سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

یکی از نادرترین بیماری‌های دنیا که هنوز درمان مشخصی برای آن پیدا نشده است

این دست مال من نیست... کاری را که من می‌خواهم انجام نمی‌دهد! وقتی این جمله‌ها برای اولین بار از دهان کارن بیرن ۴۵ ساله بیرون آمدند، همه با تعجب به او نگاه کردند.

خیلی‌ها فکر می‌کردند کارن دیوانه شده، اما حرف‌های او حقیقت داشت؛ با ورکردنی نبود، اما به نظر می‌رسید دست چپ کارن تحت کنترل او نیست و هرکاری که خودش دوست دارد انجام می‌دهد، طوری که انگار یک نفر دیگر هدایت آن را به عهده دارد.

کارن قبل از ابتلا به این بیماری عجیب، صرع داشت و به همین خاطر تحت عمل جراحی مغز قرار گرفته بود وحالا نتیجه عمل، این بود که دست چپش به فرمان خودش عمل می‌کرد. با انجام تحقیقات بیشتر مشخص شدکه کارن به بیماری نادر سندروم دست بیگانه گرفتار شده؛ بیماری ناشناخته‌ای که درمان آن هنوز به صورت یک معمای حل نشده باقی مانده است. 

همه چیز از زمانی آغاز شد که کارن ۲۷ ساله بود. او از ۱۰ سالگی به بیماری صرع مبتلا بود و سال‌ها از مشکلات این بیماری رنج می‌برد؛ برای همین بالاخره راضی شد که عمل جراحی ویژه‌ای روی مغز او انجام شود تا بلکه از شر آن رها شود. معمولا در جراحی‌ای که برای درمان صرع صورت می‌گیرد بخش کوچکی از مغز که درگیر این بیماری است شناسایی و برداشته می‌شود. 

زمانی که بخش صدمه دیده مغز به خوبی شناسایی نشود یا عمل جراحی موفقیت‌آمیز نباشد، امکان اینکه وضعیت بیمار بدتر شود وجود دارد. این اتفاق ناگوار در مورد کارن رخ داد و پزشک جراح بخشی از قسمت پینه‌ای مغز او را برداشت و به این ترتیب آن قسمت از اعصاب مغز او که وظیفه هماهنگی و ارتباط برقرار کردن بین دو نیمکره را داشتند از بین رفتند. 

کارن پس از جراحی مغزش به دلیل بیماری صرع دچار ناهماهنگی در قسمت راست و چپ مغزش شد

هرچند بریدن جسم پینه‌ای مغز موجب بهبودی بیماری صرع کارن شد، اما مشکل بزرگ‌تری را برای او به وجود آورد و بعد از مدتی تیم پزشکی معالج او متوجه رفتار‌های غیرطبیعی و عجیبی از کارن شدند. کارن زمانی را که اولین نشانه‌های بیماری در بدنش بروز کردند به خوبی به یاد دارد. او می‌گوید: «یک روز دکتر اوکانر برای معاینه کنار تختم ایستاده بود که ناگهان رو به من کرد و گفت: «کارن چه کار می‌کنی؟ چرا دکمه یقه ات را باز می‌کنی؟»

تا آن زمان من اصلا نمی‌دانستم که دست چپم در حال باز کردن دکمه لباسم است. بعد از اینکه فهمیدم دکمه یقه‌ام را باز کرده‌ام آن را با دست راستم بستم، اما به محض اینکه دکمه را بستم دست چپم دوباره شروع به باز کردن دکمه کرد. دکتر با دیدن این صحنه فورا پزشک دیگری را از جریان مطلع کرد و با گفتن جمله «مایک باید هر چه زودتر اینجا بیایی، مشکلی داریم» از او خواست تا به بیمارستان بیاید.»

دست غیرقابل کنترل

نتیجه آزمایشات نشان داد که دست چپ کارن بعد از عمل از اختیار او خارج شده است؛ به گفته کارن اتفاق‌های عجیبی در روز‌های اولیه بروز نشانه‌های سندروم برایش رخ می‌داد. مثلا با دست راستش سیگاری را روشن می‌کرد و آن را روی جا سیگاری می‌گذاشت و در کمال تعجب می‌دید که دست چپش بی‌اختیار سیگار را در جاسیگاری خاموش می‌کند.

