در تعریف «پیام زیرآستانهای»، آمدهاست که به هرگونه پیام محرک احساس میگویند که پایینتر از سطح دریافت آگاهانه قرار دارد و فرآیند ادراک آن در ناخودآگاه فرد رخ میدهد و عمدتا بدون آنکه فرد از این فرآیند آگاه باشد، در گنجینه ادراکی او تثبیت میشود.
پیام زیرآستانهای از ستونهای تبلیغات نوین است، چرا که مهمترین تکنیک در شیوه انتقال غیرمستقیم پیام محسوب میشود. شرکتهای بزرگ تجاری دنیا، در ویدئوهای تبلیغاتی خود بهشدت از این تکنیک بهره میبرند و از همین رو، تبلیغات کمپانیهای بزرگ سرشار از نمادهاست، چون نماد (سمبل) از دوران باستان برای انتقال پیام به شیوه «گویای خموش» (یعنی همان اثرگذاری غیرمستقیم بر ناخودآگاه/پیام زیرآستانهای) بوده است. از دیرباز، انجمنها، محافل و فرقههای مخفی، استاد بهکارگیری نمادها بهعنوان یک زبان ارتباطی میان نخبگان بودند. بهطور خاص، اعتقادات و باورهای سری و پنهان این محافل، به شکل نمادها ترجمه میشدند و روی سنگنوشتهها، مکتوبات، مجسمهها و نقاشیها به ثبت میرسیدند. بزرگترین و ماهرترین استفادهکنندگان از زبان نماد، سازمانهای ماسونی بوده و هستند. این که در هالیوود، بهعنوان قلب صنعت سرگرمی دنیا، دهها هزار تصویر از سلبریتیها و ستارگان معروف ثبت شده که به ظاهر، ژستها و علامتهایی بیمعنی و مبهم را به نمایش میگذارند (تکچشم، علامت ۶۶۶، شاخ شیطان و...) صرفا برای سرگرمی و ایجاد کنجکاوی نیست، بلکه به اعتقاد بسیاری از پژوهشگران آنها از زبان نمادین فرقهها و حلقههای مخفی قدرتمند را (که اداره هالیوود را در پشت صحنه به دست دارند) برای انتقال پیامهایی خاص استفاده میکنند. یکی از شایعترین دلایل برای کاربرد این نمادها، اعلام «بیعت» این سلبریتیها با اعتقادات خاص این محافل است و نشان دادن این که «ما هم عضو این حلقهها هستیم».
بیشتر بخوانید
باز شدن پای «ریچوآل» در تولیدات داخلی
این دیگر امر پوشیدهای نیست که در پشت پردههای رنگین و زرق و برق و نورافکنهای مبهوتکننده هالیوود، در محافل خاص و مهمانیهای پنهان از چشم عموم، نخبگان هالیوود به پرستش اعتقادات کافرانه باستان و انجام مناسک (ریچوآل) سیاه مشغول هستند. برای آنها بابل باستان و روم عصر بتپرستی، دوران طلایی تاریخ است و الهگان و خدایان (در واقع شیاطین) باستانی بینالنهرین، مصر و یونان را میپرستند. در یک دهه اخیر، دیگر این مسائل چندان هم «پشت پرده» نیست و ستارگان معروفی، چون لیدی گاگا، ریحانا، کیتی پری، مدونا، نیکی میناژ، بریتنی اسپیرز و... (که در واقع آلت دست و بازیچههای بیاختیار نخبگان مخفی این محافل هستند) در هر رویدادی که اجرا میکنند یا هر موزیکویدئو یا فیلم تبلیغاتی که از آنان انتشار مییابد، در واقع بازنمایی و بازسازی ریچوآل و مناسک کافرانه باستان است و این، هم از اشعار پر از استعاره و کدهای خاص، هم داستان ویدئویی که روی موزیک ایشان ساخته میشود، هم نوع پوشش و آرایش، هم طراحی صحنه و هم نوع رقص و حرکات، کاملا عیان و آشکار است. متاسفانه، دو سه سالی هست که پای این نماد بازیها و پیامهای پنهان، به تولیدات حوزه سرگرمی در داخل کشور نیز باز شده است و این مسأله، در بدو امر در طراحی پوسترها و طراحی لوگوی آثار هنری خود را به رخ میکشید که البته از نظر اهلفن پنهان نبود. اما از جایی به بعد، کار به متن تولیدات هنری نیز کشیده است.
