وحید شاهی که با عنوان مرد معدنی ایران شناخته میشود، درباره شروع فعالیتهای خود در معدن گفت: شانزده ساله بودم که به جای پدر بیمارم برای کار در معدن رفتم؛ درست در روزهایی که شاید تنها فکر و ذکر هر نوجوانی تشکیل تیم برای بازی با بچه محلها یا نهایتا انتخاب رشته در مدرسه است.
وی افزود: ورود من از سن ۱۶ سالگی به معدن مسیر زندگی ام را تغییر داد. مسیری که تقریبا بیش از ۱۵ سال طول کشید و سرانجام به کشف و راه اندازی ۳۰۰ معدن در کل ایران منتهی شد.
این نویسنده اهل شهرستان بافت کرمان است که بهشت معادن شناخته میشود.
آنطور که خودش میگوید همیشه داستان زندگی آدمهایی که از نقطه صفر شروع کرده اند و با بالا و پایینهای زندگی جنگیده اند تا به رویای خود و موفقیت برسند جذاب بوده و هست.
او در روزهای اشتغال در معدن به خودش قول میدهد که یک روز باید کارفرما شود. از همان زمان، به مرور سنگها را میشناسد و درباره آنها تحقیقات شبانه روزی انجام میدهد.
شاهی در اینباره بیان کرد: تنهایی به بیابانهای مختلف میرفتم و معادن را کشف میکردم. این کار را با پای پیاده، با موتور و ماشین در نقاط مختلف ایران مثل کرمان، هرمزگان، سیستان و بلوچستان، خراسان، کاشان، قم، استان فارس، کرمانشاه، لرستان، اصفهان و یزد انجام دادم.
وی ادامه داد: اوایل معادن کشف شده را میفروختم تا بتوانم هزینه امکانات مورد نیاز خود را تهیه کنم. این کار کشف تا جایی ادامه یافت که توانستم آمار معدنهای کشف شده را به سه هزار معدن برسانم. از این تعداد، دو هزار و هفتصد معدن در پهنه دولت، بلوکه، مزایده، پهنه محیط زیست و منابع طبیعی واقع شده بودند و در نهایت ۳۰۰ معدن به ثبت رسید که ۲۲۰ مورد آن متعلق به شرکتها و مجموعههای مختلف بود و هشتاد مورد هم به نام اقوام و آشنایان به ثبت رسید.
مرد معدنی ۳۴ ساله ایران در حال حاضر، ۱۲ معدن فلزی و غیرفلزی فعال دارد و ۲۰ معدن او هم در شرف صدور پروانه اکتشاف و بهره برداری است که موقعیتی برای اشتغال ۵۰۰ نفر به شمار میآید.
وحید شاهی که حتی مواجه با راهزنان و قاچاقچیان هم او را از ادامه کار در معدن منصرف نکرده است، در تشریح تلخترین خاطره خود از کار اینطور میگوید: در خانوادهای بزرگ شدم که ۳ برادر و ۳ خواهر داشتم. شاید کار در معدن بهترین اتفاق زندگی ام باشد، اما یکی از بدترین خاطرات زمانی رقم خورد که برادر کوچک ترم در ۲۱ سالگی و در حین کار در معدن به رحمت خدا رفت.
وی تاکید کرد: چگونگی کشف معدن در نقطه نقطه ایران کار بسیار سختی است. من در این راه بارها تا پای مرگ پیش رفتم و در گرمای ۵۰ درجه بدون آب و غذا کار خود را ادامه دادم و تنها به فکر هدفم بود.
این کارآفرین در خصوص چشم اندازهای مهم خود برای جوان ترها میگوید: تمام توان خود را به کار میگیرم تا به جای کارآفرینی و صرفا ایجاد شغل، فرهنگ کارآفرینی را به جوان ترها بیاموزم.
کتاب سختتر از سنگ زندگی نامه مرد معدنی ایران است که با قلم خودش نگارش شده. در بخشی از این کتاب میخوانیم. " برای رسیدن به موفقیت و انجام کارها در زندگی حتما باید دیوانه باشید. نه اینکه خدای نکرده از نظر عقل مشکل داشته باشید، یعنی باید دیوانه وار عاشق کار خود باشید و به کار خود عشق بورزید. همان گونه که عاشق خانواده و دوستان خود هستید".