سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

نحوه ارتباط امام حسن عسکری (ع) با یارانشان

امام حسن عسکری (ع) همانند پدر بزرگوارشان در حصر به سر می‌بردند و همین موضوع، ارتباطشان با شیعیان را بسیار دشوار کرده بود.

امام حسن عسکری علیه السلام، یازدهمین امام شیعیان در مدینه منوره به دنیا آمدند و در سامرا به شهادت رسیدند. آن حضرت مدت شش سال امامت شیعیان را بر عهده داشتند. ایشان پدر امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند.

امام حسن عسکری علیه السلام با چند تن از خلفای عباسی هم عصر بودند و به شدت تحت مراقبت قرار داشتند و به سبب همین امر یعنی نگه داشتن ایشان در یک پادگان نظامی، به عسکری ملقب شدند.

آن حضرت در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ قمری در سن ۲۸ سالگی به شهادت رسیدند و در کنار مزار پدر بزرگوارشان امام هادی علیه السلام به خاک سپرده شدند. به مناسبت شهادت آن امام همام مروری کوتاه بر زندگی شان خواهیم داشت.

ولادت

اسم امام یازدهم، حسن و کنیه شان ابومحمد و لقبشان زکی و عسکری بود. امام حسن عسکری علیه السلام در ربیع الثانی سال دویست و سی و دو هجری در مدینه به دنیا آمدند و در جمعه هشتم ربیع الاول سال دویست و شصت هجری در سن بیست و هشت سالگی به شهادت رسیدند و در سامرا به خاک سپرده شدند.

خلفای معاصر

حضرت امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) با چندین خلیفه عباسی معاصر بودند، معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعمین، معتز، مهتدی و معتمد، که معتز، مهتدی و معتمد همزمان با مدت امامت ایشان بودند. همه آنان آن بزرگوار را مورد آزار قرار می‌دادند. حضرت عسکری (علیه السّلام) در آن مدت شش سال امامت یا در زندان بود یا تحت مراقبت بودند.

 همراهی پدر در تبعید

خلفای عباسی برای اینکه امامان معصوم (علیهم السّلام) را تحت نظر بگیرند و بر فعالیت‌های فکری و سیاسی آنان احاطه داشته باشند، از آنان درخواست می‌کردند تا از مدینه منوره (که مرکز علم و دین بود) به بغداد و سامرا و خراسان (که پایتخت‌های دستگاه حاکمه بود) نقل مکان کنند. به همین جهت امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) تقریبا تمام عمر را یا در زندان بود یا در تبعید. دو ساله بودند که به همراه پدرشان به تبعیدگاه رفتند و مدت بیست سال همراه با آن حضرت در تبعید بودند. پس از شهادت امام هادی (علیه‌السّلام) تا شهادتشان که شش سال طول کشید، در زندان یا تبعید به سر بردند. به همین جهت، اصحاب نمی‌توانستند خدمت ایشان برسند، ولی امام حسن عسکری (علیه السّلام)، با ایجاد تشکیلات سری، پیروان خود را سازماندهی کردند.

نگهبانان سخت‌دل

زندانبان معتمد می‌گوید:، چون به من امر شده بود که شدت عمل به خرج بدهم، دو نفر را که مشهور به قساوت و رذالت بودند، برای آزار و اذیت امام عسکری (علیه السّلام) گماردم، طولی نکشید که آن دو نفر، اهل نماز و روزه مستحبی شدند، چون از آن‌ها پرسیدم که چرا به حسن بن علی (علیهما السّلام) سخت نمی‌گیرید؟ گفتند: در حق او چه بگوییم. کسی که همیشه مشغول به عبادت خداوند است. روز‌ها در حال روزه و شب‌ها تا صبح به عبادت مشغول است. کم حرف، و باوقار. ابهت او چنان است، چون به ما نگاه می‌کند لرزه به اندام ما می‌افتد.


بیشتربخوانید


شدت کنترل

فشار در مورد امام حسن عسکری فوق‌العاده شدید بود و از هر طرف تحت کنترل و نظارت بود. حکومت عباسی به قدری از نفوذ و موقعیت مهم اجتماعی امام نگران بود که امام را ناگزیر کرده بود هر هفته در دربار حاضر شوند. آنان به قدری وحشت داشتند که به این مقدار کفایت نکردند، بلکه امام را بازداشت کردند و در محله «عسکر» سامرا، در تبعید نگه داشتند، به همین جهت به عسکری معروف شدند.

نحوه ارتباط امام با شیعیان

در زمان امام حسن عسکری (علیه السّلام) شیعیان در مناطق مختلف و شهر‌های متعددی گسترش و شیعیان در مناطق و نقاط فراوانی تمرکز یافته بودند. گستردگی و پراکندگی مراکز تجمع شیعیان، مستلزم وجود سازمان ارتباطی منظمی بود تا پیوند شیعیان را با حوزه امامت از یک سو، و ارتباط آنان را با همدیگر از سوی دیگر برقرار کند. این نیاز از زمان امام نهم احساس می‌شد، شبکه ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق گوناگون، به منظور برقراری چنین سیستمی مورد اجرا گذاشته می‌شد. این برنامه در زمان امام عسکری (علیه السّلام) نیز دنبال شد.

