روانشناسی به ما میگوید که درونگراها اغلب در زمینههای خاصی که دیگران ممکن است با مشکل مواجه شوند، برتری دارند؛ بنابراین درونگرا بودن یک نقطه ضعف نیست، بلکه روشی متفاوت برای تعامل با جهان است.
در این مقاله، من ۱۰ مورد برتر را که طبق روانشناسی افراد درونگرا به طور طبیعی در آنها بهتر عمل میکنند با شما به اشتراک میگذارم.
اینها فقط مهارتها نیستند، بلکه ویژگیهای ذاتی هستند که درون گراها را به خودی خود منحصر به فرد و ارزشمند میکند
۱) متفکران عمیق
درونگراها اغلب در افکار خود گم میشوند و این لزوما چیز بدی نیست.
تفکر عمیق امکان بررسی کامل ایدهها و مشکلات را فراهم میکند. درونگراها اغلب میتوانند تصویر بزرگتر یا معنای عمیقتر را ببینند، زیرا برای تأمل و تحلیل وقت میگذارند؛ و این فقط یک مشاهده گاه به گاه نیست. این توسط روانشناسی تایید شده است.
همانطور که کارل یونگ، یکی از تأثیرگذارترین روانشناسان قرن بیستم، خاطرنشان کرد: «نگرش درونگرا... نگرش انتزاعی است. با غفلت خاصی از شی مشخص میشود.
به عبارت دیگر، درونگراها تمایل طبیعی به جدا شدن از محیط اطراف خود و کنکاش در دنیای درونی خود دارند. این به آنها اجازه میدهد تا موضوعات را در سطحی عمیقتر از دیگران درک کنند.
اگر درونگرا هستید، توانایی خود را در تفکر عمیق دست کم نگیرید. این قدرتی است که میتواند شما را متمایز کند.
۲) شنوندگان بهتر
ضرب المثلی وجود دارد که میگوید: «ما دو گوش و یک دهان داریم تا بتوانیم دو برابر بیشتر از حرف زدن گوش کنیم.» درونگراها به طور طبیعی از این جنبه استعداد دارند.
بگذارید یک مثال شخصی را به اشتراک بگذارم. من چند ماه پیش در یک مهمانی بودم، در محاصره دوستان برون گرا که همگی برای جلب توجه با هم رقابت میکردند. بی سر و صدا نشستم و گوش دادم و داستانها و تجربیات آنها را جذب کردم.
بعد از ظهر، یکی از دوستانم رو به من کرد و گفت: «تو خیلی شنونده خوبی هستی. تو در واقع باعث میشوی احساس کنم شنیده میشوم.» آن لحظه به من چسبید. آن موقع بود که به قدرت گوش دادن پی بردم؛ و فقط من این را نمیگویم. کارل راجرز روانشناس مشهور زمانی گفت: "وقتی کسی واقعا صدای شما را میشنود بدون اینکه قضاوتی درباره شما داشته باشد، بدون اینکه بخواهد مسئولیت شما را بپذیرد، بدون اینکه بخواهد شما را تحت تاثیر قرار دهد، احساس خوبی دارد. "
اگر مثل من درونگرا هستید، توانایی طبیعی خود را برای گوش دادن در آغوش بگیرید. این باعث میشود افراد احساس ارزشمندی و درک کنند، و این یک مهارت قدرتمند است.
۳) راحت با تنهایی
این یک حقیقت سخت است: درونگراها معمولاً از تنهایی راحتتر از دیگران هستند. این به این معنا نیست که ما از همراهی لذت نمیبریم، اما به زمان تنهایی خود برای شارژ مجدد نیاز داریم.
من لحظاتی را داشته ام که دعوت به اجتماعات را رد کرده ام، نه به این دلیل که نمیخواستم با دوستانم وقت بگذرانم، بلکه به این دلیل که نیاز داشتم تنها باشم. در این لحظات آرام تنهایی است که انرژی ام را دوباره پر میکنم.
