سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس:

گفتگوی اجتماعی برای آینده سازی ایران، یک ضرورت ملی است

نگاهداری با بیان اینکه ایران در یک نقطه عطف آیندگی قرار دارد، گفت: گفتگوی اجتماعی برای آینده سازی ایران، یک ضرورت ملی است.

بابک نگاهداری رییس این مرکز در نامه‌ای به روسای دانشگاه‌ها، حوزه‌های علمیه، اندیشکده‌ها، کرسی‌های آزاداندیشی، بسیج اساتید، پژوهشکده‌ها، رسانه‌ها و مراکز علمی کشوربا بیان اینکه ایران اسلامی هم‌اکنون در یک «نقطه عطف آیندگی» و نه نقطه عطف تاریخی قرار دارد، تصریح کرد که گفتگوی اجتماعی برای آینده‌سازی ایران یک ضرورت ملی است.

متن این نامه به شرح زیر است:

دشمنان انقلاب درصدد القاء بی‌آیندگی به مردم ایران هستند

دشمنان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران درصدد آینده‌زدایی و القاء بی‌آیندگی به مردم ایران و به ویژه نسل جوان جامعه هستند. تخریب همزمان «غرور ملی» با زیر سؤال بردن گذشته و برای در هم شکستن اراده ملت و نابودی «آرمان ملی» برای زدودن هر گونه انگیزه تحول و تحرک در دستور کار جدی دشمنان انقلاب و ایران قرار دارد. در چنین شرایطی می‌توان گفت ایران اسلامی هم‌اکنون در یک «نقطه عطف آیندگی» و نه نقطه عطف تاریخی قرار دارد. ایران آینده بر پایه دو لنگر عینی مبتنی بر وقایع میدانی و اتفاقات واقعی در جامعه و حاکمیت از یک سو و لنگر ذهنی بر اساس منظر عمومی آینده در ذهنیت‌ها و ادراکات استوار می‌گردد. در این میان هم فکری و فهم مشترک جامعه درخصوص آینده و افق زمانی بسیار حائز اهمیت است. طراحی و ارایه تصویر امید بخش و واقع بینانه از آینده ایران حتی برای تحرک افزایی مورد نیاز برای برون رفت از مشکلات فعلی کشور یک الزام راهبردی می‌باشد. در این برهه و شرایط ویژه ضروری است بر مهم‌ترین دستور کار گفتمان جامعه ایران یعنی تصویر آینده تصریح گردد. ارائه مهم‌ترین محور‌های چرخش‌های تحول‌آفرین که هم محرک اراده‌ها باشد و هم واقع‌بینانه، می‌تواند در راستای تحول مورد انتظار رهبر معظم انقلاب مؤثر واقع شود.

در این راستا مرکز پژوهش‌های مجلس در ماه‌های گذشته مجموعه مطالعات آینده پژوهانه‌ای را در قالب منشور هم آفرینی تصویر ایران آینده به انجام رسانده است. ازآنجایی که دانشگاهیان و رسانه‌ها نقش بسزایی در این هم آفرینی دارند می‌توانند گفتگوی اجتماعی سازنده بر محور آن را گسترش دهند و محقق کنند. از اینرو مستدعی است تدابیر و اقدامات لازم را برای ترویج هرچه بیشتر این مهم در قالب رویداد‌ها و نشست‌های تخصصی در جامعه دانشگاهی و رسانه‌ای مرتبط اتخاذ فرمایید. مرکز نیز آمادگی دارد بستر مناسب و محتوای لازم را در این ارتباط ارائه نماید. اهم محور‌های تحول آفرین پیشنهادی مرکز جهت آغاز گفتگو‌های اجتماعی فراگیر مشتمل بر موارد ذیل است.

لزوم نگاه زیست بومی به حکمرانی

۱- ایران آینده نیازمند سطح پیشرفته‌تری از ایده حکمرانی مبتنی بر سنت‌های الهی و تحولات جهانی است. امر حکمرانی در حال تغییر است و بدیل‌های جدید در حکمرانی در حال شکل‌گیری است. ایده جدید باید با خود مؤلفه‌هایی، چون یکپارچگی عناصر، تدبیر و تحول، بلندنگری و نگاه تؤأمان به جنبه درون‌مرزی و برون‌مرزی کشور را به همراه داشته باشد. شایسته است حکمرانی کشور از مدیریت پروژه‌ای با تکیه بر مزیت‌های سخت‌افزاری، منبع مدار و خروجی محور به «نگاه زیست بومی به حکمرانی» با تکیه بر مزیت‌های نرم‌افزاری و ناظر به فرایند و چگونگی پیشرفت و توجه به اثربخشی و بهره‌وری اجتماعی چرخش پیدا نماید.