امام حسن عسکری (علیه السّلام)، نمایندگانی از میان چهره‌های شاخص و شخصیت‌های برجسته شیعیان برگزیدند و در مناطق متعدد منصوب کردند و از این طریق با پیروان خویش در ارتباط بودند.

امام از طریق اعزام پیک‌ها نیز با شیعیان و پیروان خود ارتباط برقرار می‌کردند و از این راه مشکلات آنان را برطرف می‌کردند. به عنوان نمونه می‌توان از فعالیت‌های «ابوالاریان» یکی از نزدیک‌ترین یاران امام یاد کرد، او نامه‌ها و پیام‌های امام را به پیروان آن حضرت می‌رساند، و متقابلا نامه ها، سؤال ها، مشکلات و وجوه ارسالی شیعیان را در سامرا به محضر امام می‌رساند.

اختلاف در شهادت

در این باره که آیا امام به مرگ طبیعی بدرود حیات گفته یا به شهادت رسیده اند، کماکان اختلاف نظر وجود دارد؛ گرچه بنا به نقل طبرسی، برخی از علمای شیعه با استناد به این سخن امام صادق (علیه السّلام) که فرمودند: «ما منّا الّا مَسموم أو مَقتول» حتی درباره امامانی که روایتی درباره شهادتشان در دست نیست، بر این باورند که خلفای جور، آنان را به شهادت رسانده اند.

بررسی روایی شهادت امام

روایتی درباره شهادت امام عسکری (علیه السّلام) در یکی از منابع تاریخی قرن ششم وجود دارد. «و گویند زهر دادنش» از این روی شهادت آن حضرت امری کاملاً محتمل است. سوابق بازداشت و خطری که همواره از طرف دستگاه حاکم متوجه جان حضرتشان بود و این‌که حضرت یک شخصیت مخالف سیاسی به حساب می‌آمدند و نیز رحلت آن حضرت در سنین جوانی، همگی می‌تواند مؤید شهادت باشد. از آنجا که امام یک چهره کاملاً شناخته شده در سامرا بودند، هنگام رحلتشان هاله‌ای از غم و بهت‌زدگی فضای سامرا را فرا می‌گرفت.

احمد بن عبیدالله در روایتی که قسمتی از آن پیش از این ارائه شد، این صحنه را چنین وصف کرده: وقتی امام عسکری (علیه السّلام) رحلت کردند، صدای شیون و فریاد همه جا را فرا گرفت. مردم فریاد می‌زدند: ابن الرضا رحلت کرد. آنگاه برای تدفین آماده شدند، بازار به حال تعطیل درآمد. پدر من (وزیر معتمد عباسی)، بنی‌هاشم، شخصیت‌های نظامی و قضایی و منشیان و مردم به سوی جنازه هجوم آوردند، آن روز در سامرا قیامتی برپا بود.

با حضور امام (علیه‌السّلام) و پدرشان - به مدت حداقل ۱۷ سال - در سامرا، نه تنها مردم جذب آنان شده بودند، بلکه بسیاری از شیعیان نیز بدین شهر هجوم آورده بودند. در چنین وضعیتی، طبیعی بود که هنگام رحلت آن حضرت، سامرا یک‌پارچه در ماتم فرو رود و در سوگ از دست دادن فرزند رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) بی‌تابی کند و عزا بگیرد.

کیفیت شهادت

امام حسن عسکری (علیه السّلام) مانند آبا و اجدادشان رهبر بزرگ شیعیان بودند و رهبری مبارزه‌های مردمی علیه خلفای جور را بر عهده داشتند. دوره پایانی امامت حضرت، معاصر با معتمد عباسی بود. او که مردی سفاک و خون‌ریز بود، مخالفین خود را با سنگدلی از میان برد و در برابر امام حسن عسکری که رهبر و پیشوای شیعیان بودند ساکت و بی‌تفاوت نبود، به همین جهت امام (علیه السّلام) بیشتر عمر خود را در زندان سپری کردند. گاهی به دست "صالح بن رصیف" به زندان افتاده و زمانی در حبس "علی بن حزین" بودند و زمانی هم در زندان مردی پست و رذل به نام "نحریر" بودند.

سرانجام معتمد که نسبت به آن حضرت کینه و عداوتی شدید داشت و وجود حضرت را خطری بزرگ برای حکومت خویش می‌دانست تصمیم به قتل آن حضرت گرفت و آن حضرت را با زهر به شهادت رساند. در وقت وفات، کنیز ایشان صیقل و عقید غلام ایشان و حضرت صاحب الامر (عجّل الله فرجه الشریف) حاضر بودند. حضرت، آبی طلبیدند و خواستند که بیاشامند، چون حاضر کردیم، فرمودند اول آبی بیاورید تا نماز بخوانم. چون آب آوردیم وضویی گرفتند و نماز صبح را ادا کردند پس از آن روح مقدسشان به عالم قدس پرواز کرد.

منبع: خبرفوری

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.