در تضاد کامل با وسواس جامعه ما به ارتباط مداوم و معاشرت، درونگراها جرأت میکنند تنهایی را در آغوش بگیرند.
روانشناس مشهور، رولو می، اهمیت این را میدانست که گفت: «برای اینکه بتوان خلاقیت را باز کرد، باید ظرفیت استفاده سازنده از تنهایی را داشته باشد. باید بر ترس از تنهایی غلبه کرد.»
در این لحظات تنهایی است که میتوانید دوباره شارژ کنید و از خلاقیت خود بهره ببرید.
۴) مشاهده گر و جزئی گرا
درونگراها بیشتر مراقب و جزئیات گرا هستند، زیرا زمان زیادی را صرف مشاهده و تجزیه و تحلیل محیط اطراف خود میکنند.
یادم میآید وقتی بچه بودم، کنار پنجره مینشستم و مردم را که از آنجا میگذرند تماشا میکردم. متوجه عباراتشان، حرکاتشان، سرعتشان شدم. حتی در حال حاضر، اغلب جزئیات کوچکی را که ممکن است دیگران از دست بدهند، میگیرم.
این توجه به جزئیات میتواند در بسیاری از موقعیتها یک مزیت بزرگ باشد. میتواند به شما کمک کند الگوها را متوجه شوید، مشکلات پیچیده را حل کنید یا حتی یک دروغ را درک کنید.
روانشناس Mihaly Csikszentmihalyi این را به زیبایی توضیح داد و گفت: "توجه مانند انرژی است که بدون آن هیچ کاری نمیتوان انجام داد و در انجام کار از بین میرود. ما خودمان را با نحوه سرمایه گذاری این انرژی خلق میکنیم.»
در تضاد کامل با وسواس جامعه ما به ارتباط مداوم و معاشرت، درونگراها جرأت میکنند تنهایی را در آغوش بگیرند.
روانشناس مشهور، رولو می، اهمیت این را میدانست که گفت: «برای اینکه بتوان خلاقیت را باز کرد، باید ظرفیت استفاده سازنده از تنهایی را داشته باشد. باید بر ترس از تنهایی غلبه کرد.»
در این لحظات تنهایی است که میتوانید دوباره شارژ کنید و از خلاقیت خود بهره ببرید.
۵) مشاهده گر و جزئی گرا
درونگراها بیشتر مراقب و جزئیات گرا هستند، زیرا زمان زیادی را صرف مشاهده و تجزیه و تحلیل محیط اطراف خود میکنند.
یادم میآید وقتی بچه بودم، کنار پنجره مینشستم و مردم را که از آنجا میگذرند تماشا میکردم. متوجه عباراتشان، حرکاتشان، سرعتشان شدم. حتی در حال حاضر، اغلب جزئیات کوچکی را که ممکن است دیگران از دست بدهند، میگیرم.
این توجه به جزئیات میتواند در بسیاری از موقعیتها یک مزیت بزرگ باشد. میتواند به شما کمک کند الگوها را متوجه شوید، مشکلات پیچیده را حل کنید یا حتی یک دروغ را درک کنید.
روانشناس Mihaly Csikszentmihalyi این را به زیبایی توضیح داد و گفت: "توجه مانند انرژی است که بدون آن هیچ کاری نمیتوان انجام داد و در انجام کار از بین میرود. ما خودمان را با نحوه سرمایه گذاری این انرژی خلق میکنیم.»
این درون نگری میتواند به سطح بالایی از خودآگاهی منجر شود. ما اغلب نقاط قوت و ضعف خود را بهتر درک میکنیم و با احساسات خود هماهنگتر هستیم.
اگر درونگرا هستید، به توانایی خود در نگاه کردن به درون افتخار کنید. ماهیت درون نگر شما میتواند به درک بهتر خود و دیگران منجر شود.
۶) متمرکز و مداوم
یکی از چیزهایی که من همیشه در مورد درونگرا بودن تحسین کرده ام، توانایی متمرکز ماندن است. خواه خواندن یک کتاب، کار بر روی یک پروژه یا یادگیری یک مهارت جدید باشد، وقتی در منطقه هستم، تمایل دارم همه چیز را مسدود کنم.
