عصر یازدهم مرداد گذشته بود که ولوله وحشتناکی در پارک لاله انتهای خیابان وحید ۲۱ به راه افتاد.
مردی که دسته کارد بزرگی را در دست میفشرد، فریادزنان به سوی نیمکت نشینان پارک هجوم برد و صحنه دلهرهآوری را به راه انداخت. پارکنشینان با چهرهای وحشت زده هر کدام به سویی میگریختند و مرد مهاجم که بسیار خشمگین به نظر میرسید عربده کشان به طرف جوانی حملهور شد که مقابل کارد هولناک وی قرار گرفته بود؛ اما جوان مذکور با حرکتی سریع از چنگ مهاجم گریخت و خودش را به داخل حیاط یک منزل مسکونی انداخت.
مرد عصبانی که فهمید دیگر به آن جوان دسترسی ندارد با چهرهای ترسناک به سوی مرد جوان دیگری هجوم برد که در یک مغازه غیرتجاری مشغول خرید و فروش ضایعات و نان خشک بود.
در حالی که هنوز اهالی محل و رهگذران در بهت و حیرت از رفتارهای وحشتناک مرد چاقو کش بودند، او تیغه کارد را بر پیکر جوان ۳۷ ساله ضایعات فروش فرود آورد و هنگامی از مغازه ۱۲ متری خارج شد که قطرات خون از تیغه چاقویش روی زمین میچکید.
برخی از پارک نشینان و رهگذران با دیدن این صحنه هولناک، به سوی مرد مهاجم دویدند و او را در همان چهارراه سوم خیابان وحید به دام انداختند. طولی نکشید که نیروهای کلانتری میرزا کوچک خان و امدادگران اورژانس از راه رسیدند؛ اما جوان ضایعات فروش جان خود را بر اثر عوارض ناشی از اصابت کارد از دست داد و ضارب نیز به کلانتری انتقال یافت.
دقایقی بعد با گزارش ماجرای این جنایت وحشتناک به قاضی ویژه قتل عمد، تحقیقات قضایی با حضور قاضی دکتر صادق صفری در محل وقوع قتل آغاز شد. اما رفتارهای غیرمتعارف و اظهارات شبههآمیز غلامرضا (متهم به قتل) حکایت از بروز علایمی از بیماری روانی داشت چراکه تحقیقات میدانی مقام قضایی نشان داد او حدود یک ساعت قبل از جنایت، در میان جمعیتی که برای عزاداری محرم حاضر میشدند، فریاد زده بود «برایم دعا کنید.
میخواهم یک نفر را بکشم!» در واقع ادعا میکرد به مبارزه با اعتیاد برخاسته است و به دنبال افراد معتاد میگشت تا آنها را از روی زمین حذف کند. او حتی شعارهایی را که به قول خودش شعارهای کاندیدایی است، روی دیوارهای محله مینوشت و گاهی نیز رفتارهای خارج از عرف داشت. در همین حال یکی از شاهدان این صحنه دلهرهآور به قاضی صفری گفت: وقتی به محل رسیدم، محمدرمضانی (مقتول) دست روی شکمش گذاشته بود و از مغازه بیرون آمد که مردم نیز به دنبال مهاجم دویدند. یکی دیگر از شاهدان هم گفت: مرد مهاجم گاهی لباسهای رزمی تکواندوکاران را میپوشید و از نیروهای تکاوری پلیس تقلید و ادعا میکرد که یک کماندو است!
این متهم که در جلسات بازپرسی نیز بیان میکرد: به بچههای محل هم گفتم من برای مبارزه با قاچاقچیان بین المللی میروم که ماموران کلانتری میرزا کوچک خان هم آنها را میشناسند! چنین وانمود میکرد که به نوشتن شعارهای کماندویی علاقه دارد و بدین ترتیب خود را مبتلا به بیماری روانی جلوه میداد.
این گونه بود که قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، با صدور دستوری ویژه «غلامرضا-الف» را به پزشکی قانونی معرفی کرد تا متخصصان روانپزشکی نظر خود را درباره رفتارهای شبهه آمیز وی به دادسرا اعلام کنند.
مدتی بعد کارشناسان و متخصصان پزشکی قانونی به ریاست دکتر نادریان (رئیس واحد روانپزشکی مشهد) به بررسی سوابق پزشکی متهم پرداختند و معاینات و مصاحبههای تخصصی را ادامه دادند، اما درنهایت پزشکان قانونی، سلامت روانی وی را در ارتکاب جنایت مذکور تایید کردند.
در همین حال بنا بر نظر متخصصان روانپزشکی، این متهم دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی است و علایم خُلقی دارد، اما شواهدی محرز نشد که موید سلب قوه تمیز و اراده وی در ارتکاب جنایت باشد.
با اعلام این نظر کارشناسی، مقدمات بازسازی صحنه قتل با نظارت سرهنگ نجفی (رئیس اداره قتل عمد آگاهی) فراهم شد و متهم مذکور به تشریح جزئیات قتل جوان ۳۷ ساله پرداخت و در ادامه چگونگی وارد کردن ضربات کارد را در حضور قاضی دکتر قاضی صفری بیان کرد. در همین حال و با تکمیل تحقیقات قضایی، کیفر خواست این پرونده با تایید نماینده دادستان مرکز خراسان رضوی صادر شد و بدین ترتیب «غلامرضا-الف» بهزودی در دادگاه کیفری یک خراسان رضوی پای میز محاکمه مینشیند.