سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

پذیرفته شدن دعای مشترک شهیدان باکری و سلیمانی به فاصله ۳۵ سال

شهدا چراغ راه و مسیر روشن سعادتمندی و کمال هستند و ما باید با نور هدایت آنها راه را از بیراهه تشخیص داده و در مسیر درست قدم برداریم.

نمی شود نامی از دفاع مقدس ببریم و یاد و خاطره شهدا را گرامی بداریم، اما لشکر عاشورا و به ویژه شهید آقا مهدی باکری یادی نکنیم. شهیدی که خداوند او را پاک پذیرفت و همچنان یاد و نام او در تبریز، آذربایجان و کل کشور به واسطه اخلاص و رشادت‌ها و جانفشانی‌هایش در خط مقدم نبرد با دشمن،  هنوز زنده و جاوید است.

۲۵ اسفند سالروز عروج سردار سرلشکر شهید مهدی باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا است، سرداری که با افتخار به بسیجی بودنش، داغ برادران شهیدش را دید و جان بر کف در جریان عملیات بدر جنگید و شهید شد.

شهید باکری در همان برخورد اول همگان را مجذوب چهره معصومش می‌کرد، موجی در چشمان نافذش بود که با وجود اندوه، خندان و بشاش بنظر می‌رسید، فرمانده عارف و عامل عملیات بدر با شهادت در آب‌های هور، به بهشت موعود رهسپار شد.


 

 «مهدی باکری» خالق حماسه‌های ماندگار
 در عملیات خیبر برادر شهید باکری، یعنی آقاحمید، به درجه رفیع شهات نایل آمد. بعد از شهادت حمید و برخی از یارانش، ۱۵ روز پیش از عملیات بدر به مشهد مقدس مشرف شد و با تضرع از آقاعلی بن موسی الرضا (ع) خواسته بود که خداوند توفیق شهادت را نصیبش کند، سپس خدمت امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای رسید و با گریه و اصرار و التماس درخواست کرد که برای شهادتش دعا کنند.

شهید باکری قبل از آغاز اجرای عملیات بدر به هم رزمانش گفته بود، هرگاه خداوند مقاومت ما را دید رحمت خود را شامل حال ما می‌گرداند، اگر از یک دسته بیست و دو نفری، یک نفر بماند باید همان یک نفر مقاومت کند و اگر فرمانده شما شهید شد نگویید فرمانده نداریم و نجنگیم که این وسوسه شیطان است.
وی گفته بود: فرمانده اصلی ما، خدا و امام زمان (عج) است. اصل، آنها هستند و ما موقت هستیم، ما وسیله هستیم برای بردن شما به میدان جنگ، وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است.

مهدی باکری در شب عملیات وضو می‌گیرد و همه گردان‌ها را یک یک از زیر قرآن عبور می‌دهد، مداوم توصیه می‌کند: برادران! خدا را از یاد نبرید، نام امام زمان (عج) را زمزمه کنید، دعا کنید که کار ما برای خدا باشد، از پشت بی‌سیم نیز همه را به ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله» تشویق می‌کند.

سرانجام این فرمانده دلاور لشکر ۳۱ عاشورا، ۲۵ اسفندماه سال ۶۳ در جریان عملیات بدر به خاطر شرایط حساس عملیات، مثل همیشه، به خطرناک‌ترین صحنه‌های کارزار وارد و در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت می‌کرد، تلاش می‌کرد تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتک‌های دشمن تثبیت کند ولی بر اثر برخورد تیر مستقیم مزدوران عراقی، ندای حق را لبیک گفت و به لقای معشوق نائل شد.

آقا مهدی بارها در نبردهای مختلف از ناحیه چشم و پا و... مجروح شد اما هر بار مصمم‌تر از گذشته به میدان نبرد بازگشت و عملیات‌های مختلف و مهمی را فرماندهی کرد که پیروزی‌های غرورآفرین را در پی داشته است. نقش شهید باکری و لشکر عاشورا در حماسه قهرمانانه خیبر و تصرف جزایر مجنون و مقاومتی که آنان در دفاع پاتک‌های توانفرسای دشمن از خود نشان دادند بر کسی پوشیده نیست.

این فرمانده دلاور در عملیات بدر در تاریخ ۲۵ بهمن ۶۳، به خاطر شرایط حساس عملیات، طبق معمول، به خطرناکترین صحنه‌های کارزار وارد شد و در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت می‌کرد، تلاش می‌نمود تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتک‌های دشمن تثبیت نماید، که در نبردی دلیرانه، براثر اصابت تیر مستقیم مزدوران عراقی، به شهادت رسید، هنگامی که پیکر مطهرش را از طریق آب‌های هورالعظیم انتقال می‌دادند، قایق حامل پیکر وی، مورد هدف آرپی‌جی دشمن قرار گرفت و قطره ناب وجودش به خلیج فارس پیوست و همچنان جاویدالاثر است.

