سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

۶ نفر از شهدای حادثه تروریستی کرمان چه کتاب‌هایی به امانت گرفته بودند؟

در حادثه تروریستی کرمان که منجر به شهادت و زخمی شدن ده‌ها تن از زائران گلزار شهدای کرمان شد، شش شهید عضو کتابخانه‌های عمومی بودند.

حادثه تروریستی هولناک عصر چهارشنبه ۱۳ دی ماه ۱۴۰۲ در مسیر گلزار شهدای کرمان جان ۹۲ نفر از هموطنان مان را گرفت و بیش از ۲۰۰ نفر هم مجروح کرد. در بین شهدای این جنایت تروریستی، ۶ نفر عضو کتابخانه‌های عمومی بودند که تا همیشه یادشان برای اهالی کتابخانه جاودانه شد.

بر این اساس شهید مریم سلطانی‌نژاد، شهید نغمه گلزاری، شهید یاسین تشت‌زر، شهید علیرضا سعادت ماهانی، شهید محمدعلی مرادی و شهید رضا ایرانمنش ۶ عضو وفاداری بودند که در مسیر پیاده‌روی سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسیدند.

شهید مریم سلطانی‌نژاد، متولد ۱۳۹۳ بود که از سال ۱۴۰۰ به همراه مادر شهیدش نغمه گلزاری، متولد ۱۳۶۳، به عضویت کتابخانه مرکزی کرمان در آمد. او و مادرش آخرین کتابی که امانت گرفتند «قصه‌های تصویری از کلیله و دمنه»، نوشته مژگان شیخی و تصویرگری فرهاد جمشیدی از انتشارات قدیانی بود.

این کتاب بازنویسی کتاب کلیله و دمنه به روایت مژگان شیخی، برای گروه سنی کودک و نوجوان است که در آن قصه‌هایی از مرغ ماهی‌خوار حیله‌گر، شیر و خرگوش دم سیاه، لاک‌پشتی در آسمان، زبرا و دوستانش، مرد جهانگرد و مار خط‌خطی، موشی که دختر شد، چشمه‌ای که مال ماه بود و... آورده شده است. تلاش مژگان شیخی برای روایت داستان‌ها به زبان ساده و انتخاب داستان‌های اخلاقی و عبرت‌آموز از ویژگی‌هایی است که می‌توان بدان اشاره کرد.

مهم‌ترین هدف تألیف کتاب این است که کودکان با شاعران و نویسندگان بزرگ فارسی آشنا شوند، بازنویسی قصه‌های آن‌ها را بخوانند تا در آینده که بزرگ شدند اصل کتاب‌ها را مطالعه کنند. کلیله و دمنه کتابی شامل داستان‌های متنوع و زیاد است، ولی انتخاب این تعداد داستان و مفاهیم آن‌ها به این دلیل بوده که هم حجم کتاب خیلی بالا نرود، هم اینکه موضوعات داستان‌ها برای مخاطبان امروزی ملموس‌تر باشد. تصویر‌های کتاب با فضای داستان‌ها و موضوعات آن‌ها همخوانی دارد.

شهید یاسین تشت زر، متولد ۱۳۸۵ نیز از سال ۱۳۹۸ عضو کتابخانه مرکزی کرمان بود. او که دانش‌آموز هنرستان باقرالعلوم (ع) بود آخرین کتابی که به امانت گرفت کتاب «عناصر و جزئیات ساختمانی» بود. این کتاب ویژه دانشجویان رشته ساختمان و معماری نوشته چارلز جورج رمزی با ترجمه کوروش محمودی، بیژن شادپی توسط انتشارات شهرآب با همکاری انتشارات آینده‌سازان به چاپ رسیده است. از جمله مباحث کتاب می‌توان به نقشه آرایش کلی و اطلاعات طراحی،  محوطه‌سازی،  بتون،  مصالح و کار‌های بنائی،  سطوح نما نازککاری،  سازه‌ها و تجهیزات خاص،  طرح محیطی و انرژی،  حفظ و نگهداری بنا‌های تاریخی،  انواع ساختمان و فضا‌های مسکونی و... اشاره کرد.  

