سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گزارشی تاریخی از مقتل‌نویسی؛

دقایقی نزدیک به ریختن خون خدا

پس از رخداد جانسوز عاشورا نیز دانشمندان و علما نسبت به این موضوع دقت و غیرت به خرج دادند و شروع به مقتل‌نگاری و گزارش قیام کردند.

طبق عقیده جمهور علمای شیعه در طول تاریخ، حضرت سیدالشهدا (ع) پیشاپیش از سرنوشت خود و اصحابشان آگاه بودند. یکی از دلایل این آگاهی اخباری بود که پیامبر مکرم اسلام (ص) و امیرمومنان (ع) از سرنوشت حضرت سیدالشهدا (ع) داده بودند. در گزارش «آنان را می‌کشند، ولی توان یاری‌شان را ندارید» به ذکر احادیث حضرت امیر (ع) در شهادت فرزندشان به نقل از «وقعةالصفین» پرداخته شد. 

درباره احادیث پیامبر اعظم (ص) در باب شهادت امام حسین (ع) نیز منابع مهمی وجود دارد که از جمله آن‌ها تحقیق «الدر الفرید در عزای سبط شهید» اثر سیدمحمدعلی شهرستانی است که بر طبق اطلاعات موجود در بانک جامع اطلاعات کتاب و ناشران خانه کتاب و ادبیات ایران، چاپ اول آن با تصحیح رضا مختاری خویی و اکبر جدی در سال ۱۳۹۹ با شمارگان هزار نسخه، ۱۷۵ صفحه و بهای ۳۹ هزار تومان توسط انتشارات اعتقاد ما منتشر شده است؛ بنابراین از زمان حیات پیغمبر مکرم اسلام، حساسیت‌ها نسبت به حضرت سیدالشهدا (ع) وجود داشت. پس از رخداد جانسوز عاشورا نیز دانشمندان و علما نسبت به این موضوع دقت و غیرت به خرج دادند و شروع به مقتل‌نگاری و گزارش قیام کردند. درباره نخستین مقتل اختلاف نظر وجود دارد. مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی در «الذریعه» اشاره کرده که ظاهرا نخستین کسی که مقتل الحسین (ع) نوشت «اصبغ بن نباته» (از اصحاب خاص امیرالمومنین (ع) بود. از مقتل اصبغ اکنون چیزی در دست نیست و هرچند هم که اشاره به عمر طولانی ایشان شده، اما گزارشی از نام ایشان در واقعه کربلا نیست. حجت‌الاسلام والمسلمین محمدامین پورامینی احتمال داده است که اصبغ کارش جمع‌آوری احادیث منقول از رسول الله و امیرالمومنین (ع) درباره پیشبینی و پیشگویی شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) بوده است.

اما یکی از مشهورترین مقتل‌ها را ابومخنف نوشته است. مقتل او با یک واسطه یعنی طبری نقل شده و امروز در دسترس است. از جمله علمای قرن اول تا دهم هجری که مقتل الحسین (ع) نوشته‌اند می‌توان به این شخصیت‌ها اشاره کرد: ابومنذر هشام بن محمد کلبی، معمر بن مثنی، علی بن محمد مدائنی، قاسم بن سلام هروی، ابواسحاق ابراهیم ثقفی، ابن واضح کاتب، ابراهیم بن اسحاق نوبختی، محمد بن زکریای غلابی، قاضی شیبانی، حافظ طبرانی، شیخ صدوق، شیخ طوسی، زیاد تستری، ابن نمای حلی، مرحوم سیدبن طاووس و...

در این عصر محققان و پژوهشگران متن ابومخنف را از دل آثار متعلق به طبری و شیخ مفید بیرون کشیده و به‌صورت مجزا منتشر کردند. یکی از مهم‌ترین این بازآفرینی‌ها متعلق به حجت‌الاسلام والمسلمین محمدهادی یوسفی غروی است. این محقق مقتل ابومخنف را از دو متن تاریخ طبری و الارشاد شیخ مفید استخراج و به بازآفرینی آن پرداخت. بر طبق اطلاعات موجود در بانک جامع اطلاعات کتاب و ناشران خانه کتاب و ادبیات ایران، ترجمه این کتاب با عنوان «نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا» به قلم جواد سلیمانی برای نخستین بار در سال ۱۳۷۷ توسط موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) منتشر شد. در ادامه روایت بخشی از مبارزه حضرت سیدالشهدا (ع) در روز عاشورا را به نقل از این متن بخوانید:

مبارزه و شهادت امام حسین (ع)

 .. وقتی حسین (ع) در میان سه یا چهار گروه باقی ماند، شلوار راه راه یمنی‌ای را که رنگ‌های روشنش چشم را خیره می‌کرد، خواست، آن را برداشت و جای جایش را شکافت، تا از تنش غارت نکنند. مدت زیادی از روز را صبر کرد، هرگاه فردی از سپاه دشمن به او می‌رسید برمی‌گشت و پرهیز می‌کرد از اینکه مسئولیت قتل حسین (ع) را برعهده بگیرد و گناه بزرگ کشتن امام بر گردن او بیفتد.

