انتشار یافته: ۱۴
در انتظار بررسی: ۰
من تو روستا می خوام یه مجوز ساخت برای مغازه بگیرم برای امکانات روستا باشه چهار ساله درگیر مجوز هستم اخه با چه دردی بیای تو روستا زندگی کنی تو شهر باشه راحتی دیگه
من تو روستا می خوام یه مجوز ساخت برای مغازه بگیرم برای امکانات روستا باشه چهار ساله درگیر مجوز هستم اخه با چه دردی بیای تو روستا زندگی کنی تو شهر باشه راحتی دیگه
یک سال منتظر چندر غاز وامم نمی دونم کی می خوان بدن.حرف هاووعده های الکی
سلام خدمت همه آنهایی که فقط حرف می زنند وانهایی که فقط گوش میکنند.ودرود بر آنهایی که عمل میکنند وچشمان نابینای ما نمیبیند.من از آن دسته افرادی هستم که به روستا برگشته ام ولی نه وامی تاکنون توانسته ام بگیرم و نه توانسته ام سقفی بر سرم ببینم .هرگاه توانستید امکانات ساخت خانه در روستا را فراهم کنید وبه مسئولین وادارت خود یاد دادید که به کسانی که از روستا می آیند بازی اداری با آنها در نیارند وبرید وبیایید وبپردازید نکنند مطمئن باشید هستند افرادی که دوست دارند به روستا بر گردند باور ندارید به سراغ ما بیایید که همچو شیشه ای نازک در حال شکستن هستیم.وقتی طرح را به تصویب میرسانید یا وعده ای میدهید راه گرفتن را تسهیل کنید.ممنون میشم
اخه روستا چ امکاناتی داره ک بمونن زندگی کنند بعضیا از روستاییها بخاطرمریضی از ی جا باید پاشن ی مسافت طولانی رو طی کنن شما که میخواید روستایی ها نیاین شهر باید به این فکرکنید ک بهشون امکانات بدید وگرنه اونها هم مجبورند بخاطر نبود امکانات مثل مدرسه بیمارستان و...نبود کار پاشن بیان شهر زندگی کنند!!!
تقریبا ۵ سال هست به روستا بارگشت داشتم یه چار دیواری فقط با اجر و سقف سیمان شده با تیر اهن ۳۵۰ اب خورده وام هیچ خبری نیست از ۵۰ بوده دارن میدن ما که داریم بر نی گردیم به شه الان هم نه قابل استفاده هست نه ارزشی دارد اگر همین سرمایه در شهر شده بوده الان ۵ میلیارد ارزش داشت خدا حافظ تا دنیای دیگه فقط اگر خدا با امثال شما بتونه کنار بیاد شاید هم با شیطان همکاری تنگاتنگ خدا هم به تنگ امداز دست شما
کم کم داریم به چادر نشینی میرسیم
اگر سهم هر کس از انرژی و یارانه های پنهان نقدا به خودش داده شود با نصف آن مایحتاح غذاییش را به نرخ جهانی تامین میکند و اکثر مردم حتی در صورت مهاجرت به روستا وبیکاری هم وضعیتشان از الان بهتر میشود،البته به ضرر برخی سودجویان میشود.
خوش بحال خوش نشین ها از این تحصیلات هم استفاده میکنن
انگار روستا سر کوچه هست مردم دلشون نمیخواد برن. حقیقت خانه پدری یکی از عروس های فامیل ما طوی روستا هست یک بار برای شام دعوت شدیم اول از سه تا در باید رد میشدی تا به خونه برسی دیوار های خانه باغ چهار متر هم بیشتر بود ، اسلحه داشتند ، خلاصه این هزینه ای که یک فرد طوی شهر میکنه باید ده برابرش رو در روستا انجام بده تا امنیت و رفاه و آسایش خودش و خانواده اش فراهم بشه. بعد از هزینه های خیلی زیاد برای ساخت خانه و ..... ، خود فرد مشتری اول و اخرشه
اگه عملی بشه ،خیلی عالیه
با دست راست میدهند با دست چپ از ملت خالی میکنند نمیخواه وام بیشتر کنید جلو بی رویه صادرات مصالح ساختمانی بگیر صادرات میشه به کشورهای همسایه آهن شده خون ناحق
کسی که میخاد برگرده به روستای پدری خودش، وارد گردونه مسخره بازی و کاغذ بازی ادارات و قوانین غیر منطقی میشه، پس مردم رو دنبال نخود سیاه نفرستید
اگر شهرهای ما به معنی واقعی توسعه یافته بودند قطعا روستاها هم بودند ولی متاسفانه روستاها هیچگونه زیرساخت زندگی مناسب ندارن