لازم است تعریف جدیدی از مردم پایگی ممزوج با روح نوآوری‌های اجتماعی معرفی شود

۲- تکثیر نوآوری‌های اجتماعی و مردم پایگی حکمرانی و ارائه تصویر «ایران مردم پایه» که در آن عاملیت پیشرفت از آن مردم است و نقش دولت تسهیل گری برای هم آفرینی اجتماعی است ضروری به نظر می‌رسد. مردم پایگی با شعار و رسانه و سخنرانی محقق نمی‌شود. از همین رو لازم است تعریف جدیدی از مردم پایگی را معرفی نمود؛ تعریفی که با روح نوآوری‌های اجتماعی ممزوج شده باشد. در این مسیر باید در ابتدا زیرساخت‌های ارتباطات اجتماعی حاکمیت را توسعه داده و در واگذاری امور به مردم دست به دامان نوآوری شد. پیش زمینه مهم دیگر مردم پایگی حکمرانی گفتگو در سطح ملی درباره آینده ایران و هم گفتمان و هم پیمان شدن مردم برای چرخش‌های تحول‌آفرین است. حکمرانی ایران در آینده به جای تلاش برای حل مشکلات باید بر توسعه «راه حل‌های اجتماعی خارج از دولت» و اجتماعی‌سازی مسائل کلان کشور تمرکز کند استعاره «دولت سکان‌دار» در برابر «دولت پاروزن» نیز حکایت از تغییر نقش دولت‌ها به‌عنوان یک توانمندساز در عوض حل‌کننده همه مسائل کشور است.

کشور گران اداره می‌شود

۳- تمرکز بر مشی بهره‌وری اجتماعی و ارائه تصویر ایران شاداب و پویا را می‌توان از چرخش‌های تحول‌آفرین به‌شمار آورد. بایستی این واقعیت را پذیرفت که کشور گران اداره می‌شود و مصادیق بسیاری از اتلاف منابع وجود دارد. لازم است حرکت از مدیریت منبع‌محور به مدیریت بهره‌ورانه تغییر یابد. توجه به توسعه ابعاد اجتماعی در راستای ارتقای بهره‌وری سبب شکل‌گیری مفهومی با عنوان بهره‌وری اجتماعی شده است. بهره‌وری اجتماعی به معنای انجام کارآمد تعاملات اجتماعی و مدیریت روابط و فعالیت‌های اجتماعی مشارکتی است. بر این مبنا به نظر می‌رسد که چگونگی ارتقای بهره‌وری در رویکرد زیست‌بومی به حکمرانی بهره‌وری اجتماعی است. بهره‌وری اجتماعی، بهره‌وری را نه‌تن‌ها ناظر به خروجی، بلکه ناظر به فرآیند و چگونگی نیز می‌داند.

حکمرانی دانش‌بنیان موجب ارتقای قدرت ایران می‌شود

۴- حکمرانی دانش‌بنیان و قدرت هوشمند برآمده از خرد جمعی با ارائه تصویر ایران دانش‌بنیان، هوشمند و نوآور از دیگر رویکرد‌های تحولی مورد تأکید برای ایران آینده است. حکمرانی‌ای که متکی به درون و سرمایه‌های انسانی است و به تعبیری درون‌زا و برونگرا است. حکمرانی دانش‌بنیان موجب ارتقای قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران از طریق مرجعیت علمی و ایجاد ارتباطات بین‌المللی برد - برد می‌شود. تصویر ایران آینده باید به نحوی تغییر یابد که نشان دهد ایران با تمامی تنگنا‌های تحریمی، عقلانی‌تر از گذشته و مبتنی بر خرد جمعی تصمیم می‌گیرد بایستی این ذهنیت عمومی ایجاد گردد که چالش‌های بزرگ بخش جدایی‌ناپذیر از حرکت رو به جلوی هر کشوری است و هرچه آرمان‌ها، قدم‌ها، قابلیت‌های جهش و میدان اثر و مغناطیس یک نظام حکمرانی، بزرگتر باشد دیر یا زود مورد تزاحم کشور‌های زیاده‌خواه و کم‌بنیه قرار خواهد گرفت در «ایران عقلانی» فرآیند‌های تصمیم‌گیری حکمرانان داده‌بنیاد و دانش‌بنیان و مبتنی بر خرد جمعی مردمان است نه بر اساس احساسات و هیجانات و سلایق فردی یا گروهی مدیران. لازمه ارتقای خرد جمعی در حوزه عمومی ارتقای یادگیری آنان از طریق مشارکت آن‌ها در تصمیم‌گیری و اقدامات عمومی است در این صورت حکمرانی هوشمندتر تحقق پیدا خواهد کرد. حکمرانی هوشمندتر از همراهی و ترکیب هوش مصنوعی فناوری‌های موجود و نوین با قدرت تفکر گروه‌های بزرگ از افراد حاصل می‌شود.

