سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

از وطن فروشی تا جان‌فشانی برای وطن؛

قلم‌هایی که غیرت را با خون خود فریاد زدند

در کنار خبرنگارانی که با سوءاستفاده از موقعیت خود به ملت ایران خیانت کردند، قاطبه جامعه خبرنگاری ایران به رسالت حقیقی خود پایبند بوده‌اند.

 روز خبرنگار، بهانه‌ای است برای سخن راندن در باب شغلی که همواره در کنار واژگانی، چون «آگاهی» و «حقیقت» توصیف می‌شود و شرافتش را نیز در همنشینی با این واژگان به دست آورده است. مرسوم است که در این روز‌ها همه ازجایگاه رفیع و ارزش والای این شغل شریف می‌گویند و نطق‌های رسا و متنهای بلندی در این باب تولید می‌شود.

اما در گزارش پیش‌رو قصد داریم فارغ از گزاره‌های کلیشه‌ای – هرچند که بسیاری از آن‌ها صحیح هستند – نگاه متفاوت و عمیق‌تری به خبرنگاری داشته باشیم. آن هم به بهانه قرار گرفتن در عصری که این حرفه در آن اهمیتی بیش از هر زمان دیگر یافته است.

 با شعار بی‌طرفی نباید به ارزش‌ها پشت کرد

گفته شد که خبرنگاری در ارتباط با مفاهیمی، چون «آگاهی»، «حقیقت» و «روشنگری» تعریف می‌شود. واژگانی زیبا و روح‌نواز که هر انسان پاک‌سرشت به آن‌ها تمایل دارد. اما مع‌الاسف در جهانی زندگی می‌کنیم که بسیاری از اعمال پلید و غیرانسانی در نقاب مفاهیم زیبا و مقدس بروز می‌یابند. مستکبرین و جنایتکاران عالم همواره به نام آزادی، دیگران را به زنجیر می‌کشند، به نام عدالت، بزرگ‌ترین تبعیض‌ها را بنیان می‌نهند، به نام حقوق بشر، انسان را از اساسی‌ترین حقوق خود محروم می‌کنند و به نام انسانیت، حیوانی‌ترین اعمال را مرتکب می‌شوند؛ بنابراین ضروری است که حدود و ثغور این مفاهیم تعیین شود. باید روشن گردد حقیقت چیست؟ چگونه به دست می‌آید؟ و در بیان آنچه بایسته‌ها، شایسته‌ها و نبایسته‌هایی وجود دارد؟

این‌جاست که نقش مبانی معرفتی برای خبرنگار روشن می‌شود. در حقیقت خبرنگار مانند هر انسان دیگر، دارای جهان بینی و مجموعه‌ای از باور‌ها و ارزش‌هاست که وقایع را از پنجره آن می‌نگرد و آن گاه برای دیگران روایت می‌کند. از همین نکته می‌توان دریافت که «بی طرفی» در حرفه خبرنگاری آن‌گونه که برخی می‌پندارند، اساسا وجود ندارد. البته که خبرنگار باید خود را از قید و بند وابستگی به احزاب و گروه‌های سیاسی قدرت‌طلب برهاند و در خدمت صاحبان ثروت و قدرت نباشد.

اما نمی‌تواند خارج از چارچوب باور‌ها و ارزش‌هایی که به آن‌ها معتقد است، عمل کند. امروزه شاهدیم که برخی در لباس خبرنگاری و با شعار بی‌طرفی، به ارزش‌ها پشت می‌کنند و حق و باطل را به رسمیت نمی‌شناسند. حال آنکه نمی‌دانند خود در چارچوب «ضدارزش‌ها» عمل می‌کنند و در خدمت جبهه باطل‌اند.


بیشتربخوانید


آمریکا حقوق روزنامه نگاران کشور‌های دیگر را پرداخت می‌کند!

امروزه بر کسی پوشیده نیست که رسانه‌ها در تغییر و تحولات اجتماعی و فردی انسان‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای دارند. رسانه‌ها تعیین می‌کنند که حوادث چگونه برای مردم روایت شود. مردم چه چیزی را بشنوند و چه چیزی را نه. توجهشان به کدام ابعاد از یک حادثه جلب شود و کدام ابعاد و زوایا را نادیده بگیرند.

