تصمیم آشکار رژیم صهیونیستی برای انجام «تهاجم زمینی محدودتر» به جای خواست جاهطلبانه «حمله تمامعیار زمینی» (حمله به قصد اشغال) به باریکه غزه که از روزهای پایانی هفته گذشته عملی شد، از این واقعیت مهم حکایت دارد که درگیری با مبارزان حماس، به اندازهای که سردمداران رژیم و حامیان بینالمللی آن تصور میکردند سهل نیست. حماس شاید به زعم دشمنانش از توان اطلاعاتی و تجهیزاتی و حمایتی ضعیفتری برخوردار باشد، ولی عزم راسخ مبارزان فلسطینی در توقف تجاوز اشغالگران، چنان راسخ و زیربنایی است که هیچ ارتش و سلاحی را توانایی ایستادگی در برابرش نیست.
بنا بر اعلام جنبش جهاد اسلامی فلسطین، تجاوز زمینی از چند روز پیش آغاز شده، ولی دشمن نتوانسته است هیچ دستاوردی جز نفوذ محدود به مناطق باز به دست آورد. نتیجه این شده که به ادعای مقامهای تلآویو، حدود ۱۵۰ هدف زیرزمینی تحت هدف قرار گرفته؛ اهدافی که به نوشته الجزیره، نمیشود به آسانی آن را باور کرد، شاید ۱۵۰ تونل به هم پیوسته وجود داشته باشد.
حتی اگر ادعای رژیم در این باره درست باشد، سیستم پیچیده و تارعنکبوتی تونلهای زیرزمینی غزه، بزرگتر و پیچیدهتر از آن است که با تهاجمی در این ابعاد و حتی ابعادی بزرگتر از آن، از هم بپاشد و کارایی خود را از دست دهد. این همان مسألهای است که وبسایت «آکسیوس» به تازگی در موردش به ارتش رژیم هشدار داده و با اشاره به نقش مهم این تونلها در درگیریهای زمینی در صورت عملیات زمینی تاکید کرده که این تونلها سربازان صهیونیستی را با خطر کمین و تلههای انفجاری مواجه خواهد کرد.
ارتش رژیم حداقل از سال ۲۰۰۱، زمانی که حماس از یک تونل برای منفجر کردن مواد منفجره در زیر یک پاسگاه مرزی در سرزمین اشغالی استفاده کرد، از تهدید شبکه زیرزمینی تونلها مطلع بوده است. از سال ۲۰۰۴، گردان «راسوها» در وزارت جنگ روی مکانیابی و تخریب تونلها با استفاده از رباتهای کنترل از راه دور، تمرکز دارد، ولی اکنون این تونلها به چاه ویل کابینه جنگ رژیم تبدیل شده است.
این در حالی است که به اذعان کارشناسان جنگی، تحقق هدف ادعایی و زیادهخواهانه تلآویو مبنی بر «از بین بردن حماس»، در گرو پاکسازی تونلها است؛ جایی که مبارزان حماس میتوانند در کمین نشسته و آن را به مدفن جنگجویان صهیونیست تبدیل کنند.
تونلها؛ شبکهای برای فرارفتن از محدودیتها
امضای قرارداد صلح میان مصر و رژیم صهیونیستی در آستانه آغاز دهه ۱۹۸۰ میلادی و دوپاره شدن شهر مرزی رفح، ابتکار تونلسازی را در غزه به عنوان راهکاری برای غلبه بر محدودیتهای ایجاد شده کلید زد. این تونلها که در ابتدا برای حمل و نقل غذا، سوخت، افراد، نیروها، اسلحه و مهمات، به کار میرفت، پس از قدرت گرفتن حماس در سال ۲۰۰۷ و تنگتر شدن حلقه محاصره غزه، مقیاسش گستردهتر و کارکردش متنوعتر شد. پیچیدگی این تونلها نیز در سالهای اخیر افزایش پیدا کرده است. برخی از آنها به برق، روشنایی و خطوط ریلی مجهز شدهاند. آنها احتمالاً بخشهای بزرگی از نوار غزه را در برمیگیرند و در برخی نقاط عمق آنها به بیش از ۱۰۰ فوت (۳۰ متر) زیرسطح میرسد و به دهها نقطه دسترسی پنهان ختم میشوند.
«یحیی سنوار» رهبر سیاسی حماس در سال ۲۰۲۱ از وجود ۵۰۰ کیلومتر تونل زیرزمینی در غزهی ۳۶۵ کیلومتری خبر داد و از کارکرد دفاعی و تهاجمی این سازهها گفت؛ دفاعی برای پنهان شدن از تسلیحات نظارتی رژیم و فرار از محاصره و کارکرد تهاجمی برای ورود به سرزمینهای اشغالی و گذر از موانع ایجاد شده برای ضربه زدن به مواضع اشغالگران.