۵- تاب‌آوری اجتماعی - اقتصادی و تحقق ایران پابرجا با توجه به افزایش و شدت رویداد‌های بنیادبرافکن مانند تغییرات اقلیمی، جنگ‌های منطقه‌ای، ائتلاف‌های غیرقابل پیش‌بینی، تغییر شتابان فناوری‌های پیشرفته و اختلالات اقتصادی برای ایران آینده یک الزام راهبردی است. ایران آینده بایستی از عناصر قدرت، تاب‌آوری و عزت و امنیت برخوردار باشد. از مهمترین بایسته‌های ایران پابرجا می‌توان به ترمیم شکاف‌های اجتماعی از طریق گفتگوی ملی، احساس گشودگی به تنوع و تکثر فرهنگی، حل مسائل زیست‌محیطی به لحاظ آثار اجتماعی – اقتصادی، طراحی سازوکار‌های توانمندسازی بخش خصوصی فعال، امنیت غذایی، پیچیده‌سازی اقتصادی با جلوگیری از خام‌فروشی، توسعه اقتصادی دانش‌بنیان، قدرت دفاعی بازدارنده و به‌روزرسانی قوانین مشارکت عمومی – خصوصی اشاره نمود.

مرجعیت ایران با ارائه تصویر ایران بزرگ و منطقه‌ای و ایران فرهنگی و تمدنی

۶- بین‌المللی‌سازی و مرجعیت ایران با ارائه تصویر ایران بزرگ و منطقه‌ای و ایران فرهنگی و تمدنی راهگشاست. فرصت‌سوزی در عرصه بین‌الملل بسیار هزینه‌زاست. جانمایی در نظام بین‌الملل جدید باید در دستور کار جدی قرار گیرد و نباید ایران را در مرز جغرافیایی فعلی محدود کرد. تفکر بین‌المللی سازی احتمال انسداد مسیر را کاهش می‌دهد و گزینه‌های جدیدی را پیش رو می‌گذارد. تمدن نوین ایرانی – اسلامی در مرز‌های ایران سیاسی نمی‌تواند رخ دهد بلکه باید ایران را در ایران بزرگ فرهنگی دید. کشور‌های جهان باید ایران را بزرگ و غیرقابل صرفنظر ببینند. برمبنای این تصویر ایران آینده ظرفیت تبدیل شدن به قطب حمل و نقل منطقه ای، مرکز تبادلات علم و فناوری و نوآوری منطقه و تأمین کننده امنیت انرژی را داراست. ایران آینده باید هم فروشنده و هم خریدار بزرگ منطقه باشد. توسعه کریدور‌های حمل و نقلی ایران و همکاری راهبردی با روسیه، چین و هند و سایر قدرت‌های نوظهور از دیگر راهکار‌های بین‌المللی‌سازی ایران است. جانمایی ایران در اقتصاد بین‌الملل و هم بنیان‌گذاری شرکت‌های بین‌المللی برای قدرت خنثی‌سازی تحریم‌ها، دیپلماسی علم و فناوری و توسعه سیاست‌های همسایگی راهگشا خواهد بود.

در خلق روایت استراتژیک آینده دستان مهم‌تر از کلمات هستند

۷- در کنار همه موارد فوق روایت‌پردازی معنادار برای مردم از طریق طراحی و اجرای شوک‌های مثبت نباید فراموش گردد. در خلق روایت استراتژیک آینده دستان مهم‌تر از کلمات هستند. تصویر ایران آینده صرفاً با تهیه سند چشم‌انداز تولید نمی‌شود. بلکه از سلسله اقدامات معنادار مبتنی بر دال محوری، کانون تغییر و چرخش‌های تحول آفرین نشأت می‌گیرد. سلسله اقدامات معنادار از طریق اتصال موفقیت‌های کوچک و بزرگ عینی و ذهنی در عرصه حکمرانی کشور قابل حصول است. این سلسله اقدامات و روایت‌سازی رسانه‌ای آن‌ها باعث می‌شوند مدار امید در جامعه قطع نشود و حس ما می‌توانیم را به جامعه برمی‌گرداند و سبب تزریق خودباوری به جامعه می‌شود.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.