ازهمین روست که صاحبان زر و زور و تزویر در جهان امروز ما، توجه ویژه‌ای به رسانه و اصحاب رسانه دارند. امروزه بزرگ‌ترین امپراطوری رسانه‌ای جهان که مجموعه به هم پیوسته‌ای از رسانه‌های متنی، صوتی و تصویری ریز و درشت است، در کنترل تعداد معدودی از افراد قدرتمند وفادار به جهان‌بینی غرب قرار دارد که برای «چگونه فکر کردن» مردم تصمیم می‌گیرند. این امپراطوری رسانه‌ای نه تنها افرادی را به صورت رسمی و آشکار در خدمت خود دارد، بلکه برای توسعه نفوذ خود حتی از خبرنگارانی که در کشور‌های دیگر فعالیت می‌کنند نیز استفاده می‌کند.

اظهارات رابرت. اف. کندی، وکیل، نویسنده و برادرزاده رئیس‌جمهور پیشین آمریکا تنها یکی از اسنادی است که این موضوع را فاش می‌کند. وی چندی پیش تصریح کرده بود: «آمریکا تقریباً در همه کشور‌های جهان بودجه روزنامه‌نگاری را تأمین می‌کند. صاحب روزنامه است. هزاران روزنامه‌نگار را در لیست حقوق و دستمزد خود دارد. آن‌ها قرار نیست این کار را در ایالات متحده انجام دهند.»

رسانه‌ها؛ جرقه آغاز اغتشاشات ۱۴۰۱

کشور ما از زمان پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در سال ۵۷، با سیل فزاینده دشمنی‌ها و دسیسه‌ها از سوی استکبار جهانی مواجه بوده است. این دشمنی‌ها هرچند در مقاطعی به صورت جنگ سخت یا نیمه سخت بروز یافته است، اما از روز‌های نخستین پیروزی انقلاب و حتی پیش از آن، به صورت جنگ روانی و تبلیغاتی وجود داشته است. با این حال، در یک دهه اخیر و پس از رشد سریع فناوری و توسعه بستر‌های ارتباط جمعی و البته روند فزاینده قدرتمندشدن جمهوری اسلامی، جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای تشدید و توسعه یافته است. تا جایی که ایران به کانون اصلی تهاجم رسانه‌ای غرب بدل شده است.

در حوادث پاییز سال ۱۴۰۱، دشمنان ملت ایران یک جنگ ترکیبی و بی‌سابقه را علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی آغاز نمودند. این جنگ هرچند ابعاد گوناگونی داشت، بعد رسانه‌ای آن بسیار پررنگ بود. چه آنکه جرقه آغاز این جنگ ترکیبی، انتشار اخباری دروغ و روایت‌هایی جهت‌دار پیرامون فوت دختری جوان بود.

نکته قابل توجه در این میان این بود که علاوه‌بر رسانه‌های معاند خارجی مانند بی‌بی‌سی فارسی، ایران‌اینترنشنال و... برخی رسانه‌های داخلی نیز که به طیف موسوم به اصلاحات وابسته‌اند، در تحریک و تهییج مردم نقش بسزایی داشته و حتی جلوتر از رسانه‌های بیگانه عمل نمودند.

خبرنگارانی که بر آتش جنگ ترکیبی علیه کشور دمیدند

پس از شکست مفتضحانه دشمن در جنگ ترکیبی سال گذشته، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه بیانیه مشترکی را منتشر کردند که در قسمتی از آن به همکاری عامدانه و آگاهانه برخی خبرنگاران با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه اشاره شده بود. در بیانیه مذکور آمده بود: «آمریکایی‌ها به منظور جذب افراد مورد نظر خود، شبکه سازی از آن‌ها و انتقال ایده‌های مبتنی بر ایجاد تغییرات اجتماعی در چارچوب اهداف پیش‌گفته، دوره‌های آموزشی متعددی را در کشور‌های ثالث و بعضاً به صورت برخط برگزار نموده‌اند... متولی دوره‌های مذکور وزارت خارجه آمریکا می‌باشد که از حمایت کامل سرویس جاسوسی C.I.A و تعداد معتنابهی از مؤسسات، بنیادها، دانشگاه‌ها و اندیشکده‌های به‌اصطلاح غیردولتی استفاده می‌نماید.

اطلاعات موثق حاکی است که رژیم غاصب صهیونیستی و تعدادی از کشور‌های اروپایی، جملگی ذیل هدایت سیا با این پروژه همکاری می‌نمایند.»

