یادداشت دکتر هادی ابراهیمی عضو هیات علمی دانشگاه
تساهل و مدارای گسترده قضایی نظام با نسلی که به تحریک رسانههای استکباری، وارد گود اعتراضات و اغتشاشات شده و مطالبات مبهمی را شعار داده و آشوبگری میکردند، به عدهای از کهنه سیاست بازان نیز جرأت ابراز وجود مجدد داد تا نه در کف خیابان بلکه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی عرض اندام کرده و با شلیک تیرهایی در تاریکی قمپز در کرده تا از آب گل آلود ماهی بگیرند!
با رصد سرانگشتی رسانههای مجازی، سید محمد علی ابطحی یکی از همان سیاست بازهایی است که میکوشد تا با لطائف الحیل و منش منافقانه، گاهی به میخ و گاهی به نعل بزند و خود را در منطقه منتقدان صدرنشین نگه داشته تا طبق همان اختلال شخصیتی خودشیفتگی، همچنان دیده شود.
کیش شخصیت این سیاست باز بحدی است که، چون فاقد قدرت تحلیل تخصصی مسائل مهم جامعه است و موضوع خاصی نیز برای پردازش بدست نمیآورد، با لحنی تند و تحریکآمیز قلمش را روی چهره ارکان نظام میلغزاند که خادمانه جامه خدمت به تن کرده و از هیچ تلاشی برای مدیریت و بهبود اوضاع فروگذار نمیکنند.
تهاجم کلامی اخیر ابطحی به رسانه ملی و کم مخاطب نشان دادن آن به بهانه رؤیت تبلیغ برخی از برنامهها بر بیلبوردهای شهری، مصداق بارز مزه ریزی کودکانه همین آقایی است که نه تنها کودک درونش فعال است، بلکه خودش نیز انگار به بلوغ فکری نرسیده و کودک مانده است به قول ناصر خسرو
وقتی اندر سرت بخار جهالت قوی است
من درد جهل را به چه درمان کنم؟
بدترین موضع برای منتقدنماها این است که عامدانه تصمیم میگیرند که زخمه بر زخم بزنند و اگر زخمی گیرشان نیامد، بدون ارائه سند معتبر زخم نمایی کرده و مطالب تحریف شده به مخاطبان خود بدهند اما جهت مزید آگاهی ابطحیها باید تأکید کرد که رسانه ملی آمار واقعی مخاطبان خود را از نظرسنجیهای علمی و نظرخواهیهای میدانی بدست آورده و به خود حق میدهد که به اینگونه اظهارات عقده گشایانه وقعی ننهد.
رسانه ملی خط مقدم جنگ ترکیبی و جنگ شناختی
تاریخ سیاسی و اجتماعی ما از صدر نهضت مشروطه و کودتای انگلیسی رضاخانی تا به امروز، بخوبی و هنرمندانه دو چهره سیاستباز و سیاستمدار را ترسیم کرده و نشان داده است، برای مخاطبان آگاه دشوار نیست که شما را در فهرست جریان اقلیت، ولی پر سروصدای سیاست بازان قرار دهند، چونکه شما با باطل شمردن و نفی هرآنچه در گذشته بوده اید میخواهید خود را بازتعریف کنید به همین دلیل در هر بزنگاه تاریخی علیه خواست و منافع ملت قدم بر میدارید دقیقا مصداق کلام استاد علامه محمد تقی جعفری در کتاب حکمت اصول سیاسی اسلام که سیاست بازی را مجموعهای از فرصت طلبیها و نیرنگ بازیها و استخدام هر گونه وسایل در راه رسیدن به هر هدفی که برای سیاست بازان مطلوب تلقی شود میداند هر چند در این مسیر عدالت اجتماعی پایمال گردد و ارزشها نابود شوند و پیمانها نقض گردند.
