سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

درماندگی آموخته شده چیست؟‌

عضو سازمان روانشناسی کشور گفت:پژوهش‌های بسیاری نشان داده اند که یکی از عوامل مهم در ایجاد افسردگی احساس درماندگی آموخته شده تلقی می‌شود.

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، نظریه درماندگی آموخته شده را سلیگمن مطرح کرده و گفته است؛ زمانی که فـرد در موقعیـت ناکـامی هـای متعدد قرار میگیرد و احساس ناتوانی درونش ایجاد می شود آن وقت است که احساس  می کند دیگر نمی تواند  شرایط و  محیط‌ را کنترل کند.  احساس شکست را در خود پرورش داده و حس درماندگی درونش شکل می گیرد.

بی‌تاثیربودن فعالیت و پاسخ خود را تصور و  باور می کند. همین امر موجب می شود در موقعیت‌های بعدی نیز با وجود امکان موفقیت، پیشاپیش شکسـت را بپذیرد. در این نوع شرایط حتی اگر فرد در راستای موفقیت قدم بردارد باز هم ممکن است دستی دستی خود را به سمت شکست  سوق دهد.

شبنم مقتدری عضو سازمان نظام روان شناسی و مشاوره در گفت‌گو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان اظهار کرد:زمانی که انسان‌ها به این نتیجه برسند که پیامد و نتیجه هر فعالیت آن‌ها ارتباطی به تلاش آن‌ها ندارد، دچار درماندگی خواهند شد. افراد زمانی که نیازی دارند و برای رفع آن تلاش می‌کنند و اگر با مانع روبرو شوند نا کامی را تجربه خواهند کرد. زمانی که فرد در این ناکامی به شکل مستمر بماند، اتفاق های ناگواری رخ خواهد داد.

او در ادامه گفت: مثلا فرد این باور را دارد که هر چه برای موفقیت تلاش کند فایده‌ای نخواهد داشت، پس تلاش نمی‌کند.یا زمانی که والدین با رفتار‌های آسیب زای فرزندمواجه می‌شوند چندین بار به شیوه‌های متعدد تلاش میکنند تا تغییری در فرزندشان ایجاد کنند اما چون نمی توانند از تربیت فرزندشان دست می کشند و ناامید می شوند.

مقتدری بیان کرد: یا مثلا فردی در مسائل مالی با شکست مواجه می شود و مجدد تلاش می‌کند اما وقتی به نتیجه مد نظر خود نرسد آن وقت است که دیگر تلاش نخواهد کرد‌ و کاملا ناامید به زندگی ادامه می دهد.

او تصریح کرد: در بین دانشجو‌یان دیده ایم دانشجویی در امتحانی که نتوانسته ترم گذشته نمره قبولی را دریافت کند حتی اگر الان از شرایط روانی بهتری هم برخوردار باشد، اما تلاشی برای خواندن آن درس نمی‌کند ومرتبط با خواندن آن درس یاانجام تکالیف مرتبط با آن اهمال می‌کند ومی گوید قطعا شکست می‌خورم. یا خیلی از افرادی که در کنکور یک بار شکست خوردند دیگر تلاشی برای آن نمی‌کنند،همچنین افرادی که در محل کار به رغم تلاش نتوانستند رشد کافی را کسب کنند یا دست از کار می‌کشند یا با بی تفاوتی ادامه می‌دهندو تلاش مضاعفی در جهت هدف خود نمی‌کنند . در این راستا حتی افرادی که هدف کاهش وزن را مد نظر داشته اند و دست از ورزش و ادامه رژیم غذایی کشیده اند و حالا  با ادامه افزایش وزن مواجه هستند.


مقندری تصریح کرد: عدم مراجعه به روان شناس، روان پزشک یا پزشک برای پیگیری سلامت جسم یا روان فرد مانند شرایطی است که فرد دقایقی در دریا قرار دارد یک شکافی در بدنه قایق به وجود آمده و فرد می‌تواند راه حلی پیدا کرده و با شرایط  را مدیریت کند، اما از هر گونه تلاشی سر باز می‌زند.در این شرایط و مثال‌هایی که ذکر شد فرد می‌تواند انفعال و درماندگی را انتخاب کند و دیگر تلاشی نکند.

او با اشاره به این که تحقیقاتی صورت گرفته، بیان کرد: پژوهش‌های بسیاری نشان داده اند که یکی از عوامل مهم در ایجاد افسردگی همین درماندگی آموخته شده است.

مقتدری در پاسخ به این سؤال که تفسیر این افراد در مورد رویداد‌های منفی چیست؟ گفت:افراد مبتلا به درماندگی آموخته شده، شکست‌ها، رویداد‌های منفی و.. را به عوامل درونی نسبت می‌دهند و خود را عامل اصلی آن شکست‌ها یا به وجود آورنده  رویداد‌ها می‌دانند و معتقدند در ابعاد دیگر زندگی شان هم قابل تعمیم است .معتقدند این علت به شکل ثابت است و قابل تغییر نخواهد بود و در آینده نیز ادامه خواهد داشت.

