتن سرگذشت ماست انگاری
همین سرها…همین سرهای سرگردان صحراها
شب قدری رقم زد خون ما تقدیر عالم را
که همرنگ غروب ماست صبح سرخ فرداها
خوشا سربند یازهرا که پیشانی نوشت ماست
خوشا «الله اکبر» ها خوشا «انا فتحنا» ها

این خطه پر از یل است، ماشاءالله
طوفان مسلسل است، ماشاءالله
شد صورت صهیونیست از ضربه کبود
این سیلی اول است، ماشاءالله

علی ذوالقدر

شروع ناگهانی داشت طوفانی که حرفش بود
رسید از شش جهت سجیل‌بارانی که حرفش بود

رسید از سررسید فتح، آن روز تماشایی
رسید از سنگر فرمانده، فرمانی که حرفش بود

برای انتقام خون دل‌هایی که می‌خوردیم
فرود آمد همان شمشیر برّانی که حرفش بود

و حالا دشمن است و صبحِ کابوسی که می‌گفتیم
و حالا دشمن است و عصر خسرانی که حرفش بود

بشارت باد گل‌ها را به فروردینِ روییدن!
که نزدیک است آن سرسبزدورانی که حرفش بود

قسم به موی خون‌آلود اطفال فلسطینی
به زودی می‌رسد این سر به سامانی که حرفش بود

بیا و گوش کن! از قدس دارد می‌رسد کم‌کم
همان صوت صمیمی… صوت قرآنی که حرفش بود…

کسی و الفجر می‌گوید… کسی و الفتح می‌خواند…
کنار طبل آن جنگ نمایانی که حرفش بود

به دست ما نوشته می‌شود بر مصحف تقدیر
برای داستان قدس، پایانی که حرفش بود

فاطمه عارف نژاد 

بگو به حرمله، در چله تیر مگذارد
بگو که دوره‌ی کودک‌کشی سرآمده است

از این نبرد مبادا که جا بمانم من
که حیدر است پی فتح خیبر آمده است

میلاد عرفان پور

بیا و عجزِ نامردانِ رسوا را تماشا کن
به قلبِ خستهٔ اسلام، إحیا را تماشا کن

بیا که رفت در چشمانشان دودِ جنایت‌ها
برایِ دیدنِ این صحنه، بالا را تماشا کن

تمام آسمان، ماتِ غبارِ دودِ جنگنده‌ست
شجاعت را ببین! مرگِ مدارا را تماشا کن

به خاک و خون کشید آخر سپاه قدس، صهیون را
به زیرِ نامه‌ی "ألمَوتْ"...، امضا را تماشا کن

بگو بعد از أشداءُ عَلیَ الکفّار: یاحیدر
از این مَنظر، تولّی و تبرّی را تماشا کن

به شیطان، سخت حزب الله غالب شد از این لحظه
هراس و اضطرابِ سختِ حیفا را تماشا کن

ببند آن عهدِ دیرین را و در آدینه‌ی موعود
کنارِ کعبه حاضر باش و آقا را تماشا کن!

مرضیه عاطفی

از غزّه گذشتیم و رسیدیم به حیفا
ما را غم صبرا و شتیلاست، حریفا!

نامرد حریفی تو و یکروز می‌افتی
در پای زن و کودک ما خوار و خفیفا

جز کشتن و خونریزی و آشوب چه کردی
یا ایّها الانسان که جعلناکَ خلیفا

شیطان بزرگ! از مکَر الله چه دانی
تو کانَ ضعیفایی و او کانَ لطیفا

یکروز می‌آید که در آن بیت مقدّس
یاران به نمازند ردیفاً به ردیفا

در باد تکان می‌خورَد و بیرق مَهدی‌ست
دیناً قیَماً ملّةَ مظلومَ حنیفا*

مهدی جهاندار

ما شعر جهادیم و پر از تمثیلیم
روی سر ابرهه چنان سجیلیم
این حملهٔ موشکی به عالم فهماند
آمادهٔ نابودی اسرائیلیم