تلآویو در سال ۲۰۱۴ در جنگ با حماس، نابودی تونلها را هدفگذاری کرده بود، ولی از پس آن برنیامد. اکنون حدود ۲ سال از زمانی که سنوار از ترس صهیونیستها از «سلاح استراتژیکی»، چون تونلها پرده برداشت و ۹ سال از ناکامی رژیم در نابودی تونلها میگذرد و به حتم طی این مدت، هزارتوی زیرزمینی غزه، گستردهتر هم شده است. بر این مبنا طول بیش از دو برابری تونلهای غزه در قیاس با متروی واشنگتن، لرزه بر اندام آمریکا و دست نشانده منطقهای او انداخته است؛ شبکهای درهم تنیده در یکی از متراکمترین مناطق جغرافیایی دنیا که علاوه بر حمل و نقل افراد و کالاها، از آن به عنوان انبار مهمات و مرکز فرماندهی و کنترل حماس به دور از دید هواپیماها و پهپادهای جاسوسی ارتش رژیم استفاده میشود.
رژیمی که در جنگ ۲۰۱۴ در تخریب کامل شبکه زیرزمینی غزه به بنبست خورد، این بار مدعی است با یک استراتژی جدید، میخواهد کار حماس را با ویران کردن تونلها یکسره کند، ولی بنا بر برآوردهای کارشناسی این بار هم اشتباه میکند. اشتباهی که شاید بعدها به درس عبرتی دیگر برایش تبدیل شود، مانند آنچه اخیراً نیویورک تایمز در مورد علت غافلگیر شدن صهیونیستها در عملیات طوفانالاقصی نوشت؛ اینکه در واقع ارزیابیهای نادرست سازمانهای اطلاعاتی و نظامی صهیونیستی از تهدید حماس و غرور و تکبر مقامات سیاسی و امنیتی صهیونیست نسبت به برتری نظامی و تکنولوژیکی این رژیم نسبت به جنبش مقاومت اسلامی فلسطین و دستکم گرفتن شدت حمله بود که ضربههایی جدی به صهیونیستها وارد کرد.
مزیت نامتقارن حماس در جنگ تونلها
با وجود اینکه صهیونیستها در سالهای اخیر فناوریهای جدیدی را برای شناسایی و تخریب تونلها و همچنین پلتفرمهای رباتیکی را برای نقشه برداری و مبارزه با محیطهای زیرزمینی توسعه داده است، ولی پیچیدهتر شدن شبکه بزرگی از تونلها در یک قطعه نسبتاً کوچک از پهنه خاکی، در جنگ نامتقارن به حماس برتری میدهند. این تونلها عملیات مورد انتظار صهیونیستها در یک محیط شهری را پیچیدهتر میکند. «سیانان» در گزارشی با تاکید بر این برتری برای حماس، از ناکارآمدی مزایای فناوری «ارتش پیشرفتهتری مانند ارتش اسرائیل» در برابر این تونلها هشدار داد. این رسانه با اشاره به بنا شدن این شبکه زیرزمینی در یک منطقه شهری متراکم، جنبههای تاکتیکی، استراتژیکی، عملیاتی و حفاظتی (برای جمعیت غیرنظامی) تقابل با آن را پیچیدهتر از مقابله با تونلهای مشابه «القاعده» در کوههای افغانستان دانست و به کنایه نوشت: «هیچ راه حلی برای مقابله با تهدید تونل وجود ندارد، به عبارتی گنبد آهنینی برای تونلها وجود ندارد.»
همچنین «عرب نیوز» با اشاره به منوط بودن نابودی حماس به پاکسازی و فروریختن این تونلها نوشت: نبرد در مناطق شهری پرجمعیت و حرکت زیرزمینی میتواند ارتش رژیم را از برخی از مزایای فناوریاش محروم کند و در عین حال حماس را هم در بالا و هم در زیر زمین برتری دهد.
به گفته «جان اسپنسر» سرگرد بازنشسته آمریکایی و رئیس مطالعات جنگ شهری در «مؤسسه جنگ مدرن» در وست پوینت در گفتگو با «آسوشیتدپرس»، مدافعان شهری زمان دارند تا به جایی که قرار است باشند فکر کنند و میلیونها مکان برای مخفی شدن وجود دارد که میتوانند در آن باشند. آنها میتوانند زمان درگیری را انتخاب کنند، شما نمیتوانید آنها را ببینید، اما آنها میتوانند شما را ببینند. نبردهای تونل از سختترین جنگها برای ارتشها است. یک مبارز مصمم در یک سیستم تونل میتواند انتخاب کند که مبارزه از کجا شروع شود و با توجه به فرصتهای فراوان برای کمین، اغلب تعیین کند که مبارزه چگونه پایان یابد. این امر به ویژه در نوار غزه، که رژیم از سیستم تونل آن با نام «متروی غزه» نام میبرد، صادق است.
