سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

کشیدن بحران داخلی تل‌آویو تا خلیج‌فارس 

سیاست خارجی آمریکا در دهه‌های گذشته همواره بر حمایت همه جانبه و همسویی مطلق با منافع اسرائیل در غرب آسیا و در سطح نظام بین الملل استوار بوده است.

دیروز ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا اعلام کرد با نیروی دریایی رژیم صهیونیستی رزمایش سالانه خود را در حیفا آغاز می‌کند و برای این اقدام، این‌طور استدلال کرده بود که رژیم صهیونیستی یکی از توانمندترین شرکای دریایی آمریکا است. از سوی دیگر واشنگتن به‌تازگی تحرکاتی را در منطقه خلیج‌فارس آغاز کرده به طوری که دولت بایدن ابتدا خبر از ارسال جنگنده‌های اف۱۶ به منطقه خلیج‌فارس داد و پس از مدتی اعلام کرد که به ناوگان پنجم نیروی دریایی خود در این منطقه تسلیحات جدیدی هم اضافه می‌کند.

آمریکا در حالی به دنبال استقرار جنگنده‌های بیشتری در اطراف تنگه راهبردی هرمز است تا از کشتی‌های خود در برابر توقیف احتمالی از سوی ایران محافظت کند که این ادعا‌ها مسبوق به سابقه است، چنانچه چندی پیش «جان کربی» سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا اعلام کرد که ایالات متحده قصد دارد برای تقویت موضع دفاعی این کشور در خلیج‌فارس و به منظور مقابله با تعرض ایران به کشتی‌های نفتی، نیرو‌های کمکی به منطقه اعزام کند. 
 
از  تل‌آویو تا خلیج‌فارس 
البته بیشتر این تحرکات نوعی پاسخ سیاسی دفاعی به نظم نوین منطقه جنوب‌غرب آسیاست؛ همان نظمی که بدون حضور آمریکا ترسیم شده و پس از بهبود روابط میان تهران و ریاض شکل گرفته است. مثلا شواهدی هست که نشان می‌دهد برنامه جدید دولت بایدن، فراتر از موضوع صلح ایران و اعراب است و مانور اخیر نظامی آمریکا و اسرائیل یعنی واشنگتن می‌خواهد در میانه بحران داخلی سرزمین‌های اشغالی با تحرکات نظامی خود، در عمل موجودیت رژیم صهیونیستی را حفظ کند و به نوعی القا کند که قصد اجرای یک سناریوی هالیوودی برای نجات اسرائیل را دارد. تقارن ادعای اخیر با تصویب بودجه ۸۸۶ میلیارد دلاری پنتاگون در مجلس نمایندگان آمریکا را باید جزو بهانه‌های آمریکا برای وادار ساختن کنگره به تصویب بودجه نظامی مذکور ارزیابی کرد. از سویی؛ آمریکا در حالی خود را متعهد به امنیت رژیم صهیونیستی می‌داند که به دلیل وضعیت بحرانی این رژیم، حتی بایدن هم جرات دیدار با نتانیاهو را ندارد، لذا با طرح موضوعاتی از این دست به دنبال انحراف افکار عمومی از تحولات سرزمین‌های اشغالی است. از سوی دیگر تقارن ادعای اخیر با توئیت «آبرام پیلی» جانشین «رابرت مالی» که نوشته؛ «دفتر نماینده ویژه آمریکا در امور ایران و تمامی اعضای گروه در وزارت خارجه همچنان درگیر اجرای سیاست ما در قبال ایران هستند» را باید تکرار همان سیاست دوگانه‌ای دانست که از یک سو به‌دنبال شرطی‌سازی اقتصاد ایران و از سوی دیگر چینش میز «مذاکره زیر فشار» با هدف تن دادن ایران به زیاده‌خواهی‌های آمریکاست.


بیشتربخوانید


 مهندسی مهاجرت معکوس
درواقع اکنون دیگر به شکل قطعی سیگنال آشوب و فروپاشی در سرزمین‌های اشغالی به کاخ سفید رسیده و این در حالی است که جبهه مقاومت از کرانه باختری تا نوار غزه، همگی در مبارزه با صهیونیست هستند. از سوی دیگر دیکتاتوری نتانیاهو، موجی از نارضایتی‌ها را در خود شهر‌های اشغالی هم رقم زده، به طوری که در هفته سی‌ام این اعترضات، معترضان خیابان‌های تل آویو را تسخیر کردند و دقیقا همین روند احتمال فروپاشی اسرائیل را افزایش داده، روند مهاجرت معکوس از اسرائیل به کشور‌های غربی را تشدید کرده است. در چنین اوضاع و احوالی است که آمریکا نیرو‌های نظامی خود را در منطقه افزایش داده تا مانع وارد آمدن ضربه نهایی به اسرائیل شود. ضربه نهایی می‌تواند از جنس مقاومت مسلحانه در مرز‌های اسرائیل باشد که برای همیشه این رژیم را از نقشه جهان حذف کند. آمریکا که در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ امیدوار بود بتواند روابط اعراب و اسرائیل را بهتر کند، حالا خوب دریافته که اعراب راه خود را از اسرائیل جدا کرده و به جای نزدیک شدن به تل‌آویو، به‌دنبال رابطه بهتر با تهران هستند؛ بنابراین واشنگتن می‌ترسد تا کشور‌های عربی در حمایت از نیرو‌های مقاومت فلسطینی، کار ناتمامی که از نیم قرن پیش باقی مانده را تمام کرده و نسخه اسرائیل را در هم بپیچند. چنین اقدامی، بی‌تردید میخ آخر بر تابوت رژیم غاصب صهیونیستی خواهد بود و از این رو واشنگتن می‌خواهد با قدرت‌نمایی نظامی در منطقه، جلوی چنین روندی را بگیرد. این درحالی است که تحولات منطقه چنین اتفاقی را دیر یا زود ناگزیر کرده است.
 
تیغ آمریکا برای کند کردن همگرایی‌های منطقه‌ای
در واقع چالش جدی آمریکایی‌ها در خصوص عدم همراهی متحدان خود که در موضوعاتی، چون احیای روابط کشور‌های عربی با سوریه، توسعه روابط کشور‌های منطقه حتی عربستان با ایران، تقویت روابط کشور‌های عربی با چین و روسیه و حتی خودداری از پذیرش خواست آمریکا برای افزایش تولید، استقبال کشور‌های عربی از توان نظامی ایران از جمله در حوزه دریایی برای تامین امنیت منطقه و... حالا شکل جدی‌تری به خود گرفته و همین امر نشانه بی‌اعتباری ادعا‌های امنیت‌ساز آن‌ها در منطقه است. در چنین شرایطی آمریکایی‌ها با ادعای اعزام اف۱۶ به منطقه به‌دنبال نمایش اقتداری ظاهری هستند تا به‌زعم خود روند همگرایی‌های منطقه‌ای بدون دخالت آمریکا را کندتر کنند. به عبارت دیگر، ادعای اخیر آمریکا را باید ناشی از هراس این کشور از نظم نوین جهانی دانست که فارغ از یکجانبه‌گرایی آمریکایی در حال شکل‌گیری است و بخش قابل توجهی از آن در غرب آسیا با محوریت ایران در حال رقم خوردن است.

منبع: روزنامه جام جم

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.