سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مردی که همه عمرش را برای امنیت ایران گذاشت

حاج‌صادق امیدزاده. تا قبل از پرتاپ موشک روز گذشته، هر جایی صحبتی می‌کرد یا کاری انجام می‌داد بدون ذکر نامش بود.

 انگار که اگر نامش می‌آمد، دلش رضا نمی‌شد به انجام کار. از زمان جنگ هر جایی بود، به قول دوستانش منبع توفیق بود و نبودنش حتما خسران دارد. بار‌ها نامش را در لیست ترور قرار دادند، انگار که زخم‌های زیادی به آن‌ها زده بود که همیشه دنبال حذفش بودند.

یک‌بار نامش را در لیست منافقان برای ترور اعلام کردند، رسانه‌های آمریکایی او را طراح عملیات بیرون راندن آمریکا از سوریه می‌دانستند و حالا دیگر شهید حاج‌صادق امیدزاده در بین ما نیست و امید داریم خاطراتش را در این سال‌ها ثبت کرده باشد تا همه مردم مردی را بشناسند که عمرش را در راه وطن و برای وطن گذاشت. به بهانه شهادت حجت‌الله امیدوار ملقب به حاج‌صادق امیدزاده، که روز گذشته در حمله موشکی رژیم‌صهیونیستی به شهادت رسید، در این یادداشت به بخشی از خاطرات او از شهید رسول حیدری در کتاب «ر» پرداختیم.

شهید رسول حیدری را شاید بتوان از نسل‌اولی‌های سپاه قدس دانست؛ فردی که از آغاز در شکل‌گیری سپاه غرب کشور نقشی فعال داشت تا پیش از حمله عراق به تامین امنیت داخلی و مبارزه با گروهک‌ها می‌پرداخت و با شروع جنگ، وظایف حساس و سنگین اطلاعاتی‌- نظامی را برعهده گرفت. مسئولیتی که به فراخور آن، روز‌های فراوانی را در دل عراق، به تلاش برای تشکیل گروه‌های مقاومت مردمی ضد رژیم صدام و چانه‌زنی با بارزانی و کرد‌ها گذراند؛ فعالیت‌های موفقیت‌آمیزی که تا پایان جنگ عملا بعثی‌ها را از کسب توفیقی چشمگیر در مرز‌های شمال‌غرب کشور باز داشت. شهید رسولی اگرچه با پایان جنگ راه ورود به دانشگاه پیش می‌گیرد، اما همواره مترصد فرصتی است برای ادامه جهاد. آغاز حملات صرب‌ها و حمایت ایران از مسلمانان بوسنی این فرصت را برای او مهیا می‌کند. این می‌شود تعبیر خوابی که چند سال قبل در کردستان دیده بود، اینکه «در سرزمینی غریب، رهبر مردمی غریب شده» ... و محمد (هم‌رزمش) به او گفته بود تعبیرش شهادت در کشوری غریب است. حالا بوسنی او را به آرزویش رساند.

در بخشی از این کتاب شهید حجت‌الله امیدوار یا همان حاج‌صادق روایت‌هایی را از شهید حیدری دارد که در جای خودش شنیدنی است. حاج‌صادق در بخشی از این خاطرات می‌گوید: «این‌بار قرار بود رسول با گروهی از اعضای حزب‌الدعوه برای مذاکرات گسترش همکاری با یکی از مناطق مهم کردنشین به ماموریت برود. قبل از او عده‌ای برای شناسایی رفته بودند. مسئولیت این تیم با رسول بود، هم از نظر فراهم کردن امکانات و هم اطلاعات. مرحله اول استقرار بارزان بود شهر کوچک خالی از سکنه و زادگاه ملا مصطفی در خانه‌ای که خودشان با چوب درخت ساخته بودند.

رسول و گروهش برنامه روتین داشتند و با ارتباطاتی که با روحانیون مقرشان برقرار می‌کردند، به ماموریت‌های طولانی‌مدت می‌رفتند. طبق یک توافق قرار بود صحبت‌هایی داشته باشند. ماموریت‌شان ۱۸ روزی طول می‌کشید، چون روستا به روستا می‌رفتند و همش هم پیاده بودند. در آن ماموریت از ایرانی‌ها من و رسول بودیم و از آن‌ها هم چند مسئول‌شان. نمی‌خواستیم که آن‌ها بدانند ایرانی هستیم. به یکی از روستا‌ها رسیدیم و به‌دلیل خستگی خواستیم استراحت کنیم. نشستیم. یکی از بچه‌های حزب‌الدعوه هم طرف دیگرم نشسته بود و داشت با اسلحه‌اش بازی می‌کرد. یک باره دیدم چهار تیر شلیک شد. تیر‌ها به در و دیوار خورده بود و یکی از آن‌ها کمانه کرده بود به‌سمت رسول، تیر به باسن رسول خورده بود. همه دستپاچه شده بودیم، از روستا قاطری آوردند و رسول را به رو خواباندیم روی قاطر، نمی‌توانست بنشیند. باید برمی‌گشتیم با این وضعیت دیگر ادامه راه ممکن نبود.»