این فوکوس لیزری تیز اغلب به ماندگاری ترجمه میشود. ما به احتمال زیاد تا زمانی که آنها را کامل نکنیم به وظایف خود ادامه میدهیم، زیرا به راحتی حواسمان پرت نمیشود.
آنجلا داکورث، روانشناس، که به دلیل تحقیقاتش در مورد شن و ماسه شناخته میشود، گفت: «تلاش دو برابر است. به همان اندازه که استعداد مهم است، تلاش دو برابر است.»
به عبارت دیگر، توانایی متمرکز ماندن و پایدار ماندن اغلب میتواند بر استعداد طبیعی غلبه کند.
اگر درونگرا هستید و میتوانید عمیقاً روی کارها تمرکز کنید، بدانید که این نقطه قوتی است که میتواند منجر به موفقیت بزرگ شود.
۷) ترجیح دادن کیفیت بر کمیت در روابط
این چیزی است که من مجبور شدم با آن کنار بیایم: به عنوان یک فرد درونگرا، چند رابطه عمیق و معنادار را به تعداد زیادی از دوستیهای سطحی ترجیح میدهم. گاهی اوقات، این میتواند باعث شود که احساس کنم به اندازه دیگران «محبوب» یا «اجتماعی» نیستم.
اما حقیقت این است که این ارتباطات عمیق فوق العاده ارزشمند هستند. آنها مبتنی بر درک واقعی و تجربیات مشترک هستند، نه فقط صحبتهای کوچک و آشنایان مشترک.
کارل یونگ، روانشناس معروف، زمانی گفت: ملاقات دو شخصیت مانند تماس دو ماده شیمیایی است: اگر واکنشی وجود داشته باشد، هر دو دگرگون میشوند. این نشان دهنده تأثیر عمیق روابط عمیق است.
۸) رهبران عالی
در اینجا چیزی است که ممکن است انتظار نداشته باشید: درونگراها میتوانند رهبران عالی باشند. در حالی که کلیشه یک رهبر اغلب فردی پر سر و صدا و کاریزماتیک است، درونگراها نقاط قوت منحصر به فرد خود را در نقشهای رهبری به ارمغان میآورند.
رهبران درونگرا اغلب متفکرتر، استراتژیکتر و با توجهتر به ایدههای تیم خود هستند. آنها کمتر به دنبال تمرکز بر روی موفقیت تیم خود هستند.
سوزان کین، روانشناس و نویسنده، در کتاب خود با عنوان «آرام: قدرت درونگراها در دنیایی که نمیتوانند از حرف زدن دست بردارند» استدلال میکند که «رهبران درونگرا اغلب نتایج بهتری نسبت به برونگراها ارائه میدهند».
اگر درونگرا هستید و فکر میکنید رهبری برای شما مناسب نیست، دوباره فکر کنید. ویژگیهای درون گرا شما ممکن است شما را به رهبر مورد نیاز تیم تبدیل کند.
۹) خودکفایی
بهعنوان یک درونگرا، اغلب متوجه شدهام که بیش از دیگران خودکفاتر هستم. من از تنهایی راحت هستم و میتوانم ساعتها خودم را با یک کتاب خوب یا یک پروژه شخصی سرگرم کنم.
این خودکفایی فراتر از سرگرم کردن خود است. درونگراها اغلب توانایی بیشتری در حل مشکلات خود دارند و کمتر به دیگران برای شادی متکی هستند.
این خودکفایی فقط به معنای سرگرم کردن انفرادی نیست. درونگراها معمولاً در حل مستقل مشکلات مهارت دارند و برای یافتن شادی خود به جمعیت نیاز ندارند.
گویی دنیای درونی ما به اندازه کافی غنی است و دائماً ما را به سمت رشد سوق میدهد و باعث میشود برای لبخندهایمان کمتر به چیزهای بیرونی وابسته شویم.
منبع: خبر فوری