استخاره در لغت به معنای «طلب خیر از خداوند کردن» است؛ خداوندی که جهان آفرینش در قبضه قدرت اوست، آفریدگاری که سرنوشت تمام موجودات جهان از او سرچشمه میگیرد و میتواند بنده خود را با نیکیها رهبری نماید.
معنای این نوع استخاره این است که هنگامی که انسان میخواهد کاری را انجام دهد لازم است با نهایت دقّت و توجّه، تمام مقدّمات کار را تا آن جا که ممکن است فراهم سازد و از آنچه موجب ضرر و زیان است بپرهیزد، سپس از صمیم قلب از خداوند بخواهد او را در این راه موفّق کند و نفع و خیر نصیب او سازد.
خلاصه این که، وقتی انسان دست به یک کار بزرگ میزند و سرانجام کار روشن نیست، پس از انجام کارهای لازم که در پیشرفت او دخالت دارد، باید در این حال خدا را بخواند، و از او بطلبد که وی را در این کار از هر نظر پیروز گرداند و او را در رسیدن به مقصود رهنمون گردد.
این همان استخاره به معنای «طلب خیر از خدا کردن» است که روایات صحیح و معتبری دارد. این نوع استخاره نه احتیاج به قرآن دارد و نه تسبیح، بلکه یک توجّه باطنی است که انسان میتواند هر روز دهها مرتبه آن را انجام دهد.
آیت الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید درباره استخاره چنین بیان کرده است: در روایات میخوانیم «مَا إسْتَخَار اللّهَ عَبْد مُؤْمِنُ الإخَار اللّهُ لَهْ; هیچ بنده باایمانی از خداوند طلب خیر نکرد، مگر این که خداوند خیر را برای او فراهم ساخت!» نتیجه این گونه استخاره این نیست که انسان تردید خود را به وسیله استخاره رفع کند، بلکه غرض از آن این است که پس از انجام تدابیر صحیح، از خداوند خیر و نفع بخواهد.
«ناگفته پیداست هیچ موحّدی نمیتواند تأثیر خواست و کمک خداوند را در هیچ امری انکار کند و در وسعت قدرت او شکّ و تردید نماید. این توجّه، به انسان باایمان نیرو و توان میبخشد که در برابر مشکلات کارها ایستادگی کند و با تکیه کردن به نیروی لایزال الهی پیش رود.»
این مرجع تقلید درباره استخارههایی که امروز مرسوم است و در پاسخ به اینکه «چگونه ممکن است انسان مقدّرات و سرنوشت خود را به دست استخاره بسپارد و با تفّال به قرآن و یا دانههای تسبیح تکلیف خود را تعیین کند؟» چنین میگوید: هرگز اینطور نیست که انسان مقدّرات خود را به دست تسبیح بسپارد بلکه لازم است پیش از استخاره برخی نکات در نظر گرفته شود.
این نکات به شرح زیر است:
۱ـ استمداد از عقل و فکر:
خداوند بر بندگان منّت گذارده و آنها را با نیروی عقل مجهّز ساخته است. عقل میتواند در بسیاری از موارد سرانجام کار را از نظر سود و زیان روشن سازد و تشخیص دهد کدام یک از انجام و ترک، مصلحت است؛ در این موارد هرگز استخاره به تسبیح و قرآن مورد ندارد.
۲ـ مشورت با افراد مطّلع:
اسلام به قدری به مسأله مشورت اهمّیّت داده که آن را از علائم ایمان دانسته است. قرآن مجید میفرماید: «وَ اَمْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُمْ; و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست؛ و نیز خداوند به پیامبر خود دستور میدهد که در کارهای مهم با یاران خود مشورت کند: «وَ شاوِرْهُمْ فِی الاَمْرِ; با آنان مشورت کن!» در این صورت هرگاه نظر قاطعی از افراد با تجربه در کاری ابراز گردید، دیگر موردی برای استخاره باقی نمیماند.
امّا در صورتی که ابهام کار از طریق عقل خود انسان و از راه مشورت گشوده نشد و مطلب ابهام و پیچیدگی پیدا کرد، در این موقع انسان در حالت تحیّر و تردید فرو میرود و یک حال بلاتکلیفی، توأم با ناراحتی برای او پدید میآید.
فواید استخاره
آیت الله مکارم شیرازی در بیان فواید استخاره چنین بیان میکند: نخستین فایده استخاره با قرآن یا تسبیح در این موقع این است که آن حالت تحیّر را از بین میبرد و انسان را از تردید و دو دلی رنج دهندهای راحت میکند.
«معنای استخاره در این هنگام این است که از خداوند میخواهد خیر و صلاح او را از این راه نشان دهد. اکنون که بنده اش تمام درها را به روی خود بسته دیده است از صمیم قلب و با خلوص تمام از پروردگار خود میخواهد او را از این راه به آنچه صلاح در آن است ـ اعم از فعل و ترک ـ راهنمایی بفرماید.»
مسلّماً توجّه به خدا توأم با خلوص نیّت در این حالت مؤثر است. چه مانعی دارد که خداوند از این راه خیر و صلاح او را نشان دهد؟ فرض کنیم این شخص متحیّر استخاره نکند آیا میتواند خود را از یکی از فعل و ترک باز دارد؟ بطور مسلّم نه؛ بالاخره در این موقع یا آن کار مورد نظر را انجام میدهد، یا انجام نمیدهد. چه بهتر که در این حالت، در انتخاب یکی از دو طرف، توجّهی قلبی به خدا پیدا کند و از او
بخواهد که آنچه مصلحت است برای او از طریق استخاره معیّن فرماید. مسلّماً به هنگام انتخاب آن ـ از این راه ـ با قاطعیّت و اطمینان بیشتری به راه خود ادامه میدهد و آن نیز در پیروزی او مؤثر است.
منبع: ایرنا