سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

ماجرای ترس محافظ حاج قاسم از مراسم عروسی

همسر شهید وحید زمانی نیا خاطره‌ای از ازدواجشان را روایت کرد.

بعد از چند جلسه دیدار در خارج از منزل، یک جلسه مادر آقا وحید با عروس بزرگ شان آمدند منزل ما. مجدد تمام مسائلی را که آقا وحید در جلسه‌ی اول گفته بود، مادرشان مرور کردند که مبادا چیزی بر ما پوشیده بماند.

چند روز گذشت. با شیرینی و دسته گل آمدند خواستگاری. تا آن روز پدر آقا وحید را ندیده بودم. وقتی وارد منزل شدند، نگاهم به نگاه پدرشان افتاد. ایشان هم با لبخندی جواب نگاه مرا دادند. این نگاه و لبخند محبت آمیز، برای من حس قشنگی بود. صحبت‌هایی که معمول هر شب خواستگاری است. انجام شد و قرار بله برون گذاشتند.

پنجم شهریور برای من روز بزرگی بود. مهمان‌ها با یک دسته گل و یک جعبه شیرینی و یک سری هدایای کادوپیچ شده قشنگ وارد شدند.

خرید‌ها را روی میز گذاشتند و نشستند. برایم روسری و کیف و انگشتر آورده بودند.

به گمانم همه‌ی خرید‌ها را آقا وحید با سلیقه‌ی خودش انجام داده بود انگشتر نشان را معمولاً ساده انتخاب می‌کنند، اما انگشتر من خاص بود بعد از گرفتن اجازه از پدرم برای خواندن صیغه، برادر آقا وحید با یکی از دوستانش که روحانی بود، تماس گرفت و صیغه محرمیت بین ما جاری شد.

من و وحید محرم هم شدیم. اعضای خانواده یکی یکی تبریک گفتند و مرا بوسیدند.

پدرشوهرم روی سرم دست کشید و گفت: «دخترم خوشبخت بشین.»

پدر و مادر آقا وحید گفتند: «عقد و عروسی رو با هم بگیریم.» خود آقا وحید گفت: «دلم می‌خواد یه عروسی خوب بگیرم.» می‌دانست عروسی برایم مهم است. بعدا به من گفت: «زهرا فقط از یه چیز می‌ترسم. اینکه یه جوون بیاد داخل مجلس من بشینه و توان گرفتن نداشته باشه و دلش بسوزه. اینجوری جیگرم کباب میشه.»

پرسیدم: «حالا می‌خوای چی کار کنی؟» گفت: «یه عروسی ساده می‌گیرم. هر جوونی دید، با خودش بگه: پس اینطوری هم می‌شه عروسی گرفت! که تشویق بشه برای ازدواج کردن.»

راوی: همسر شهید

برگرفته از کتاب «من محافظ حاج قاسمم»

خاطرات شهید وحید زمانی‌نیا (عضو تیم حفاظتی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی)

منبع: جوان آنلاین 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۸
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۲:۱۹ ۲۰ آبان ۱۴۰۲
خداوند روح همه رفتگان و شهدا را قرین رحمت بفرمایید ،هر چی انسان شریف درستکار شهید شدند و همه دزدها مودن پدر راس کارند دارن مملکت را میچاپن
ناشناس
۱۶:۰۷ ۲۰ آبان ۱۴۰۲
درود خداوند متعال بر شهدای انقلاب اسلامی ایران و مرگ بر منافقین آلبانی نشین‌ کور دل
ناشناس
۰۷:۲۵ ۱۹ آبان ۱۴۰۲
شهدا بهترین الگوی اجتماعی هستند.
روحشان شاد به برکت حمد و صلوات
ناشناس
۲۱:۲۸ ۱۸ آبان ۱۴۰۲
شهدا شمع محفل بشریتنند
سیدامیرخوبی سرشت
۱۰:۰۹ ۱۸ آبان ۱۴۰۲
شهادتم آرزوست...
ناشناس
۱۷:۵۹ ۱۷ آبان ۱۴۰۲
شادی روحش صلوات
ناشناس
۱۷:۵۶ ۱۷ آبان ۱۴۰۲
کجایید شهیدان خدابی
ناشناس
۱۳:۲۶ ۱۷ آبان ۱۴۰۲
چهره های بهشتی که آدم از دیدنشون لذت می بره
ناشناس
۱۲:۳۹ ۱۷ آبان ۱۴۰۲
خوش بسعادت شهدا. روحشون شاد ان شاءالله
مریم
۱۲:۱۸ ۱۷ آبان ۱۴۰۲
التماس دعا آقا وحید
ناشناس
۱۰:۱۷ ۱۷ آبان ۱۴۰۲
روحش شاد منم برا عروسیم ساده گرفتم که بقیه نگاه کنن و یاد بگیرن
ناشناس
۱۰:۱۲ ۱۷ آبان ۱۴۰۲
انسان های بزرگ اینگونه اند
ناشناس
۰۹:۴۸ ۱۷ آبان ۱۴۰۲
روحشان شاد و یادشان گرامی ببرکت اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ناشناس
۰۹:۴۷ ۱۷ آبان ۱۴۰۲
ایولله، مشتی بودی و هستی
روحت شاد
ناشناس
۰۹:۴۶ ۱۷ آبان ۱۴۰۲
درود خدا و فرشتگانش بر او و پدر و مادرش
علی
۰۹:۲۰ ۱۷ آبان ۱۴۰۲
روحت شاد
از همنشین حاج قاسم عزیز غیر از این توقعی نیست
ناشناس
۰۸:۵۸ ۱۷ آبان ۱۴۰۲
روحش شاد
ناشناس
۰۸:۵۷ ۱۷ آبان ۱۴۰۲
شادی ارواح مطهر شهدا صلوات..
خوش بحال اقا وحید، محافظ حاج قاسم، شونه ب شونه سردار کنارش بوده...