ردپای زن سرخپوش در سریال نمایش خانگی
در یکی از نمونههای اخیر، در سکانسی از قسمت اول یکی از سریالهای نمایش خانگی به کارگردانی منوچهر هادی شاهد حضور عیان و آشکار یکی از معروفترین نمادهای فرقههای مخفی و شیطانپرستان، یعنی زن سرخپوش بودیم. جالب اینجاست که علاوه بر این که خانم لیلا اوتادی (که در این سریال نقش خودش به عنوان بازیگر و سلبریتی معروف را بازی میکند)، کاملا به شمایل زن سرخپوش درآمده و تاج معروف او را هم بر سر دارد، که در پسزمینه تصویر، دو گاو را هم میبینیم که به صورت قرینه و در حالتی انسانوار نشستهاند و چیزی را در دست دارند. خود «گاو» در نمادشناسی و دنیای اساطیر، تصویری معروف است و عمدتا به «بعل» (خدایان محلی دوران پیش از ظهور ادیان ابراهیمی در فلسطین باستان، در بین اقوامی، چون کنعانیان، فنیقی و عمالقه) اشاره دارد. گاو البته نماد ایزدان عهد کافری (پاگانی) در بینالنهرین و مصر باستان هم هست. معروفترین بعل در کتاب مقدس، مولوخ یا مولک نام دارد که مراسم تقدیم نوزاد و سوزاندن او در پای بت بزرگ مولوخ، در نقاشیهای کهن ثبت شده است. علاوه بر این، وقتی شخصیت مجتبی سرچشمه (حامد آهنگی) از اتاق تمرین لیلا اوتادی بیرون میآید، در پسزمینه، دو «ابلیسک» را هم میبینیم که در کنار هم قرار گرفتهاند. خود ابلیسک، از مشهورترین نمادهای ماسونی است، اما از آن مهمتر اینکه این دو ابلیسک که در این سکانس از سریال میبینیم، حالت دو ستون کنار هم را شکل دادهاند. دو ستون، از معروفترین اجزای نمادشناسی ماسونی هستند و دو ستون معروف معبد ماسونی با نامهای بوآز و یاکین در کنار صفحه شطرنجی، شناختهشدهترین نمادهای فراماسونری به حساب میآیند.
زن سرخپوش نماد طغیان در برابر خدا
زن سرخپوش، که در عهدین (کتاب مقدس عهد قدیم و جدید) و اسطورههای کهن فرهنگ یهودی-مسیحی، نماد لذتجویی، عشرتطلبی و طغیانگری در برابر خداوند است، اسطوره و نماد به شدت محبوب در جهان سرگرمیسازی در غرب (به ویژه هالیوود) بوده است. برخی پژوهشگران عهد عتیق، او را همان «ایشتار» (عشتاروت) یا «اینانا»، الهگان بابلی میدانند و برخی نیز او را معادل «لیلیث»، زن ابلیس (سمائیل) در اساطیر مسیحیت نخستین شناسایی کردهاند. چه بسیار فیلمها و موزیکها در ستایش او یا در نمایش او ساخته شده است. یکی از معروفترین آهنگهای موسیقی پاپ غربی، ترانه «زن سرخپوش» (The Lady in Red) اثر ستاره مشهور پاپ دهه ۱۹۸۰، کریس دی برگ بود. در آخرین تحولات مرتبط میتوان یادآور شد که هم در مراسم جوایز گرمی، هم مراسم سوپر بول، سلبریتیهایی که به اجرا پرداختند، خود را به شکل زن سرخپوش درآورده بودند.
در فصل ۱۷ و ۱۸ کتاب مکاشفات یوحنا (بخش چهارم عهد جدید) از زن سرخپوش (بدکاره نام برده و القابی، چون راز، بابل بزرگ، مادر فاحشهها و زشتیهای زمین به اون نسبت داده شده است:
۱- آنگاه از آن هفت فرشته که آن هفت پیاله را در دست داشتند یکی پیشآمد و با من گفت: «بیا تا مجازات آن بدکاره بزرگِ لمیده بر آبهای بسیار را نشانت دهم.
۲- با او بود که پادشاهان زمین زنا کردند و از شرابِ همآغوشیهای او بود که ساکنان زمین مست شدند.»
۳- پس آن فرشته مرا در روح به بیابانی برد. در آنجا زنی دیدم نشسته بر پشت وحشی سرخفام که پیکرش یکسره با نامهای کفرآمیز پوشیده شده بود، و هفت سر و ده شاخ داشت.
۴- و زن جامه سرخ و ارغوانی بر تن داشت و در برقِ طلا و جواهر و مروارید میدرخشید. جامی زرین به دست داشت سرشار از همه زشتیها و آکنده از ناپاکی همآغوشیهایش.