حتی گاهی اوقات وقتی در خیابان مشغول راه رفتن بود دست چپش بدون اراده او، وارد کیفش می‌شد و اشیای داخل کیف را به بیرون می‌انداخت و کارن اصلا متوجه نمی‌شد که وسایل داخل کیفش در حال افتادن هستند. 

با انتشار خبر وضعیت عجیب کارن، دکتر میشل ماسلی یکی از محققان برجسته این بیماری، نزد کارن رفت تا شرایط او را از نزدیک بررسی کند. دکتر ماسلی بعد از اولین ملاقات، در پرونده پزشکی کارن نوشت: «دست چپ این بیمار و حتی گاهی اوقات پای چپش طوری عمل می‌کنند که انگار تحت کنترل موجود هوشمند بیگانه‌ای قرار دارند.» 

به عقیده دکتر ماسلی مشکل کارن ناشی از کشمکش‌های قدرتی بین نیمکره راست و چپ مغز او بود. البته کشف این نکته که در این بیماری نیمکره‌های مغز سعی در تسلط بر یکدیگر دارند به دهه ۱۹۵۰ باز می‌گردد؛ زمانی که برای اولین بار جراحان تصمیم گرفتند بیماری صرع را با بریدن جسم پینه‌ای مغز درمان کنند.

اگرچه بعد از برداشتن این قسمت از مغز بیماری صرع درمان می‌شد، اما بعضی از بیمارانی که مبتلا به صرع بودند در دنیای پزشکی با نام موارد سندروم دست بیگانه شناخته می‌شدند چراکه یکی از دست‌های آن‌ها تحت فرمان خودش عمل می‌کرد

 همه چیز درباره دست بیگانه

سندروم دست بیگانه، بیماری نادری است که در آن سیستم عصبی بیمار دچار اختلال می‌شود و در نتیجه یکی از دست‌هایش به صورت غیرارادی شروع به فعالیت می‌کند. این در حالی‌است که او از اینکه تا چند لحظه دیگر دستش ناگهان شروع به حرکت می‌کند باخبر نیست.

با اینکه این موضوع عجیب و دور از ذهن به نظر می‌رسد، اما حقیقت دارد و نشانه‌های ابتلا به این سندروم در افرادی که به آن مبتلا شده‌اند، تقریبا یکسان است. به کار افتادن دست به صورت غیرارادی و گرفتن ناگهانی اشیاء، لمس صورت و پاره کردن لباس‌ها علائم خفیف این بیماری هستند چراکه بعضی وقت‌ها نشانه‌های شدید و وحشتناک‌تری هم در افراد دیده می‌شود.

مثلا اگر بیمار جلوی میز غذا نشسته باشد، دست بیمار او ناخودآگاه به سمت غذا می‌رود و دهانش را پر از غذا می‌کند یا اینکه به دست سالم اجازه نمی‌دهد که هیچ کاری انجام بدهد؛ در شرایط حادتر دست مبتلا به سندروم ممکن است گلوی فرد بیمار را محکم بگیرد یا اینکه به او مشت بزند. 

معمولا بیمارانی که به این مشکل دچار می‌شوند، در عین اینکه حس می‌کنند این دست متعلق به آنهاست، اما معتقدند که بعضی وقت‌ها این دست هیچ ارتباطی با بدن آن‌ها ندارد. حتی شاید بعضی وقت‌ها رفتار‌های عجیبی هم از خودشان نشان بدهند، مثلا با خودشان شروع به صحبت بکنند یا مدعی شوند که دستی شیطانی دارند یا بگویند که این دست، دست آن‌ها نیست و متعلق به شخص دیگری است. 

این بیماری اولین بار در سال ۱۹۰۹ شناخته شد. از آن زمان تا امروز یعنی در طول ۱۰۲ سال فقط ۴۰ مورد از آن گزارش شده است. با این حال کمبود اطلاعات و آمار کافی، دست آشفته را به یک بیماری اسرارآمیز تبدیل کرده است. 

