در توصیههایی که از رسول اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به امیرمؤمنان علیهالسلام بیان شده است، میخوانیم «یَا عَلِیُّ إِنَّهُ لَا فَقْرَ أَشَدُّ مِنَ الْجَهْلِ وَ لَا مَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْل وَ لَا وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ»؛ یعنی «ای علی، هیچ فقری شدیدتر از جهل نیست و مالی سودمندتر از عقل و هیچ تنهایی وحشتناکتر از عجب نیست.»
در این فراز از حدیث، عُجب یه عنوان یکی از رذائل اخلاقی شمرده شده است و به معنای خوشنودی از اعمال خود و بزرگ شمردن آنهاست. عُجب ممکن است گاه در پوششهایی مثل قدرت، زیبایی، نَسب و کثرت مال و اولاد و ثروت نمایان شود و گاه در امور مذهبی. اما على بن سوید گوید: از امام کاظم علیهالسلام درباره عُجبى که عمل را فاسد کند پرسیدم. فرمود: عُجب چند درجه دارد: بعضى از آن درجات اینست که:
۱. کردار زشت بنده به نظرش جلوه کند و آن را خوب پندارد و از آن خوشش آید و گمان کند کار خوبى میکند؛ مِنْهَا أَنْ یُزَیَّنَ لِلْعَبْدِ سُوءُ عَمَلِهِ فَیَرَاهُ حَسَناً فَیُعْجِبَهُ
۲. اینکه بندهاى به پروردگارش ایمان دارد و به کردار خود بر خدا عز و جل منّت میگذارد با اینکه خدا در آن کار بر سر او منّت دارد (که او را توفیق آن کردار خوب داده است)؛ وَ یَحْسَبَ أَنَّهُ یُحْسِنُ صُنْعاً وَ مِنْهَا أَنْ یُؤْمِنَ الْعَبْدُ بِرَبِّهِ فَیَمُنَّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِلَّهِ عَلَیْهِ فِیهِ الْمَن.
طبق این تعریف، عُجب در بین افراد زشتکردار و اهل ایمان وجود دارد؛ برای خطاکاران عملشان تزیین میشود و آن اعمال را خوب میپندارند و به عجب میافتند. برای اهل ایمان، به این صورت است که به خداوند نسبت به عملشان منت میگذارند و تصور میکنند باید مورد تحسین قرار گیرند. در واقع در عُجب نوعی فریفتگی و غرور نهفته است که البته ریشه در شیطنت شیاطین دارد، همچنان که در قرآن مسئله زینت عمل به شیطان نسبت داده شده است. در آیه ۴۳ انعام میخوانیم «.. وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُون»؛ یعنی شیطان اعمالشان را برایشان زینت داد. یا خداوند در نحل ۶۳ میفرماید «تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُم»؛ یعنی «به خدا سوگند که بهسوی امتهای پیش از تو (مقولاتی) ارسال کردیم؛ پس شیطان اعمالشان را برایشان تزیین کرد.»
بیشتربخوانید
حال باید دید چرا این خصلت به عنوان وحشتناکترین تنهایی معرفی شده است؛ شاید به این جهت باشد که فرد وقتی دچار خودبرتربینی و عُجب میشود، دیگران از او فاصله میگیرند، بدون اینکه خودش از مسئله مطلع باشد. چنین فردی با این خصلتش، دور خود دایرهای میکشد که دیگران در آن راه ندارند؛ چرا که اطرافیان را نازلتر از سطح خود میداند و گاهی افتخار نمیدهد حتی استدلالهای آنان را بپذیرد. امیرالمؤمنین علیهالسلام در مذمت این صفت مىفرماید «الْعُجْبُ رَأْسُ الْجَهْلِ؛ یعنی عُجب، اساس نادانى انسان است و یا فرمود «الْعُجْبُ یُفْسِدُ الْعَقْل»؛ یعنی عقل انسان را فاسد میکند. در دعاى بیستم «صحیفه سجادیه» مى خوانیم: وَ عَبِّدْنى لَکَ وَ لا تُفْسِدْ عِبادَتى بِالْعُجْبِ»؛ یعنی «خدایا، بندگى مرا براى خود خالص قرار بده و از این که عجب عمل مرا فاسد کند، مرا در پناهت محافظت فرما.» پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در ماجرای ملاقات ابلیس با موسی علیهالسلام آن زمان که از ابلیس پرسید چه گناهى بر فرزند آدم تسلّط پیدا مى کنى، فرمود: ابلیس به موسى گفت: به وقت سه گناه: ۱- عجب، ۲- زیاد دیدن عمل ۳- کوچک دیدن گناه. همچنین امام صادق علیه السلام مىفرماید: عُجب، گیاهى است که دانهاش کفر و زمینش نفاق و آبش گمراهى است، شاخههایش نادانى و برگش ضلالت و میوهاش لعنت و خلود در عذاب است؛ وَ الْعُجْبُ نَبَاتٌ حَبُّهُ الْکُفْرُ وَ أَرْضُهُ النِّفَاقُ وَ مَاؤُهُ الْبَغْیُ وَ أَغْصَانُهُ الْجَهْلُ وَ وَرَقُهُ الضَّلَالُ وَ ثَمَرَتُهُ اللَّعْنَةُ وَ الْخُلُودُ فِی النَّارِ.» (مصباح الشریعه، ص ۸۱)
در هر صورت عُجب خصلتی است که کم و زیاد در عامه ما مردم وجود دارد و گریزی نیست جز اینکه بپذیریم همه ما گرفتار خصلتهای ناپسندی همچون عجب هستیم تا به این ترتیب خداوند مسیر درمان آن رابه رویمان باز شود.
منبع: تسنیم