شهید محمدعلی مرادی، متولد ۱۳۷۸ هم از سال ۱۴۰۰ عضو کتابخانه علامه مجلسی زرند شد. او آخرین کتابی که به امانت گرفت کتاب «قیامت، روز حسرت عظیم»، نوشته علیرضا زکی‌زاده از انتشارات دیوان بود.

این کتاب در واقع پژوهشی در مورد چرایی و چگونگی معاد و قیامت است و در آن تصویر کاملی از قیامت ارائه می‌شود.  تمامی تحلیل‌ها و گفتار‌های این کتاب بر اساس آیات قرآن کریم و روایات ائمه معصومین علیهم السلام است. این کتاب شامل یک مقدّمه و هفت فصل با این عناوین است: کلیاتی پیرامون معاد و قیامت، نشانه‌های قیامت، حوادث روز قیامت؛ گواهان و شاکیان در قیامت، ثمرات ایمان به معاد، امان‌نامه‌های قیامت و پرسش‌هایی پیرامون قیامت.

شهید رضا ایرانمنش، متولد ۱۳۵۳ نیز از سال ۱۳۹۳ عضو کتابخانه نه دی اختیارآباد شد. بر اساس آمار‌های موجود آخرین کتابی که او به امانت گرفت کتاب «ماه در میدان مین» نوشته جواد منصف از انتشارات سوره مهر بود. این شهید از خادمین موکب‌های مسیر گلزار شهدا بود.

«ماه در میدان مین» روایت ساده و روانی است از خاطرات جواد منصف؛ رزمنده کم سن و سال و ریزجثه‌ای که فقط یک سال تمام جلو در اعزام نیرو معطل بوده تا او را هم به جبهه ببرند. وقتی هم که می‌خواسته برود، لباس‌های نظامی به تنش بزرگ بوده و به قول خودش، تفنگ را که زمین می‌گذاشته تا شانه‌اش می‌رسیده. با این همه، مادر جواد واهمه‌ای نداشته که پسرش را بفرستد به جبهه‌ها و در روز اعزام، وقتی پدر و مادر‌ها گریه می‌کرده‌اند، او می‌خندیده. منصف با همان سن کم و قد کوتاه می‌رود به منطقه پرخطر کردستان. آن جا چهار تیر به پایش می‌خورد و کارش به جراحی دشواری در بیمارستان مریوان می‌کشد. بعد مجبور می‌شود به خانه برگردد. حالا باز هم باید یک سال تمام بر او می‌گذشته، آن هم با پایی در گچ، که وقتی گچش را باز می‌کنند اندازه پای نوزاد شده بوده. اما جواد با همان پای لنگان و آسیب‌دیده می‌رود به اهواز.

ولی در آنجا، چون دژبان شده بوده و نمی‌توانسته به خط مقدم برود، ناراحتی پایش را بهانه می‌کند تا برگردد به خانه و دوباره اعزام شود! همین اتفاق هم می‌افتد و این بار به اندیمشک اعزام می‌شود، از آنجا هم به هفت تپه می‌رود تا آموزش تخریب ببیند و تخریب چی شود. بعد از آن است که لحظات غریب و نفسگیری برای او رقم می‌خورد. یکی از تأثیرگذارترین این لحظه‌ها زمان شهادت دوست و همرزمش حسین است که در اثر اصابت خمپاره ۶۰ شهید شده و منصف هم که مجروح بوده توان عقب بردن حسین را نداشته است. شرح این کشمکش درونی و عذابی که منصف در آن دقایق بحرانی می‌کشیده، بسیار اثرگذار است. رویارویی راوی با حاج حسین بصیر در خلال آن گیر و دار هول‌آور از دیگر بخش‌های خواندنی کتاب است.

شهید علیرضا سعادت ماهانی، متولد ۱۳۸۴ هم از سال ۱۳۹۴ عضو کتابخانه شاه نعمت‌الله، ولی ماهان بود. علیرضا از جمله نیرو‌های هلال احمر بود که پس از انفجار اول در مسیر گلزار شهدا مشغول امدادرسانی به مجروحین شد که با انفجار بمب دوم به شهادت رسید.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۳:۳۱ ۲۷ دی ۱۴۰۲
روحشون شاد و انشاالله سر سفره آقا امام حسین مهمان باشند در بهشت برین
یک چیزی که خیلی تکونم داد کتاب قیامت و روز حسرت که شهید محمدعلی می‌خوانده واقعا چه تصادفی