معمای درمان

اگرچه تا کنون درمان مشخصی برای سندروم دست بیگانه کشف نشده است، اما نشانه‌های این بیماری نادر را می‌توان با مشغول نگه داشتن دست بیمار به یک کار دیگر مثلا دادن یک شئ به او کاهش داد. مثلا وقتی یک بیمار می‌خواهد به سمت در برود و دستگیره را بگیرد همان‌طور که به سمت در حرکت می‌کند، به او یک قوطی می‌دهند تا آن را در دست بیگانه نگه دارد و به این ترتیب دست بیگانه، وقتی قوطی را محکم نگه می‌دارد و برای چنگ زدن به اشیای دیگر قوطی را رها نمی‌کند. البته بعضی وقت‌ها هم دست بیمار را از پشت می‌بندند یا دستکش‌های پهنی به دست او می‌کنند تا عکس‌العمل‌های غیرقابل پیش‌بینی دست آشفته تا حدودی کنترل شود. 

بیماری دکتر استرنجلاو

این بیماری، سندروم دکتر استرنجلاو هم نامیده می‌شود. دکتر استرنجلاو اسم یکی از فیلم‌های مشهور استنلی کوبریک است که در سال ۱۹۶۴ ساخته شد. در این فیلم پیتر سلرز در نقش دکتر استرنجلاو بازی می‌کند و دستی مکانیکی دارد که کار‌های عجیبی انجام می‌دهد؛ از حلقه زدن دور گردن استرنجلاو گرفته تا دادن سلام به سبک نازی‌ها. 

تجربه‌های مغزی

راجر اسپری عصب‌شناسی که به عنوان یکی از پیشگامان تحقیق روی این بیماری هم شناخته می‌شود، تحقیقات زیادی روی بیمارانی مانند کارن انجام داده است. در یکی از این آزمایش‌ها او رفتار چندین بیمار را که بخشی از مغز هر یک از آن‌ها برداشته شده بود مورد مطالعه قرار داد. دکتر اسپری مقابل یکی از آن‌ها یک جورچین قرار دارد و از او خواست جورچین را کامل کند. 

مرد بیمار در ابتدا سعی کرد با دست چپ که کنترل آن برعهده نیمکره راست است این کار را انجام دهد؛ به نظر می‌رسیدکه موفق شده است. بعد اسپری از بیمار خواست تا با دست راستش که کنترل آن برعهده نیمکره چپ است این کار را انجام دهد و همین جا بود که مشکل اصلی، خودش را نشان داد. 

دست راست بیمار به درستی عمل نمی‌کرد و بنابراین دست چپ او به کمک آمد، اما دست راست به هیچ عنوان کمک نمی‌خواست و در نتیجه هر دو دست مانند دو کودک شروع به دعوا کردند. اسپری روی چندین بیمار این آزمایش را انجام داد و در همه آن‌ها در آخر دو دست بیمار با یکدیگر درگیر می‌شدند؛ بنابراین اسپری نتیجه گرفت که هر یک از نیمکره‌های مغز یک سیستم کاملا آگاه به عملکرد خود نظیر تفکر، یادآوردن، منطق پذیری، آرزو کردن و احساسات است.

پی بردن به این نکته که هر یک از نیمکره‌های مغز انسان به صورت یک سیستم کاملا هوشمند عمل می‌کند گام بزرگی در علم پزشکی به شمار می‌رفت؛ به همین خاطر اسپری در سال ۱۹۸۱ برنده جایزه نوبل شد، اما مدتی بعد دچار بیماری مغزی شد و از دنیا رفت. 

کارن بد شانس

بیشتر بیمارانی که دچار صرع شده و قسمتی از جسم پینه‌ای مغز آن‌ها برداشته می‌شود، معمولا بعد از عمل جراحی وضعیت طبیعی دارند. اما کارن یکی از نمونه‌های بدشانس است که نیمکره راست مغزش بعد از عمل جراحی از اینکه با نیمکره چپ همکاری داشته باشد سر باز زده است.

 این زن ۴۵ ساله، ۱۸ سال است که از سندروم دست بیگانه رنج می‌برد. خوشبختانه تیم پزشکی معالج او موفق شده‌اند تا حدودی نیمکره راست مغز او را تحت کنترل در بیاورند و او بعضی وقت‌ها می‌تواند موقع خداحافظی برای نشان دادن شور و هیجانش هر دو دستش را به نشانه خداحافظی تکان بدهد.

منبع: همشهری آنلاین

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.