سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان‌ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

یک تجربه‌گر مرگ گفت: یکی از پرستاران که از من خسته شده بود، برایم آرزوی مرگ می‌کرد.

حدیث ایران‌منش مهمان برنامه زندگی پس از زندگی که روی تخت بیمارستان به حالت کما رفته بود، صحبت‌های پرستاران را می‌شنیده است. روایت او را از این ماجرا از زبان خودش می‌شنوید.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۶:۴۷ ۰۱ فروردين ۱۴۰۳
پرستار نبوده
خدمه بوده
ناشناس
۰۸:۵۵ ۰۱ فروردين ۱۴۰۳
بنده خدا پرستار دعا میکرد خدمه نفرین
ناشناس
۲۳:۴۱ ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
پرستارها بعضی هاشون واقعا بداخلاق ان!
اما یه عده خوش اخلاق هم دارن...وظیفه شون هم سنگین نیست مثل قدیما، الان خدمه وظیفه تمیز کردن اتاقها و...رو داره، پرستار هم دارو و سرم بیمار، پزشک هم نسخه دادن!
اینا کجاش سخته!
کلا همراه بیماره که بقیه کارای بیمار رو انجام میده!
حمید
۲۲:۵۸ ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
نمیشه کفت بزنیم پای ندونیش. آدمهای خوب زیادن آدمهای بدم زیادن. امیدوارم بفهمن
ناشناس
۲۰:۳۰ ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
من خدمه شنیدم...پرستار کجا بود؟