در بخش دیگری از این بیانیه تصریح شده بود: «انتشار اولین عکس از مرحومه امینی روی تخت بیمارستان توسط «ن. ح» صورت گرفت که از آموزش دیدگان همین دوره‌ها در خارج از کشور بود. او با استفاده از پوشش خبرنگاری از اولین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته، به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهت‌دار پرداخت. همچنین است اقدامات «الف. م» که با استفاده از همان پوشش با حضور فوری در شهرستان سقز، به تحریک اطرافیان مرحومه، کارگردانی برخی صحنه‌ها و انعکاس اخبار و تصاویر جهت‌دار از مراسم تشییع، تدفین و تجمعاتِ شکل‌گرفته در آن شهر به ایفای مأموریت پرداخت. این فرد نیز آموزش‌دیده دوره‌های رژیم مافیایی آمریکا در کشور‌های خارجی است.»

به فاصله کمی پس از انتشار بیانیه، مشخص شد که دوخبرنگار مذکور، نیلوفر حامدی و الهه محمدی از روزنامه‌های شرق و هم‌میهن بودند که ضمن همکاری با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه، بر آتش جنگ ترکیبی علیه ملت ایران دمیدند. جنگی که در آن، آرمان علی‌وردی و روح الله عجمیان زیر شکنجه به شهادت رسیدند، زن و کودک بیگناه در شاهچراغ شیراز در خون خود غلتیدند، اقلیتی بی‌منطق و خشونت‌طلب فرصت جولان یافتند و خسارت‌های مادی و معنوی فراوانی به کشور تحمیل شد.

دفاع تمام قد به جای اعلام برائت!

پس از بازداشت دو خبرنگار مذکور، در حالی که انتظار می‌رفت صاحبان رسانه‌های اصلاح‌طلب شرق و هم میهن، اقدامات آن‌ها را محکوم و از آن‌ها برائت جویند، بالعکس به حمایت تمام‌قد از آن‌ها پرداختند و اقدام دستگاه قضایی در بازداشت متهمین به همکاری با دولت متخاصم آمریکا را محکوم کردند! از آن زمان تاکنون، سلسله اقداماتی در حمایت از ن. ح و ا. م در جریان است که شاخه‌ای از آن در خارج و شاخه‌ای دیگر در داخل دنبال می‌شود. 

مدعیان اصلاحات در کشور البته برای دفاع از دو متهم مذکور، دلیل عقل‌پسند یا مدرک محکمه‌پسند ندارند، آنچه بیان می‌شود تنها این است که «خبرنگاری جرم نیست» و «جای خبرنگار زندان نیست»! آن‌ها سعی می‌کنند این‌گونه القا کنند که ن. ح و ا. م در راستای رسالت خبرنگاری خود که آگاه سازی افکار عمومی است گام برداشته‌اند و برای تعهد خود به حقیقت بازداشت شده‌اند!

در واقع این همان فریبی است که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد: پنهان‌شدن پشت واژه‌های مقدس، این‌بار برای سرپوش گذاشتن بر وطن‌فروشی!

پیشینه جاسوس-خبرنگار‌ها در ایران در حقیقت حرفه خبرنگاری با وجود تمام ارزش و شرافتی که داراست، به خاطر ویژگی‌ها و دسترسی‌های خاص خود همواره مورد توجه سرویس‌های جاسوسی و امنیتی بوده است. در کشور ما نیز فعالیت جاسوسانی در پوشش خبرنگار مسبوق به سابقه است و تنها به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌شود.

جیسون رضائیان

جیسون رضاییان، خبرنگار واشنگتن پست اواخر تیرماه سال ۹۳ توسط مأموران امنیتی در تهران به جرم جاسوسی بازداشت شد. از جمله مهم‌ترین اتهامات ضدامنیتی رضائیان، نفوذ در اماکن مهم دولتی و افشای برنامه‌های ضدتحریمی ایران از جمله هویت واسطه‌های تجاری و ماهیت شرکت‌های همکار ایران در فرآیند دور زدن تحریم‌ها و جاسوسی از برنامه هسته‌ای کشور بود.

بر اساس کیفرخواست صادره، دسترسی و جمع‌آوری اطلاعات طبقه‌بندی شده، همکاری با دول متخاصم و نوشتن نامه به اوباما رئیس‌جمهور آمریکا و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله اتهامات جیسون رضائیان بود.