او بیان کرد:این افراد معمولا سبک اسنادی بدبینانه که درونی پایدار کلی و شخصی را انتخاب می‌کنند ؛یعنی خود و ضعف‌ها و عدم توانایی درونی راعامل اصلی شکست‌ها و ناکامی‌ها می‌دانند و آن را همیشگی دانسته نه موقت و زودگذر.موفقیت خود را فقط محدود به همان یک عامل می‌دانند و عوامل شکست را مجموعه عوامل درونی و بیرونی نمی‌داند و فقط خود را عامل اصلی تلقی میکند.


درماندگی آموخته شده چگونه درمان می‌شود؟

این مدرس دانشگاه گفت:زمانی که فرد با درماندگی آموخته شده روبرو می‌شود می‌تواند علائمی مانند احساس ناکامی، نا امیدی احساس عدم کنترل، کاهش انگیزه مواجه شود و ارزشمندی خود را به وابسته به عوامل بیرونی مثل موفق شدن یا نشدن بداند یا مثلا وقتی با شکستی مواجه می‌شود دیگر خود را ارزشمند نمی‌داند. امتناع از تلاش مثلا فرد هیچ گونه تلاشی برای پیدا کردن حل مسأله نمی‌کندو یا اعتماد به نفسش کاهش می‌یابد و فرد خود را توانمند نمی‌داند. فرد نمی‌تواند تصمیم گیری کند و بیشتر زمانی که با عدم تصمیم گیری مواجه می‌شود، زمان زیادی است که در آن شرایط ناتوانی برای انتخاب مانده. با تعارض مواجه می‌شود و انفعال و سلطه پذیری را انتخاب میکند.

مقتدری بیان کرد: با دیدن این علائم و علائمی از این قبیل که فرد عملکرد روزمره اش با گذشته متفاوت شده و یا با اخلال مواجه شده است ضروری هست که به روان درمانگر مراجعه شود تا ریشه اصلی و علت آن مشخص شود و بعد روند درمان توسط روان درمان گر برنامه ریزی شود. روند درمان می‌تواند زمان بر باشد و اینکه اگر مدت زمان کمتری باشد که فرد در این شرایط قرار دارد مراجعه مناسب‌تر است. پس هر چه زودتر مراجعه به روان درمانگر صورت گیرد مناسب‌تر است.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۰:۲۴ ۰۴ آذر ۱۴۰۲
سلام آیه قرآن می‌فرماید ان مع العسر یسرا. قطعا با هرسختی، آسانی است .حالاشماها حقوق ها را با اینکه کم تعیین کردید برای کارگران ولی عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد بدانید نمیتوانید اسیر کنید‌ تا خدا نخواهد .و سرانجام کافران بد سرانجامی است وخداوندشنوا وحکیم وشکست ناپذیر است
ناشناس
۰۹:۵۱ ۰۴ آذر ۱۴۰۲
چند سال اخیر مردم ایران بخصوص جوانها خیلی نا امید سر خورده شدند هرکس هم هرچی تلاش می‌کنه بجایی نمیرسه مثلا یک جوان ده ۷۰ و۸۰ هرچی کار بکنه نمی‌تواند یک پراید فکسنی بخره ویا یک خانه ۶۰ ۷۰ متری پس حرف از افسردگی میزنید راه حلش را بگویید وگرنه همه اکثراً ملت ایران نا امید افسرده هستند نه می‌توانند ازدواج کنند بخاطر گرانی واجاره مسکن ونه یک خودرو میتونند برای آینده شان بخرند
123
۰۹:۴۲ ۰۴ آذر ۱۴۰۲
آقا همین که از دست این اوضاع تورم و رکود و فشار زندگی دیوونه نشده ایم خدا را شکر. وگرنه افسردگی که شامل همه دهکهای زیر 5 شده است. ممنون از همه مسئولین
ناشناس
۰۹:۴۲ ۰۴ آذر ۱۴۰۲
اینکه طرف متناسب با تلاشش نتیجه نمیگیرد و افسرده میشود فقط با حرف و توصیه درست نمیشود،شاید از جهاتی قانون جنگل بهتر باشد مثلا اگر حیوانی بازنده شد دایم امکان مبارزه مجدد وجود دارد و برنده نیز دایم در خطر است ولی انسان با قوانین تبعیض آمیز برای عده ای حاشیه امن و انحصار میسازد و حق اعتراض و شانس مجدد از بازنده گرفته میشود.مثلا در کنکور( که الزاما نشان دهنده همه استعدادها نیست) یک نفر ده درصد ضعیف تر است ودر فلان رشته قبول نمیشود ولی در آینده سطح زندگیش با وجود تلاش بسیار به جای ده درصد،هزاران درصد پایینتر است،باید قوانین ریشه ای تغییر کند و عادلانه شود
فرزند ایران
۰۹:۳۳ ۰۴ آذر ۱۴۰۲
والا تو این کشور آدم هر چقدر تلاش میکنه و زیر پاش خالی می کنن و رانت بازی، قطعاً فرد به اختلال درماندگی آموخته شده مبتلا میشه
ناشناس
۰۹:۱۶ ۰۴ آذر ۱۴۰۲
انگار متن یک کتاب را دانلود و در این ستون کپی شده است !!!!
باید راجع ب راه حل بیشتر صحبت شود وگرنه همه دانلود کردن را بلدن!!!