نخستین نشست از سلسله نشستهای «یک عمر تجربه» با حضور چهره فاخر میراث فرهنگی کشور در سال ۱۴۰۲، استاد جلیل گلشن بافقی پیشکسوت باستان شناسی در سالن کنفرانس مجموعه نیاوران برگزار شد. در این نشست که با حضور بیژن مقدم مدیر این مجموعه و جمع دیگری از علاقهمندان تشکیل شد، استاد گلشن اظهار کرد: در تعاریف کنوانسیونهای مختلف در دنیا، میراث ناملموس عامل صلح، دوستی و رفاقت در سطح جهان است و فعالان حوزه میراث فرهنگی همچون مادری هستند که با رفتار خود فرهنگ را به فرزندانش آموزش میدهد.
او افزود: تفاوت میراث فرهنگی با تشکیلات دیگر در این است که فعالان این حوزه، میراث ناملموس گذشتگان را با خود حمل و به نسل جدید منتقل میکنند؛ درواقع فعالان میراث فرهنگی از راهنمای موزه تا پژوهشگران و در تمامی سطوح، حامل فرهنگ کشور هستند و با رفتار و راهنمایی خود نسبت به مخاطبان، فرهنگ ارزشمند گذشته را به نسل حاضر منتقل و این نسل نیز به نسلهای بعدی انتقال خواهد داد.
او با اشاره به اهمیت و جایگاه نیروی انسانی و بویژه کارشناسان و متخصصان در میراث گفت: ما در ۴ و یا ۵ سال آینده با ازدست دادن تعداد زیادی از کارشناسان قدیمی با یک بحران و سونامی مواجه خواهیم شد. از نظر من نیروی انسانی مهمترین سرمایه میراث فرهنگی است؛ و متاسفانه در دورهای به کارشناسان میراثفرهنگی کم توجهی شد.
دکتر گلشن با تاکید بر این نکته که باید کارتان را درست و دقیق انجام دهید گفت: در تمام طول خدمتم همواره با گشاده رویی به محل کار رفتم؛ چرا که این حوزه عشق و علاقه میطلبد و تا زنده هستیم نمیتوانیم ازمیراث فرهنگی جدا شویم.
او با بیان فرازی از نهج البلاغه در نامه وصیت حضرت علی (ع) به امام حسن (ع) توضیح داد: «اى فرزند، اگر چه من به اندازه پیشینیان عمر نکرده ام، ولى در کارهاشان نگریسته ام و در سرگذشتشان اندیشیده ام و در آثارشان سیر کرده ام، تا آنجا که، گویى خود یکى از آنان شده ام؛ و به پایمردى آنچه از آنان به من رسیده، چنان است که پندارى از آغاز تا انجام با آنان زیسته ام و دریافته ام که در کارها آنچه صافى و عارى از شایبه است کدام است و آنچه کدر و شایبه آمیز است، کدام. چه کارى سودمند است و چه کارى زیان آور. پس براى تو از هر عمل، پاکیزهتر آن را برگزیدم و جمیل و پسندیده اش را اختیار کردم و آنچه را که مجهول و سبب سرگردانى تو شود، به یک سو نهادم؛ و چونان پدرى شفیق که در کار فرزند خود مى نگرد، در کار تو نگریستم و براى تو از ادب چیزها اندوختم که بیاموزى و به کار بندى؛ و تو هنوز در روزهاى آغازین جوانى هستى و در عنفوان آن. هنوز نیتى پاک دارى و نفسى دور از آلودگى.»
او ادامه داد: با توجه به این نامه متوجه میشویم کسی که تاریخ میداند، میتواند تمام حرکاتی که در حال حاضر انجام میشود را با توجه به نمونههای مشابه گذشته تحلیل کرده، تصمیم بگیرد که چه کند و برای آینده برنامه ریزی نماید.
این باستان شناس پیشکسوت کشورمان با بیان تفاوت میان مورخ و باستان شناس گفت: مورخ از مکتوبات دیگر مورخین که تابع حکام روز، نظرات شخصی و یا منافعشان بوده استفاده میکند که هم صحت و هم جای تردید دارد؛ اما باستان شناس با دیدن و تحلیل نقشها میتواند بگوید که در یک دوره خاص، آنچه مردمان تولید کرده اند در چه کمیت و کیفیتی بوده است.
او توضیح داد: نقشها بازگوکننده محیط فرهنگی، طبیعی و اقتصادی هر منطقه هستند و با بررسی طرحهای بر روی اشیا میتوان به اوضاع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و جغرافیایی مناطق پی برد و محیط انسانی را در دورههای گذشته بازسازی کرد.
او با اشاره به اهمیت بالای پژوهش در حوزه میراث فرهنگی اظهار کرد: امروزه متاسفانه بخشی از میراث فرهنگی به خصوص بناهای تاریخی از پژوهش جدا شده است و میبایست علاوه بر مرمت، درخصوص بنا پژوهش نیز انجام گیرد تا بتوان به تمامی موارد پنهان و ناملموس آن پی برده و آن را آشکار نمود. اگر پژوهش در حوزه میراث فرهنگی انجام نشود نمیتوانیم حاملان میراث فرهنگی باشیم و وظیفه خطیری که بر عهده مان است را به درستی انجام دهیم.
گلشن با بیان اینکه در تعابیر از ایران به عنوان بهشت باستان شناسی نام برده شده افزود: این تعبیر به این دلیل است که ایران در حوزه پژوهش و مطالعه درخصوص سیر حرکت انسان از اهمیت بالایی برخوردار است. بر اساس مطالعات مبدا انسان از افریقا بوده و یکی از خط سیرهای انسان ایران بوده است؛ از اینرو اگر فکر کنیم که چه میخواهیم به مخاطب و گردشگر منتقل کنیم بسیاری از مشکلات حل شده و با پژوهشهای کاربردی در این حوزه بسیاری موانع از میان خواهند رفت.