نازنین زاغری

نازنین زاغری از جمله جاسوسانی است که در پوشش خبرنگار برای انگلیس در ایران جاسوسی می‌کرد و به همین جرم دستگیر شده بود. دستگیری زاغری در سال ۹۵ منجر به دستگیری ۵۰ نفر از عوامل جاسوس انگلیس در ایران شده بود و به این شکل یکی از مهلک‌ترین ضربه‌ها به سرویس اطلاعاتی بریتانیا با دستگیری زاغری وارد شد.
زاغری مسئول شبکه سازی ام آی ۶ و وزارت خارجه انگلیس در جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا بود که در شبکه سازی‌های جاسوسی تحت پوشش خبرنگار و شکل‌دهی به انقلاب‌های رنگی در برخی کشور‌ها نقش فعالی داشته است.

رضا رفیعی فروشانی

رضا رفیعی فروشانی، روزنامه‌نگار و نماینده سابق مجله تایم در ایران بود که در اوایل تیرماه سال ۸۸ توسط نیرو‌های مدافع امنیت به اتهام جاسوسی دستگیر شد. وی به اقدام علیه امنیت ملی کشور از طریق جاسوسی به نفع بیگانگان و اجانب، تلاش در جهت راه‌اندازی شبکه‌های غیرقانونی ماهواره‌ای خصوصی و برقراری ارتباط با عناصر وابسته به سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و امارات متحده عربی متهم شده بود.

رفیعی پس از انتخابات ۸۸ با حضور مستقیم در اغتشاشات، گزارش لحظه به لحظه حوادث و آشوب‌های تهران را از طریق تصویربرداری به‌وسیله تلفن ماهواره‌ای، ایمیل و فیس‌بوک به خارج از کشور و به عناصر و عوامل سرویس‌های جاسوسی آمریکا و امارات متحده عربی منتقل می‌کرد.

شهدای خبرنگار، ایثار خون در مسیر مجاهدت قلم

اما در کنار خبرنگارانی که با سوءاستفاده از موقعیت خود به ملت ایران خیانت کردند، قاطبه جامعه خبرنگاری ایران به رسالت حقیقی خود پایبند بوده و به ملت خود خدمت کرده و می‌کنند. جامعه خبرنگاری ایران مفتخر است که نه‌تنها با روشنگری و آگاه‌سازی افکار عمومی به مردم و نظام اسلامی خدمت کرده است، بلکه در این راه شهدایی نیز تقدیم کرده است. به مناسبت روز خبرنگار نام تعدادی از شهدای شاخص خبرنگار به همراه شرح مختصری از زندگیشان ارائه می‌گردد.

شهید محمود صارمی

محمود صارمی سال ۱۳۴۷ در شهرستان بروجرد متولد شد. شهید محمود صارمی در سال ۱۳۷۰ جذب خبرگزاری جمهوری اسلامی شد و بعد از پنج سال تلاش و فعالیت، به خارج از کشور اعزام و مسئولیت دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی را در مزارشریف برعهده گرفت. 

شهید محمود صارمی مرداد ماه ۱۳۷۷به همراه هشت دیپلمات ایرانی در مزار شریف افغانستان از سوی گروه طالبان مورد حمله قرار گرفته و به شهادت رسیدند. 

شهید حسن باقری

غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری ۲۵ اسفند سال ۱۳۳۴ش در خانواده‌ای مذهبی در حوالی میدان خراسان تهران چشم به جهان گشود. 

شهید حسن باقری در سال ۱۳۵۸ فعالیت خود را در روزنامه جمهوری اسلامی در زمینه‌های فرهنگی و سیاسی شروع کرد. در طول این مدت با توجه به دعوت سازمان ملل، به‌عنوان خبرنگار از طرف این روزنامه به مدت ۱۵ روز به لبنان و اردن سفر کرد و از از اوضاع نابسامان مسلمانان در آن منطقه گزارشی جامع تهیه نمود.

او در نخستین روز‌های سال ۱۳۵۹ در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استخدام شد و نام مستعار حسن باقری را برای خود انتخاب کرد و در قسمت اطلاعات سپاه وظیفه شناسایی گروهک‌های وابسته و منحرف را برعهده گرفت. 