شهید باکری وصیت‌نامه خود را در ۱۳۶۳/۰۲/۰۱ نوشته است که وصیت نامه این شهید والامقام را با هم می‌خوانیم: 

بسم الله الرّحمن الرّحیم،‌ یا الله، یا محمّد، یا علی یا فاطمه زهرا یا حسن یا حسین،‌ یا علی یا محمّد یا جعفر یا موسی یا علی یا محمّد یا علی، یا حسن یا مهدی (عج) و تو ای ولی مان یا روح الله! و شما‌ای پیروان صادق شهیدان.

خدایا! چگونه وصیت نامه بنویسم در حالی که سراپا گناه و معصیت، و سراپا تقصیر و نافرمانیم؛ گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم، ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم؛ رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم.

یا رب! العفو. خدایا! نمیرم در حالی که از ما راضی نباشی.‌ای وای که سیه روی خواهم بود. خدایا! چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی! هیهات که نفهمیدم! یا اباعبدالله شفاعت، آه چقدر لذّت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربّش! ولی چه کنم که تهیدستم. خدایا! تو قبولم کن! سلام بر روح خدا، نجات دهنده ما از عصر حاضر، عصر ظلم و ستم، عصر کفر و الحاد، عصر مظلومیت اسلام و پیروان واقعی اش.

عزیزانم! اگر شبانه روز شکرگزار خدا باشیم که نعمت اسلام و امام را به ما عنایت فرموده باز کم است. آگاه باشیم که سرباز راستین و صادق این نعمت شویم. خطر وسوسه‌های درونی و دنیا فریبی را شناخته و بر حذر باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل، تنها چاره ساز ماست.‌ای عاشقان اباعبدالله! بایستی شهادت را در آغوش گرفت، گونه‌ها بایستی از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند. بایستی محتوای فرامین امام را درک و عمل نماییم تا بلکه قدری از تکلیف خود را شکرگزاری به جا آورده باشیم. 

وصیت به مادرم و خواهران و برادران و اهل فامیل؛ بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست، همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید. پشتیبان و از ته قلب، مقلّد امام باشید، اهمیت زیاد به دعا‌ها و مجالس یاد اباعبدالله و شهدا بدهید که راه سعادت و توشه آخرت است.
همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید و رسالت آن‌ها را رسالت خود بدانید و فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت دهید که سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح، وارث حضرت ابوالفضل (ع) برای اسلام به بار آیند. از همه کسانی که از من رنجیده اند و حقی بر گردن من دارند، طلب بخشش دارم و امیدوارم خداوند مرا با گناهان بسیار، بیامرزد.

خدایا! مرا پاکیزه بپذیر

از سال ۱۳۶۳/۰۲/۰۱ تا ۱۳۹۸/۱۰/۱۲ بیش از ۳۵ سال از نوشتن وصیتنامه شهید باکری می‌گذرد که سردار حاج قاسم سلیمانی ساعاتی قبل از شهادت در محل اقامتش در سوریه این دعا را مکتوب کرده و به یادگار گذاشت و پس از سال‌ها «پاکیزه» به همراه همرزمان شهیدش پیوست.

در این دست نوشته که امضای شهید سپهبد قاسم سلیمانی در آن نقش بسته، آمده است: «الهی لا تکلنی، خداوندا مرا بپذیر، خداوندا عاشق دیدارتم، همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن و نفس کشیدن نمود، الحمدلله رب العالمین، خداوندا مرا پاکیزه بپذیر».

کمتر پیش می‌آید که یک چهره نظامی در بین مردم سایر کشور‌ها محبوب باشد، اما محبوبیت و مقبولیت حاج قاسم مرز‌های کشور را در نوردیده و جهانی شده است. او را نه تنها مردم کشور‌های مختلف دوست دارند حتی مسوولان و مقامات دیپلماتیک نیز به او احترام قائل‌اند.

 پیشتر روزنامه انگلیسی گاردین در مورد شهید حاج قاسم سلیمانی نوشته بود: «حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی باهوش می‌دانند».
موضوعی که باعث شده او به دشمن ِ قابل احترام معروف شود.

حاج قاسم افتاد تا لاله‌های سرخ دشت ایران و جهان اسلام همچنان ایستاده بمانند. نام سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی برای ابد در تاریخ ماندگار شد چرا که او برای ایرانیان یک قهرمان ملی و برای جهان اسلام یک اسوره مقاومت است.

منبع: فارس

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.