علی ذوالقدر

زمین و آسمان‌های خدا لبریز تبریک است
خبر پیچیده گویا مرگ اسرائیل نزدیک است

هزاران موشک از نفرین مادر‌های غمدیده
به سمت آسمان اورشلیم در حال شلیک است

گروهی با فلسطین و گروهی بر فلسطین‌اند
به این صورت، جهانِ مرز‌ها در حال تفکیک است

گذشتن از میان شبهه عزمی سخت می‌خواهد
مسیرش از میان دره‌های تنگ و باریک است

قسم بر سوره‌ی «واللیل» و بر «والشمس» و بر «والنصر»
ظهور روشنایی، از دل شب‌های تاریک است

خدا با خون سرخ بی‌گناهان نقش زد بر خاک:
قسم بر اسم پاکم، مرگ اسرائیل نزدیک است

ایوب پرنداور

ایران! یمن! عراق! مهیّای وصل باش
فصل ظهور آمده، دنیا! بلند شو...

محسن ناصحی

طوفان خروش و خشم ما در راه است
سوگند به آه، عمرتان کوتاه است
ما سوره‌ی فتحیم که برمی‌گردیم
این تازه فقط اول بسم‌الله است

میلاد عرفان پور

زیر پر و بالم آسمان گُم شده است
دریا شده‌ام، وقت تلاطُم شده است‌ای کودک مظلوم #فلسطین! امشب
لبخند بزن! وقت تبسُم شده است

علی گلی حسین آبادی

دید استکبار دیشب قدرت سِجّیل را
سرنگون کرده سپاه ما سپاه فیل را

خواب و رؤیای سپاه کفر را بر هم زدیم
بیخ گوش دشمنان، یک سیلی محکم زدیم

گوشه‌ای از قدرت بی حّد ما شد جلوه‌گر
یادِ طهرانی مقدم زنده شد بارِ دگر

"ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ" این همان خشم خداست
ملت ما اهل سازش نیست، اهل کربلاست

وای اگر دشمن بخواهد باز هم جولان دهد
بی گمان این بار جور دیگری تاوان دهد

رهبرم لب‌تر کند، راهی میدان می‌شوم
در دل میدان شبیه تیغ بُرّان می‌شوم

لشکر اسلام باز از فتحِ خیبر آمده
آه... دوران "بزن در رو" دگر سر آمده

دید استکبار دیشب قدرت سجیل را
موشک ما زیر و رو کرده‌ست اسرائیل را

احسان نرگسی

از کشور صاحبَ الزمان می‌آییم
پشت سر صاحبَ الزمان می‌آییم‌ای غزه! برای یاری‌ات خیلی زود...
با لشگر صاحبَ الزمان می‌آییم

سید مجتبی شجاع

از شبنم شوق، چشم دل را‌تر کن
فریاد بزن گوش فلک را کر کن
این حرف دل تمامی زیتون‌هاست
آزادی قدس می‌رسد، باور کن!

هادی فردوسی

ما عازم جنگ با ستمگر شده‌ایم
امروز که بازتاب خیبر شده‌ایم
تاریخ به روز را ببین اسرائیل
ما تیغه‌ی ذوالفقار حیدر شده‌ایم

علی گلی حسینی

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
امیرحسین علامیان
۰۳:۰۰ ۲۷ فروردين ۱۴۰۳
بانگ الله اکبر
و پرواز موشک‌ها بر فراز مسجد الاقصی؛
-(موشک‌هایی که لبخندزنان دست تکان می‌دادند
برای آرزوهای کوچکِ به خاک خفته)-
بانگ الله اکبر
و گنبدی که دیگر آهنین نیست...
آری
شب، شب غرش شیربچه‌های حیدر بود.

شاعر: علامیان
صدقیانی
۱۴:۱۶ ۲۶ فروردين ۱۴۰۳
موشکی برسرت فرستم شکل کله قند باشه
پرواز بال اژدها گونه کمر تازانو هات تاشه
ناشناس
۱۳:۴۸ ۲۶ فروردين ۱۴۰۳
خطاب به صهیونیست:
وصله ناجور زمین است این
لکه ننگ زمان است این
ناشناس
۱۳:۲۶ ۲۶ فروردين ۱۴۰۳
باید این نجاست از روی زمین پاک شود