در ۹ بهمن سال ۱۳۶۱ کمی قبل از شروع عملیات مقدماتی والفجر، حسن باقری همراه با گروهی از اعضای سپاه پاسداران، در منطقه فکه و در حالی که مشغول به انجام عملیات شناسایی در سنگر دیده‌بانی بود در اثر برخورد گلوله خمپاره دشمن به شهادت رسید. 

شهید سیدمرتضی آوینی

شهید سیدمرتضی آوینی در سال ۱۳۲۶ در شهر ری، در جنوب تهران متولد شد. روایت فتح یک مستند ماندگار و مادام العمر از جنگ ایران و عراق بود که بر زندگی روزمره سربازان ایرانی تمرکز داشت. این مجموعه شامل پنج سری بود و به جنبه‌های معنوی جنگ می‌پرداخت. این فیلم «یک تجربه معنوی مادام العمر» را از طریق روایت ایدئولوژیکی خود به تصویر کشید.

آوینی در ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ بر اثر انفجار مین در فکه، در شمال غربی استان خوزستان، بر اثر ترکش مین به شهادت رسید. پیکر شهید سید مرتضی آوینی ۲۲ فروردین با حضور مقام معظم رهبری و هنرمندان و نویسندگان تشییع و در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.

شهید محسن خزائی

شهید محسن خزائی در پانزدهم آذرماه سال ۵۱ درخانواده‌ای مذهبی که ذاکر اهل بیت بودند به دنیا آمد. او در سال ۷۴ به عنوان متصدی صدا فعالیت خود را در صدا و سیما آغاز کرد و به خاطر شور و نشاط خاصی که در برنامه‌های جوان ایجاد می‌کرد و با جوانان ارتباط زیادی داشت مدیر باشگاه خبرنگاران جوان زاهدان شد.

وی پس از فعالیت‌های تخصصی و حرفه‌ای خبر، عشق دفاع ازحرم او را به سوریه کشاند او درسوریه بعد از هر گزارش خبری خود، در بین رزمندگان مقاومت مداحی اهل بیت (ع) می‌کرد.

شهید محسن خزایی برای پوشش آخرین وضع میدان نبرد و پیشروی رزمندگان در منطقه منیان در غرب شهر حلب سوریه حضور داشت که تروریست‌ها با خمپاره این گروه را مورد حمله قرار دادند. شهید خزایی در حین تهیه گزارش در بیست و دوم آبان‌ماه ۱۳۹۵ در منطقه عملیاتی حلب در اثر اصابت ترکش ناشی از انفجار خمپاره به ناحیه سر به شهادت رسید.

شهید‌هادی باغبانی

شهید مدافع حرم «هادی باغبانی» شهریور ۱۳۶۲ در روستای دار بدین روشن بهنمیر، از توابع شهرستان بابلسر دیده به جهان گشود. 

شهید‌هادی باغبانی در سنین بزرگسالی مسیر خبرنگاری و مستند‌سازی را انتخاب کرد و به دلیل علاقه‌مندی که به هنر و بخصوص مستند‌سازی داشت موجب شد تا در راه مستند سازی جنگ گام بردارد. او سابقه چند سال فعالیت مستند‌سازی در حوزه هنری، روایت فتح و صداوسیما را داشت و این سال‌ها با اتحادیه رادیو تلویزیون‌های اسلامی همکاری می‌کرد که حاصل آن ساخت ۲۲ فیلم مستند بود.

شهید باغبانی در دومین سفر خود به سوریه در تاریخ ۲۸ مرداد ۹۲، با شدت گرفتن درگیری میان گروه‌های تکفیری با نیرو‌های سوری در مناطق شهر دمشق به‌دست تروریست‌های تکفیری جبهه النصره و جنایتکاران سلفی به شهادت رسید.

شهید سیدحسن شاهچراغی

سیدحسن شاهچراغی نهم بهمن سال ۱۳۳۱ هجری شمسی در یکی از محله‌های قدیمی شهر «دامغان» کودکی از خانواده سادات پا به عرصه هستی گذاشت. 

پس از دوران مدرسه اطرافیان او به ذلیل هوش و استعدادی که داشت، به رفتن دانشگاه و درآمدزایی تشویق کردند، اما او راه بزرگان خاندان خود را پیش گرفت و به حوزه علمیه رفت. او در مبارزه با طاغوت از سطحی‌نگری به طور جدی اجتناب می‌کرد و می‌گفت باید تخت پایه‌های نظام کفر را در افکار و اندیشه‌ها در عرصه فکر و فرهنگ بشکنیم تا زمینه تخریب نظام ظلم فراهم گردد و لذا در این راستا تلاش‌های قابل توجهی داشت.