چالشهای رژیم برای جنگ تونلها
گذشته از بیاثر شدن مزیتهای فناوری ارتش صهیونیستی و برتری حماس در جنگ زمینی، جنگ تونلها برای رژیم چالشهای بیشماری در پی دارد. نخستین چالشی که دولت به شدت مورد انتقاد نتانیاهو در عرصه داخلی با آن روبهرو است، بی توجهی کابینه جنگ به وضعیت و سرنوشت گروگانهایی است که در اختیار حماس هستند و گفته میشود در این تونلها نگهداری میشوند.
گزینههای مختلفی در مورد ورود جدی غاصبان به جنگ تونلها مطرح میشود که همه به نگرانیها در جامعه صهیونیستی دامن میزند. «میدل ایست آی» در گزارشی نوشته تلآویو در نظر دارد با نظارت کماندوهای نیروهای دلتای آمریکا به عنوان بخشی از حمله غافلگیرانه به نوار غزه، تونلهای حماس را با نوعی گاز اعصاب یا سلاح شیمیایی پر کند. از سوی دیگر «سیمور هرش» خبرنگار آمریکایی در یک یادداشت در پلتفورم «ساباستک» به نقل از یک مقام آمریکایی مطلع نوشته که سران رژیم در نظر دارند پیش از ارسال نیروها به غزه در سیستم تونل گسترده حماس آب بیاندازند.
در این میان برخی ادعا میکنند صهیونیستها به دنبال راهی برای نجات گروگانها و همزمان تسخیر تونلها هستند. اندیشکده امنیتی «سوفان» در نیویورک مدعی شده که پاکسازی تونلها با گروگانهایی که در داخل آن به دام افتادهاند، احتمالاً یک «فرایند آهسته و روشمند» خواهد بود، زیرا صهیونیستها برای نقشهبرداری از تونلها و تلههای احتمالی آنها به رباتها و اطلاعات دیگر تکیه میکنند.
این ادعاها در حالی مطرح میشود که بسیاری کارشناسان جنگی از جمله «دافنه ریچموند-باراک»، استاد دانشگاه «رایشمن» در سرزمینهای اشغالی که کتابی در مورد جنگهای زیرزمینی نوشته، هشدار میدهد که بسیاری از مزیتهای فناوری ارتش رژیم در جنگ تونلها از بین خواهند رفت و به شبه نظامیان برتری خواهند داد. به نوشته الجزیره، حماس زیرساختهای ارتباطی «ضد اسرائیل» را در شبکه گسترده تونلهای خود ایجاد کرده است. گفته میشود که دهها کیلومتر کابل با محافظ الکترومغناطیسی قوی برای جلوگیری از تشخیص و رهگیری سیگنالها گذاشته شده است. این تجهیزات که در مدرنترین تونلها نصب شدهاند، در مکانهای بسیار عمیق قرار گرفتهاند و تقریباً بهطور کامل در برابر صهیونیستها ایمن است. کابلها حداقل مقدار تابش الکترومغناطیسی را ساطع میکنند و عمق زیاد آن در ۲۰ متری زمین، در عمل از تشخیص و رهگیری سیگنال جلوگیری میکند.
رژیم صهیونیستی برای برتری یابی در جنگ تونلها، ورود هرگونه سوخت به غزه را هم قطع کرده است، چرا که معتقد است با قطع جریان سوخترسانی، سیستم تهویه تونلها از کار میافتد و کارآیی تونلها از بین میرود. این در حالی است که بر اساس گزارشی که در نیویورکتایمز منتشر شده، مقامات عربی و غربی بر این باورند که حماس به احتمال زیاد، ذخایر زیادی از غذا، دارو و سوخت در سیستمهای تونل زیرزمینی نوار غزه ایجاد کرده است. بر اساس این گزارش، احتمالاً علاوه بر صدها هزار لیتر سوخت برای وسایل نقلیه و موشک، مهمات، مواد منفجره و مواد خام برای تولید بیشتر، همچنین غذا، آب و دارو نیز در سیستمهای تونل زیرزمینی نوار غزه وجود دارد.