ابطحی که بلحاظ شخصیتی شبیه سید ابراهیم نبوی طنزپرداز فراری است در حالی به رسانه ملی میتازد که سازمان صدا و سیما برخلاف اراده ناکثین، در خط مقدم جهاد تبیین یک تنه به مصاف طراحان و مجریان جنگ ترکیبی و جنگ شناختی رفته و برای راست قامتی جبهه حق و خیمه ولایت، پنجه در پنجه غولهای رسانهای جهان انداخته و خوشبختانه موفق شد مسیر انحرافی القاء شده از سوی بیگانگان و معاندان را به مردم معرفی کند و یکی از بزرگترین فتنههای پس از انقلاب را خاک کرده و به زمین بچسباند، رسانهای که همزمان هم به مصاف مبارزه با اسلام ارتجاعی و اسلام روشنفکرنماها رفته و هم اسلام ناب محمدی را تبلیغ کرده و بر صدر نشانده است.
رویکرد متفاوت صدا و سیما در دوره تحولی و بازگشت رسانه ملی به ریل اصلی با راهبری دکتر جبلی در حالی با اقبال چهرههای سیاسی مواجه شده است که ابطحی برای بازپس گرفتن جایگاه از دست رفته اش در نزد اصلاح طلبان، حاضر به پذیرش هر نقش مضحک و مهلکی برای تخریب شده است و از این رو بدون استناد و بی هیچ نظرسنجی معتبری، وقیحانه میگوید که مخاطبان رسانه ملی حتی از مشتریان اپلیکیشنهای سانسور شده هم کمترند!
اینکه چرا سیاستهای تجاوزکارانه امریکا و غرب و یا جنایتهای اسرائیل و این همه ظلمهای بزرگ و کوچک برای این سلسله سیاستبازان سلبریتی منش، اولویتی نداشته و تمام تمرکز فکری و عینی این جماعت مردم فریب، فقط و فقط متوجه نظام جمهوری اسلامی و دستگاهای هماهنگ با، ولی امر مسلمین است، برای من غیرقابل توجیه هستند و تفسیری کمرنگتر از خیانت از اینها در ذهنم نقش نمیبندد
ماموریتی برای کاشتن بذر فتنه جدید
تردید ندارم که مأموریت قلمی ابطحیها در گشتهای رسانه ای، سوژه دهی و سیاه نماییهای اجتماعی و سیاسی و خودی سازی جنگ رسانهای هدایت شونده از سوی غربی هاست، چونکه کمترین شم سیاسی متوجه این حقیقت میشود که فعال شدن مجدد لشکر قلم به مزدهای فتنه پرداز، تخریب همزمان جایگاه ولایت فقیه، نقد دلقک گونه فرمایشات معظم له، تخریب شورای نگهبان و کابینه و مشخصا وزارت کشور و راه اندازی موج تخطئه رسانه ملی، بی تردید با هدف گیری انتخابات اسفندماه است که هدفی جز کاهش مشارکت مردم از طریق منفی نشان دادن نظارت استصوابی، ناامن نشان دادن صندوقها و سوگیرانه عمل کردن وزارت کشور و خنثی سازی قدرت اثرگذاری رسانه ملی در تبیین افکار عمومی و تهییج مردم برای حضور حداکثری در پای صندوقهای رأی ندارد.
فتنه گران معاند و اربابان بیگانه به همراه سلبریتیهای بیگانه پرست، نگران تداوم پشت کردن مردم به اصحاب فتنه و اغتشاشگران پائیز شده و همه هراس آنها متوجه افزایش مشارکت انتخاباتی مردم است، چونکه میدانند این اتفاق مرگ سیاسی فتنه گران را رسمی خواهد کرد.
پرستویی، خادم، صادقی، ابطحی، اشتری، حائری، نصیری و... پیاده نظام فتنه گرانی هستند که قصدشان راه اندازی موج جدید اغتشاشات و ناآرامیهای انتخاباتی است، البته ابتدا در فضای مجازی با آماده سازی اولیه برای راه اندازی موج فراخوانهای خیابانی و سپس خوراک سازی میدانی برای رسانههای بیگانه و معاند البته ما در سنگر قلم و رسانه و تحلیل، آرایش تقابلی خود را با اصحاب تخریب حفظ کرده و در کنار افکار عمومی به جهاد تبیین و روشنگری پرداخته و از رسالت رسانهای خویش غافل نمیمانیم و هوشمندانهتر از گذشته، ضمن شناسایی عوامل انتحاری، با شاخصهای فتنه شناسی، بمب مجازی فتنه را قبل از انفجار اجتماعی اش خنثی خواهیم کرد.