وی پس از پیروزی انقلاب به عنوان یکی از مشاوران و مسئول دفتر شهید آیت‌الله قدوسی در دادستانی انقلاب مشغول به کار شد، سپس از سوی مردم دامغان به نمایندگی مجلس برگزیده شد. تا در آذر ماه سال ۶۱، مسئولیت مؤسسه کیهان را پذیرفت. در اول اسفندماه سال ۱۳۶۴ ه. ش به اتفاق همراهانش با سقوط هواپیما به وسیله متجاوزان بعثی در آسمان خوزستان، به همراه چهل نفر از همراهان خود صعود الی‌الله را نائل شد و عاقبت به آرزویش رسید.

شهید کاظم اخوان

کاظم اخوان در سال ۱۳۳۸ در سالروز ولادت امام کاظم (ع) چشم به جهان گشود. او همانند بسیاری از هم‌دوره‌ای‌هایش در صفوف مبارزات انقلابیون حضور داشت. همین شور و‌اشتیاق با او همراه بود تا اینکه با آغاز جنگ تحمیلی به اهواز شتافت. او در ستاد جنگ‌های منظم عضو شد و مقطعی را در کنار شهید مصطفی چمران به دفاع از میهن پرداخت. شمار عملیات‌هایی که او در کنار شهید چمران بوده به عدد ۷۰ می‌رسد. در همه این عملیات‌ها علاوه‌بر سلاح، دوربین عکاسی و فیلم‌برداری در دست داشت. تکاپوی او در جهاد چمران را متوجه او ساخته بود. به همین سبب هم‌رزمانش اخوان را «رزمنده عکاس» خطاب می‌کردند.

تیر ۱۳۶۱ بود که رژیم صهیونیستی به لبنان حمله گسترده زمینی، هوایی و دریایی کرد. اخوان تصمیم گرفت به لبنان برود و از آنجا عکاسی کند. قبل از ورود به بیروت، در پست بازرسی نیرو‌های فالانژ وابسته به صهیونیست‌ها، در ۱۴ تیر ۱۳۶۱ و در توطئه مشترک صهیونیست‌ها و فالانژ‌ها ربوده شد و از آن تاریخ تاکنون، وضعیت حیاتی او نامعلوم است. این عکاس هنرمند مشهدی به همراه احمد متوسلیان به این سفر بی‌بازگشت رفت که سرنوشت مشترکی پیدا کردند. هنوز همه دوستدارانش چشم انتظار خبری از او و همراهانش هستند.

شهید عبدالرسول مصطفایی

شهید رسول مصطفایی متولد ۱۳۳۷ در آبادان، از مبارزان نوجوان قبل از انقلاب و گوینده تلویزیون بعد از انقلاب بود خبرنگار رزمنده‌ای که از ابتدای جنگ با وجود اصرار برخی از افراد در صدا و سیمای مرکز و استان فارس، حضور در جبهه را بر ماندن ترجیح داد و همراه با نیرو‌ها و هسته‌های مردمی خرمشهر و آبادان با امکانات خیلی کم، جلوی نیرو‌های عراقی مقاومت کرد.
شهید مصطفایی همزمان با مبارزه و حضور در میان مردم، با دوربینی ساده و ضبط صوتی کوچک به مصاحبه با رزمندگان و تهیه و ارسال اخبار جنگ مشغول بود.

بعد از تشکیل بسیج هم در خط مقدم تمام گزارش‌های جنگ را به تهران ارسال می‌کرد، و رسالت خود را علاوه‌بر دفاع، در بازتاب اخبار و وقایع میدان‌های دفاع حق علیه باطل با جدیت تمام انجام می‌داد.

شهید رسول مصطفایی در سال ۵۹ و در خط مقدم دفاع، بعد از چند بار مجروح شدن، بالاخره بال شهادت را گشود و در هفدهم آذرماه ۱۳۵۹ کنار پل خرمشهر با اصابت خمپاره آسمانی شد.

شهید غلامرضا رهبر

شهید غلامرضا رهبر در سال ۱۳۳۶ در آبادان متولد شد. در تهران درس خواند و با آغاز نهضت امام خمینی (ره)، مجاهدت‌های خود را در راه انقلاب آغاز کرد و پس از پیروزی انقلاب نیز با نهاد‌های مختلف انقلابی همکاری داشت.