ترکیبی از حمله زمینی و بمباران هوایی هم راهکاری است که کابینه جنگ نتانیاهو بر آن متمرکز است، ولی به اذعان کارشناسان این شیوه جنگی هم کارایی ندارد. به نوشته الجزیره، حفاری در عمق، به حماس مزیت بیشتری میدهد که تونلهایشان نسبت به بمباران صهیونیستها مصون بماند. بمبهای آهنی معمولی- بهصورت سقوط آزاد یا هدایتشونده لیزری- نفوذ ضعیفی به عمق دارند. هر چیزی عمیقتر از یک متر (۳ فوت) نسبتاً امن است. برای از بین بردن اهدافی که بیشتر در عمق زمین پنهان شدهاند، مهمات ویژه مورد نیاز است. بمبهای شتابدار راکتی میتوانند علیه تونلها و پناهگاههای زیرزمینی استفاده شوند. اما در غزه، کارآیی آنها مشکوک است؛ زیرا توانایی نفوذ به عمق ۲۰ متری زمین را ندارند.
این امر باعث حفاظت از تونلها در چندین طبقه بتنی میشود که حتی مهمات بزرگتر نیز در نفوذ به آنها مشکل دارند. بمبها و راکتها معمولاً وقتی به مانعی سخت برخورد میکنند، منفجر میشوند و به اولین طبقه بتنی نفوذ میکنند؛ اما قدرت عبور از طبقههای بعدی را ندارند. اگر قرار باشد تخریبی صورت بگیرد، این تخریب با کلاهکهای پشت سر هم عملیاتی میشود. یعنی همانجایی که اولین انفجار صورت گرفت، باید انفجارهای بعدی هم در همانجا صورت بگیرد تا طبقات زیرین یکی یکی فرو بریزد. اکثر این کلاهکها برای از بین بردن دو سطح یا دو طبقه – و حداکثر سهطبقه- طراحی شده است؛ اما هیچکدام نمیتوانند از سه یا چهار طبقه عبور کنند. «بمبهای سنگرشکن» هم که اهمیت خاصی دارند و برای زدن بزرگترین و سختترین پناهگاههای زیرزمینی طراحی شدهاند، بیتردید در این درگیری «تغییردهنده بازی» نیستند. رژیم تعداد نامعلومی از بمبهای «به عمق رونده» ۲۱۰۰ کیلوگرمی (۴۵۰۰پو ندی) GBU-۲۸ خریداری کرده، اما بعید است این بمبها بتوانند تفاوت استراتژیک ایجاد کنند.
با وجود این چالشها، صهیونیستها تنها زمانی به هدف کذایی و ادعایی خود میرسند که این تونلها ویران شوند یا به عبارتی خود و نیروهایشان در تونلهای حماس مدفون شوند.
به رغم حمایتهای بیامان واشنگتن و برخی پایتختهای اروپایی از ادامه حملات وحشیانه صهیونیستها به نوار غزه و دمیدن بر آتش جنگ و ویرانی، کسی مسئولیت تهاجم احتمالی گسترده زمینی رژیم به غزه را گردن نمیگیرد، حتی شخص نتانیاهو یا حامی تمام عیارش بایدن. بایدن اگرچه در سفر به غزه به سردمداران صهیونیست اطمینان خاطر داد که چیزی از حمایتهای مالی، تجهیزاتی و اطلاعاتی برایشان در جنگ علیه مردم مظلوم فلسطین کم نخواهد گذاشت، ولی مقامهای دولتش به خاطر آگاهی در مورد هزینههای جبرانناپذیر و پیامدهای ویرانگر نبرد زمینی تاکید میکنند که به رژیم صهیونیستی در مورد چگونگی حمله زمینی به غزه مشورت ندادهاند.
اشتباه نتانیاهو در ورود به جنگ زمینی تمام عیار با قصد اشغال غزه، به آخرین اشتباه رژیم صهیونیستی تبدیل خواهد شد. باز شدن جبهههای جدید علیه این رژیم در منطقه، چیزی از موجودیت جعلی تلآویو بر پهنه خاکی باقی نخواهد گذاشت و آن وقت است که پیشبینی رهبر انقلاب مبنی بر نابودی رژیم محقق میشود، چنانکه که در فروردین ۱۴۰۲ فرمودند: «ما گفتیم رژیم صهیونیستی ۲۵ سال دیگر را نمیبیند، خودشان عجله کردند و زودتر میخواهند بروند.»
منبع: مهر
جنگ خوب نیست اما اسرائیل بیش از 75ساله که فلسطینیان را قتل عام و محروم ازهمه امکانات نگه داشته. و این موتور محرکه مظلومین هست
وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا ﴿۸۱ الاسراء﴾
و بگو حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره نابودشدنى است