در بخش دیگری از کتاب آمده است که ماموریت آن شب به حاج‌صادق واگذار شد: «آن شب یکی از سخت‌ترین شب‌های ماموریت‌مان بود. قرار شد برگردند، اما رسول به صادق اصرار کرد با گروهی از اعضای حزب‌الدعوه برای مذاکره برود که کار ناتمام نماند. آن‌ها رفتند و رسول با چند نفر دیگر برگشت. بعد از آن روستا تا روستای دیگر پنج ساعت مسیر صخره‌ای را طی کردند. در آنجا هم نه از دکتر خبری بود و نه از درمانگاه، رسول را در اتاقکی خواباندند. کسی را که تزریقات بلد بود و مردم ده او را دکتر صدا می‌زدند بالای سر رسول آوردند. شب شده بود. روستا برق نداشت. مردم را جمع کرده بودند تا با فانوس در اتاقک نور کافی فراهم کنند برای آنکه بشود تیر را بیرون آورد. او بدون بیهوشی این کار را کرد و بعد زخم را بست. رسول از درد دادش درآمده بود، اما بعد از آن کسی یادش نیست رسول از این اتفاق به کسی چیزی گفته باشد. هرکس از او درباره مجروحیتش می‌پرسید فقط به خنده می‌گفت جایی را که جز مادرم ندیده بود همه عرب‌ها فانوس به دست دیدند. به‌خاطر فشار‌هایی که در مسیر بود زخم جوش نمی‌خورد...»

منبع: روزنامه فرهیختگان

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۴۰
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۲:۴۵ ۰۲ بهمن ۱۴۰۲
خوشا به سعادت شیرمردان بی ادعا که در راه خدا جان خود را فدا کردند. و وای به حال ما که این عزیزان را از دست میدهیم
ناشناس
۰۱:۲۴ ۰۲ بهمن ۱۴۰۲
روحش شاد و قرین رحمت الهی
ناشناس
۲۳:۵۵ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
ناشناس
۲۳:۳۸ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
باید شهید زندگی کنی تا شهیدشوی و ایشان بنده ی مخلص خدا بودند روحشان شاد
ناشناس
۲۳:۳۰ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
نبود حاج صادق امید زاده برای ایرانیان سخت است اما ایرانی مقاوم است و راهش را ادامه می دهد ،روحش شاد
ناشناس
۲۳:۱۶ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
چه لزومی داشت الان اون قسمت آخر خاطره رو بیارین؟ حالا اون شهید بزرگوار یه شوخی کرده شما باید اینجا بیارین؟
Bm20
۲۲:۲۰ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
سلام
روحش شاد و خوش به حالش که شهید از دنیا رفت
ناشناس
۲۱:۰۹ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
شهادت..هنر..مردان خداست..
سلامتی آقا امام زمان..تعجیل در فرج مولا..سلامتی رهبر عزیزمان..شادی ارواح طیبه شهدا..امام شهدا..سلامتی رزمندگان اسلام..صلوات بر محمد و آل محمد ?
ناشناس
۲۰:۵۳ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
روح رزمندگان عزیز شاد .
ناشناس
۲۰:۱۳ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
شهادت هنر مردان خداست
سردار قاآنی عزیز کجایی معلوم هست بعد از حاجی بچه ها یکی یکی دارند شهید میشن پس کجا رفت آن اقتدار ....کاری کنید
ناشناس
۲۰:۰۹ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
یاشا حاج صادق