شهید غلامرضا از سال ۱۳۵۸ فعالیت خود را در صدا و سیمای مرکز آبادان و رادیو نفت آغاز کرد و در سمت «مدیر خبر» رادیو آبادان و نماینده صدا و سیما در قرارگاه خاتم الانبیأ (ص) در مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور شروع به انعکاس پیروز‌های رزمندگان اسلام کرد. در دوران جنگ تحمیلی، با حضور در جبهه‌های جنگ و زیر بارش توپ و خمپاره، کار خود را به خوبی انجام داد و ایثارگری رزمندگان را می‌نگاشت.

شهید غلامرضا رهبر نخستین گزارشگر شهید صدا و سیما است که در ۲۱ دی ماه سال ۱۳۶۵ در عملیات شلمچه به شهادت رسید.

این شهید در تهیه خبر بسیار دغدغه‌مند و مردمی بود و می‌گفت: هر شخصی که قصد ورود به عرصه رسانه را دارد باید ویژگی‌های از قبیل توانایی و شجاعت داشته باشد. روحیه و اخلاقیات شهید رهبر به گونه‌ای بود که گزارشی را تهیه می‌کرد تا زمان انتشار پیگیری و دغدغه داشت تا به خوبی و با کیفیت منتشر شود. زمانی که گزارشی منتشر می‌شد و به گونه‌ای بود که شهید راضی نباشد، تا مدت‌ها افسوس، حرص و صحبت آن گزارش را می‌کرد.

شهید سیدمحمدحسین نواب 

سید محمدحسین نواب در بیست و سومین روز از شهریورماه سال ۱۳۴۵ در خانواده‌ای روحانی در شهرضا اصفهان چشم به جهان گشود. پدر وی مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید محمد نواب در زمره نخستین شاگردان وارسته حضرت امام (ره) به شمار می‌رفت و به آن بزرگوار به شدت عشق می‌ورزید.

شهید محمدحسین نواب تحصیلات خود را در زمینه‌های فلسفه، قرآن و علوم و معارف اسلامی زیر نظر حضرت آیت‌الله جوادی آملی ادامه داد، این در حالی است که این شهید بزرگوار به زبان‌های عربی و انگلیسی تسلط کامل داشت و به زبان بوسنیایی نیز در حد گفتگو و تفاهم کامل مسلط بود. 

وی پس از پذیرش قطعنامه بی‌صبرانه در انتظار جبهه‌ای دیگر به سر می‌برد، از این رو همزمان با آغاز هجوم وحشیانه جنایتکاران به سرزمین اسلامی بوسنی و هرزگوین، عاشقانه راهی آن دیار شد.

وی تا پایان حیات مظلومانه، اما پربرکت خویش به طور مستمر و فعال در آن دیار حضور داشت به گونه‌ای که سرانجام در غروبی خونین و غریب در شهر موستار بوسنی ربوده شد و پس از ۱۵ روز تحمل شکنجه‌های فراوان و سپس با ضرب ۶ گلوله ندای حق را لبیک گفته و به درجه رفیع شهادت نایل گشت.

شهید نواب که عضو سازمان تبلیغات اسلامی بود و به عنوان خبرنگار کیهان در بوسنی و هرزگوین خدمت می‌کرد، سرانجام پس از شهادت به شهر قم منتقل و در گلزار علی ‏بن جعفر و در نزدیکی مزار شهید زین‏ الدین در آرامگاه ابدی خود به خاک سپرده شد. 

شهید رسول کاظم نژاد

شهید رسول کاظم نژاد در شهریور ۱۳۴۰ در تهران به دنیا آمد. شهید رسول کاظم نژاد در سال ۱۳۶۳ فعالیت عکاسی خود را با روزنامه کیهان آغاز کرد. با آغاز جنگ تحمیلی به صورت داوطلبانه به جبهه رفت و علاوه‌بر حوزه دفاع مقدس آثار دیگری در زمینه بمباران تهران، ارتحال امام (ره) بازگشت آزادگان، زلزله رودبارو... تولید کرد. وی در سن ۴۴ سالگی درپانزدهم آذر ۱۳۸۴ در سانحه سقوط هواپیمایی همراه با جمعی از اصحاب رسانه به شهادت رسید. 

