کتاب «منازل الآخره» زندگی پس از مرگ همراه با زندگینامه مولف از مرحوم شیخ عباس قمی تحلیلی بر سرنوشت انسان است، که هنگام مرگ و بعد از آن با استناد به آیات قرآن کریم و روایات معصومین (ع) نگاشته شده و از سوی انتشارات جمکران منتشر شده است.
شیخ عباس قمی عالم ربانی و عارف وارسته در این اثر ارزشمند با نگاهی حدیثشناسانه به همه منزلگاههایی که بر سر راه مسافران آخرت قرار گرفته، درصدد نشان دادن تصویری روشن از هر یک از این منزلگاه برآمده و کوشیده است ضمن برشمردن اهمیت و خطرات هر جایگاه، ابزاری برای نجات از هول و وحشت و وسیلهای برای دستیابی به سلامت و مصونیت در هر مقام ارائه دهد و خواننده را به اندیشه تدارک و جبران خطاهایی وادارد، که در گردنههای خطرناک سفر آخرت، موجب سقوط به دامن عذاب الهی هستند.
فصل اول درباره مرگ، فصل دوم درباره قبر، فصل سوم درباره برزخ، فصل چهارم درباره قیامت، فصل پنجم درباره بیرون آمدن از قبر، فصل ششم درباره میزان، فصل هفتم درباره حسابرسی، فصل هشتم درباره پرونده، فصل نهم درباره صراط و فصل آخر به عذاب جهنم میپردازد.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «مرگ پایان زندگانی انسان نیست، بلکه آغاز مرحلهای جدید از زندگانی اوست. مرگ دروازهای گشوده به سوی حیات آخرت است. مرگ پاسخگویی به دعوت ناگزیر خدای هستی بخش، در انتقال از سرای فانی و ناپایدار، به منزلگاهی باقی و پاینده است. مرگ سفری نزدیک به دیار جاودانگی است. مرگ برای انسانی که دل به خدا داده و با ایمان و یاد قیامت، عمل صالح را رهتوشه سفر آخرت خویش قرار داده است، شادمانی و آسایش و بازگشتی خجسته به سوی بهشت برین است.
مرگ برای او بشارتی به نعمتهای جاودانه است. مرگ برای او بالاترین شادمانی است. مرگ پلی برای عبور دادن مؤمن از شداید و ناگواریها به سوی بهشت بیکرانه و نعمتهای همیشگی است. مرگ برای مؤمن، چونان کندن جامهای چرکین و پوشیدن لباسی فاخر به جای آن، چونان باز کردن بندها، شکستن زنجیرها و سوار گشتن بر رامترین مرکبها، چونان انتقال از منزلی ویران و وحشتزا به سرایی ایمن و مأنوس است.
مردن برای مؤمن همچون بوییدن بهترین و دلپذیرترین رایحههاست، از کثرت خوبی این بو خوابی آرام به سراغش میآید و همه درد و رنجهایش پایان میپذیرد.
مردن برای مؤمنی که زاد سفر برگرفته و به حق آماده مرگ شده، نافعتر از دوایی است که دردمندی برای معالجه خویش استعمال میکند. آری! اگر آنان نعمتهایی را که مرگ سبب وصول به آنهاست میشناختند، آن را طلب میکردند و دوستش میداشتند بیشتر از آنکه انسان عاقل دور اندیش، برای دفع آفتها و جلب سلامتها، دارو را میطلبد و دوست میدارد. مردن برای مؤمن چونان وارد شدن به حمّامی است که آخرین باقیمانده کثافتِ معاصی را از جان او میزداید و آلودگی گناهان را از پیکره هستی او پاک میکند».