همه شما شهدا زنده ین در دل ما و در دل تاریخ ما

راه تون پر رهرو

شهادت هنر بزرگمردان هس و لیاقت میخواد
سیدحسن
۱۹:۲۶ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
من نمیدونم این باور 373 رو ایران چرا نمیبره اونجا و اسمان سوریه رو امن نمیکنه و حداقل اینقد نیرو های کلیدیمون به شهادت نمیرسن...برا کی و کجا نگه داشتین آخه...؟؟؟؟
ناشناس
۱۹:۳۳ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
چون اسراییل از آسمان سوریه استفاده نمیکنه. هواپیماهای اسرائیل از آسمان اسرائیل یا مدیترانه اهداف رو تو سوریه میزنن
ناشناس
۲۳:۵۷ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
اول بداد ایران برسد تا پهباد پاکستان نیاید عمق 60کیلومتری
ناشناس
۱۹:۰۸ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
خدا روحش را قرین شهدای کربلا کند و صبر بر بازماندگان دهد و توفیق انتقامی سخت وجانسوز از صهیونیست
ناشناس
۱۸:۵۵ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
انگار تمام سردارهای سپاه در سوریه هستند هر روز شاهد خبر به شهادت رسیدن این عزیزان هستیم. و انگار درز اطلاعاتی جهت شناسایی و ترور توسط عربهای دولت اسد کم نبوده و دولت اسد قطعا مسئول است.
ناشناس
۲۰:۴۳ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
از خیانت اعراب جاهل است...
کشورهای حاشیه خلیج فارس باید به روز رسانی شوند.
و اضافه هاش برن توو دریا...
ناشناس
۲۳:۵۸ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
عزیزم اینها درجه سرهنگی دارند وقتی شهید میشوند یک درجه بالاتر ارتقا پیدا میکنند
ناشناس
۱۸:۴۸ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
سرباز گمنام
ناشناس
۱۸:۴۰ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
ورحش شاد ویادش گرامی این قهرمان اسلام وایران به بالا ترین درجه انسانیت رسید
ناشناس
۱۸:۲۴ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
روح شهدا قرین رحمت الهی
Mehran
۱۸:۰۸ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
با این کارها فقط وفقط دارن سپاه قدرتمند تر از گذشته میکنن واقعا صهیونیست چه فکری با خودش کرده با ترور فرمانده یک فرمانده دیگه جایگزین میشه صهیونیست باید بدونه سپاه پاسداران قدرتمنده
ناشناس
۱۸:۴۷ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
لابد باید از صهیونیست ها بابت قدرتمند تر کردن سپاه تشکر کنیم...
این چه حرفیه؟
این خون به ناحق ریخته شده...
فرمانده شهید کردند...
باید پاسخ داده بشه...
غیرت انقلابی نیست وگرنه تل آویو الان زیر آتش موشک بود
ه
۱۷:۴۴ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
اینها مردان بزرگ اما بی نان و نشان تاریخ هستند و آیندگان بهتر خواهند شناخت رحمت و بهشت الهی نصیبشان باد باید از این افراد درس عملی زندگی گرفت افسوس که تا در قید حیاتند آنقدر غرق در پاکی و اخلاصند که نمی گذارند نامشان بر سر زبانها بیاید و کسی آنها را بشناسد آنهم در این زمانه و دنیای پر طمطراق و پر از فریب و نیرنگ
ناشناس
۱۷:۳۴ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
کشته های کرمان و راسک و ترورهای سوریه رو جمع کنیم به این نتیجه می رسیم که بدون جنگ بیشتر از اسراییل کشته دادیم !!!!!!!!!
ناشناس
۱۷:۳۴ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
روحش شاد و خدا این مرد بزرگ و خالص را بیامرزد
ناشناس
۱۷:۲۱ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
شهادت این خادمان انقلاب قلب بچه‌های حزب‌الله رو میشکنه...
چند روز پیش از سردار حاجی‌زاده پرسیدن نگران واکنش دشمن نیستید و سردار گفت هیچ غلطی نمیتونن بکنن و ما مُشتمون پُره...
از اون روز تاحالا هم مورد حمله ی پاکستان قرار گرفتیم...
هم اسرائیل چندین نفر از فرماندهان مارو شهید کرده...
این مُشت پُر کی قراره باز بشه؟
تا کی قراره رژیم گستاخ صهیونیستی مارو بزنه؟
پس این موشک‌ بالستیک به چه دردی میخوره؟
خسته مون کردید، صبر استراتژیک، زمان و مکان مناسب، حق پاسخ محفوظه، تاکی میخواهید اینارو بگید...
از خون شهدا خجالت بکشید
تلاویو رو چرا موشک باران نمیکنید؟
ناشناس
۱۷:۰۸ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
چرا دولت اسد در مورد مسائل امنیتی و نفوذ جاسوسان بازبینی نمیکند،یا اصلا چرا جواب دندان شکن به این همه تعرضات اسرائیل نمیدهد؟
ناشناس
۱۷:۲۲ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
جواب : یک کلان ترس زیاد
ناشناس
۱۷:۳۶ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
حالت خوبه ؟؟؟ اسد رو ایران و روسیه به زور سر پا نگه داشتن . دور تا دورش پر از تروریست هست و کشورهای مختلف اطرافش پایگاه زدن
شاهین
۱۷:۰۳ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
روحش شاد و راهش پر رهرو باشد.
ناشناس
۱۶:۵۹ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
روح شان شاد يادشان جاودان
ناشناس
۱۶:۵۳ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
خدا کند جبهه مقاومت پایدار باشد
یمن .حشدالشعبی زنده باشد
حزب الله برقرار
وما پر از شعار
ناشناس
۱۶:۴۲ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
شهادت راه مردان خداست
ناشناس
۱۶:۳۵ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
روحشان شاد
مرتضی
۱۶:۲۸ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
ولاتحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون. گمان مبرید آنهایی که در راه خدا کشه شده اند مرده آن بلکه آنها زنده اندو نزدپروردگارشان روزی میخورند
ناشناس
۱۶:۰۷ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
امنیت ایران یا امنیت سوریه
مجتبی
۱۶:۰۶ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
روح شهدا شاد ونامشان ماندگاروباید یکباربرای همیشه با رژیم خون خوارتصویه حساب کنیم کی بهترازالعان
ناشناس
۱۶:۰۵ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
.. روحشون شاد و یادشون تا همیشه گرامی
ناشناس
۱۶:۰۳ ۰۱ بهمن ۱۴۰۲
شهدای عزیز راهتان ادامه دارد