 شهید غلامعلی لقمانی

شهید غلامعلی لقمانی در سال ۱۳۴۳ در شهرستان نکا در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. فعالیت شاخص شهید بعد از انقلاب حضور به صورت داوطلبانه در جهاد سازندگی برای خدمت رسانی به روستا‌ها و مناطق محروم بود که به مدت ۶ ماه کامل در سال ۶۲ عازم منطقه کردستان شده و منشأ خدمات و ایثار بود که پس از آن، به ادامه تحصیل پرداخت، به عنوان نویسنده جذب رادیو شده و سپس به عنوان تهیه‌کننده مشغول فعالیت بود که برنامه سلام صبح بخیر را در رادیو تولید کرد. در سال ۱۳۶۱ به مدت ۴ ماه در منطقه جنگی کردستان و سال۱۳۶۴ به مدت ۳ ماه در منطقه فاو و در عملیات والفجر ۸ حضور 
داشت.

در سال ۱۳۶۵ نیز به عنوان ماموریت یک ماه در قالب سپاهیان محمد (ص) از طریق صدا و سیمای زاهدان به مرکز خوزستان رفت و از آنجا برای تهیه برنامه به جبهه اعزام شد و در همین عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.

 مرحوم نادر طالب‌زاده

از انصاف به دور بود که نام شهدای رسانه را بیاوریم و از مرحوم نادر طالب‌زاده یادی نکنیم. مجاهدت‌های وی در عرصه رسانه و رنج‌هایی که به سبب بیماری در واپسین سال‌های عمر خود تحمل کرد، چیزی کمتر از شهادت نبود. نادر طالب زاده متولد ۱۳۳۲ در تهران و مستندساز، تهیه‌کننده و مجری تلویزیونی، و کارگردان اهل ایران بود. او دبیر کنفرانس بین‌المللی افق نو، دبیر جشنواره فیلم عمار، از افراد مؤثر در تأسیس شبکه افق سیما و عضو هیئت اندیشه‌ورز این شبکه بود.

در سال ۱۳۴۸ وقتی ۱۶ ساله بود برای ادامه تحصیل راهی کشور آمریکا شد تا اینکه شهریور ۱۳۵۷ در اواخر دوره فوق لیسانس در بحبوحه انقلاب به ایران بازگشت. 

در سال ۱۳۶۰ به‌عنوان مامور صدا و سیما به جبهه‌های جنگ اعزام می‌شود و آنجا مستند شوش، شهر شهیدان گمنام را ساخت و به تهران بازگشت. او سپس به عنوان فیلمساز در مرکز تولید فیلم در تهران مشغول به کار می‌شود تا جنگ به پایان برسد.

نادر طالب زاده از ۸ آذر ۱۴۰۰ به دلیل عوارض ناشی از عارضه قلبی و لختگی خون در بیمارستان بستری شد. وی روز جمعه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ در سن ۶۹ سالگی دارفانی را وداع گفت.

رسالت مطبوعات در نظام اسلامی

در پایان باید یادآور شد که مهم‌ترین نقش خبرنگاران در کشور ما، نقش فرهنگی آنان در معرفی و دفاع از ارزش‌ها و آرمان‌های پذیرفته‌شده توسط امت انقلابی ایران است و همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی در متن حکم انتصاب مدیرمسئول موسسه کیهان مورخ ۱/۱۰/۱۳۷۲ فرمودند، «مطبوعات در ایران اسلامی و انقلابی تکلیفی بزرگ بر دوش دارند که هدایت افکار و تبیین حقایق و دفاع در برابر تهاجم بیگانگان، عناصر مهم آن است.

بی‌تفاوتی در برابر نیازهای فکری ملت ایران و بی‌توجهی به آرمان‌های اسلامی و انقلابی آنان که در برخی از مطبوعات کنونی کشور دیده می‌شود سیئه‌ای است که در قضاوت عمومی مردم ما در حال و آینده و در نهایت در پیشگاه دادگاه الهی در آخرت، بخشوده نیست؛ و مقابله و عناد در برابر این آرمان‌ها که آن نیز متأسفانه امروز با سوءاستفاده از آزادی‌هائی که جمهوری اسلامی خود را بدان پایبند دانسته است، در تعدادی نشریات وجود دارد گناهی سنگین و فراموش ناشدنی است.»

منبع: روزنامه کیهان

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۰:۲۹ ۱۸ مرداد ۱۴۰۲
خبرنگاران عزیزشهید روحشان شاد