۵- و این نام مرموز بر پیشانی او نوشته شده بود: «بابِل بزرگ، مادر فواحش و زشتیهای زمین.»
۶- و دیدم که زن، مست از خون مقدسان است، خون آنان که بار شهادت خود در حق عیسی را بر دوش داشتند.
همین که او را دیدم سخت در شگفت شدم.
۷- فرشته با من گفت: «شگفتی تو از چیست؟ راز آن زن و آن وحش را که هفت سَر و ده شاخ دارد و زن سوار بر اوست، من برایت شرح خواهم داد.
۸- آن وحش که دیدی، زمانی بود، اکنون نیست و به زودی از هاویه برخواهدآمد و به هلاکت خواهدرسید. از ساکنان زمین آنان که نامشان از بدو آفرینش جهان در دفتر حیات ثبت نشدهاست، از دیدن آن وحش در شگفت خواهندشد؛ زیرا که زمانی بود، اکنون نیست، و با اینهمه، خواهد آمد.»
۹- اینهمه را ذهن حکیمی میطلبد تا دریابد. آن هفت سر، هفت کوه است که آن زن بر آنها قرار دارد. همانها هفت پادشاه نیز هستند.
بدون تردید، چهرهای که نام و آیین «زن سرخپوش» را در قرن بیستم احیا کرد، کسی جز «آلیستر کراولی» نبود. نقاش، شاعر، جادوگر و فرقهساز انگلیسی، آلیستر کراولی، در دوران جوانی جذب علوم خفیه، جادوی سیاه و عالم تاریکی شد و برای دست یافتن به مکاشفات سیاه و ارتباطگیری با ارواح خبیثه به مصر سفر کرد. مداومت و سماجت او بر انجام ریاضتها و تمرینهای شیطانی برای کسب قدرتهای جادویی، موجب شد به ادعای خودش، یک روح شیطانی به نام «آیواس» در هرم بزرگ جیزه بر او ظاهر شود و محتوای یک کتاب و آیین جدید به نام «تِلِما» را بر او تلقین کند.
کراولی که نام خود را «وحش ۶۶۶» و «شریرترین انسان جهان» گذاشته بود، از آن پس خود را برگزیده و پیامبر یک آیین جدید میدانست که شعار اصلی آن، همان شعار معروف ابلیسیها (لوسیفرینها) است: هر کاری دلت میخواهد انجام بده (هیچ حد و مرزی برای انجام هوسها و شهوات خود نداشتهباش).
کراولی که پیروانی برای آیین شیطانی خود یافته بود، در شهرهایی مثل پاریس، معبدهایی برای آیین تلما برپا کرد و در آن مناسکی موسوم به «بابالون» را به اجرا میگذاشت که محور آن «سکس جادویی» بود. در این مناسک، خبیثانهترین و غیرقابلتصورترین اعمال جنسی و انحرافات اخلاقی به صورت جمعی صورت میگرفت و هدف از انجام آن، استمداد و احضار ارواح خبیث دنیای تاریکی و تسخیر شدن اعضا توسط ارواح، با هدف کسب قدرتهای مادی و فرامادی بود. شخصیت محوری در آیین تلما و مناسک بابالون، آلیستر کراولی که بود: زن سرخپوش (فاحشه بابل) در واقع، کراولی در مناجات خود، همواره فاحشه بابل را به مدد میطلبید و برای او «قربانی» انسانی انجام میداد. در مناسک حقیقتا تاریک و شوم کراولی، تجاوز به کودکان و قربانی کردن آنان نیز انجام میگرفت و خود کراولی بارها به انجام این جنایت در جمع پیروانش اذعان کرده بود. در بند هفدهم از کتابچه دستورالعمل مناسک جادوی سیاه خود، جمله مشهوری دارد:
«برای بالاترین دستاورد روحانی، فرد باید به تناسب قربانیای را انتخاب کند که حاوی بزرگترین و نابترین نیرو باشد. یک کودک مذکر، با معصومیت کامل و هوش بالا، به نحوی رضایتبخش قربانی مناسبی است...».
گفته میشود از زمان شروع دعوت شیطانی کراولی، بسیاری از چهرههای معروف حوزههای مختلف (سیاست، علم، هنر، اقتصاد و...) به طور مخفیانه به آن پیوستند. امروزه، بسیاری از پژوهشگران فرقههای مخفی معتقدند که دستکم یکی از آیینهای اصلی که «نخبگان» هالیوود به آن اعتقاد دارند و مناسک آن را در حلقههای سری خود به جا میآورند، مناسک شیطانی کراولی است.
منبع: روزنامه جام جم