تا اینکه مالک بن نُسیر مقابلش آمد، با شمشیر بر سر حسین (ع) کوبید، به طوری که کلاه خزی که امام (ع) بر سر نهاده بود، قطع شد و شمشیر بر سرش اصابت کرد و خونش را جاری ساخت، کلاه پر از خون شد. حسین (ع) به او فرمود: امیدوارم با این دست هرگز نخوری و نیاشامی و خدا تو را با ظالمین محشور کند.

از قرن دهم به بعد جهشی در مقتل‌نویسی ایجاد شد و مقتل‌های بسیاری در سطوح مختلف به مرحله نگارش درآمد. یکی از مشهورترین مقتل‌های این دوره «روضه الشهدا» ملاحسین واعظ کاشفی است که بعد‌ها سنت روضه‌خوانی را موجب شد.

در باب مقتل ابومخنف و ترجمه‌اش

ابومِخنف لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف بن سُلیم الغامدی الأزدی، از مورخان شیعی کوفی بود که در سال ۱۵۷ هجری درگذشت. او از جمله تاریخ‌نگاران پرکار بود و نزدیک به چهل اثر را به او نسبت داده‌اند که البته جز نامی از آن‌ها باقی نیست. با این اوصاف یکی از دلایلی که باعث شد تا نام و آثار او باقی بماند، استفاده و نقل مورخان سده‌های بعدی از آثار و روایت‌های او بود. همانطور که اشاره شد یکی از آثار مهم او مقتل الحسین (ع) است که به واسطه استفاده طبری و شیخ مفید (در الارشاد) از آن، این متن باقی ماند و به عصر حاضر رسید.

آنگاه حضرت آن زره را انداخت و کلاهی خواست، کلاه را پوشید و رویش عمامه بست و پیراهنی یا لباده‌ای از خز بر تن کرد و محاسنش را با وسمه خضاب نمود. او مانند سوار جنگجو و شجاع می‌جنگید و خود را از شکار شدن رهایی می‌داد و از نقطه ضعف‌های دشمن بر علیه او استفاده می‌کرد.

شمر بن ذی‌الجوشن همراه قریب به ۱۰ نفر از مردان جنگی اهل کوفه مقابل خیمه حسین (ع) - جایی که بار و بنه و زن و فرزند آن حضرت در آن بودند - آمد و حسین به طرف خیمه حرکت کرد، از این رو شمر و همراهانش به طرف حضرت آمده بین ایشان و خیمه‌اش حایل شدند.

حسین (ع) فرمود: وای بر شما، اگر دین ندارید و از روز بازگشت نمی‌هراسید لااقل در کار دنیایتان آزادمرد و بزرگ‌زاده باشید. جلوی مردان پست و افراد جاهل‌تان را از تجاوز به خانه و کاشانه و اهل بیتم بگیرید.

شمر بن ذی الجوشن گفت: این را به خاطر تو انجام می‌دهیم‌ای پسر فاطمه؛ و با مردان جنگی به سوی حسین (ع) رفت، حسین به طرفشان حمله می‌برد و آن‌ها از دورش پراکنده می‌شدند.

عبدالله بن عمار بارقی می‌گوید: مردان جنگی چه آن‌ها که طرف راست حسین (ع) بوده و چه آن‌ها که طرف چپش قرار داشتند به طرفش حمله بردند. حسین (ع) به سوی کسانی که سمت راستش بودند حمله کرد به طوری که آن‌ها ترسیدند و عقب نشستند و بعد به کسانی که سمت چپش بودند حمله برد و آن‌ها نیز به هراس افتادند، به خدا هرگز مجروحی را که فرزند و خانواده و یارانش کشته شده باشند به قوت قلب و آرام دلی و جرات او ندیده‌ام. به خدا چه قبل از حسین و چه بعد از او مانندش را ندیده‌ام. مردان جنگی مانند گله بزی که گرگ در آن‌ها حمله کند از راست و چپش می‌گریختند.

عمر بن سعد به حسین (ع) نزدیک شده بود. در ین هنگام زینب دختر فاطمه (س) و خواهر حسین (ع) از خیمه‌گاه بیرون آمد و گفت: آی عمر بن سعد! آیا اباعبدالله کشته می‌شود و تو نظاره می‌کنی...

و حسین (ع) در حالی که بر دشمن حمله می‌کرد می‌فرمود: آیا یکدیگر را برای کشتن من تشویق می‌کنید، والله بعد از من بنده‌ای از بندگان خدا را نخواهید کشت که به اندازه کشتن من برایتان اسفناکتر و ناراحت کننده‌تر باشد. به خدا قسم امیدوارم خدا مرا به خاطر اهانت شما نسبت به من گرامی بدارد و انتقام مرا بی آنکه بفهمید از شما بگیرد. والله اگر مرا بکشید خدا درگیری و گرفتاری و خونریزیتان را بین خودتان خواهد افکند و تا عذاب دردناک را بر شما نیفزاید شما را رها نخواهد کرد.

آنگاه شمر بن ذی الجوشن با تعدادی از مردان جنگی به سوی حسین (ع) آمد که سنان بن انس نخعی و خولی بن یزید اصبحی و صالح بن وهب یزنی و قشعم بن عمرو جعفی و عبدالرحمن جعفی در میانشان بودند و شمر بن ذی‌الجوشن آنان را تحریک می‌کرد تا بر امام (ع) حمله‌ور شوند، در نتیجه حسین (ع) را محاصره کردند.»

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.