عبدالعزیز شبانی عضو هیئتعلمی دانشگاه شیراز در نشست "جریانشناسی شعر معاصر" گفت: فارغ از جریانها و دستهبندیها و کدام به چه محتوایی علاقه داریم و فارغ از دعواهای شعر متعهد، بر اساس نظریه سارتر یا آنچه مارکسیستها میگویند، مهم شعریت شعر است و شاعر باید به شعریت اثر متعهد باشد.
او گفت: خوب است شاعران امروز پیشینه ادبی خویش را بشناسند و این شناخت با مطالعه به دست میآید. مثلاً کسانی که در عرصه ادبیات آیینی کار میکنند هنوز نتوانستهاند کاری بنویسند که همسنگ مرثیه محتشم کاشانی باشد.
شبانی گفت: این قضاوت یک سخن احساسی نیست بلکه هر وجدان آگاهی که خوانده باشد این را میفهمد نمونه جدی آن کتاب «چشمه روشن» اثر دکتر «غلامحسین یوسفی» است؛ این اثر را با قطعه سوگسرودی از «والت ویتمن» مقایسه کرده و حتی اعتقاد دارد ترکیببند برتر است.
شعر دهه ۵۰ صدای پای انقلاب را منعکس کرد
دبیر محفل شعر شیراز نیز با اشاره به پیشینه جریانهای ادبی در صدسال اخیر گفت: جریانهای متعهد به تفکر چپ و سپس جریانهای اگزیستانسیالیستی یک بخش ادبیات معاصر را به خود اختصاص داده بودند که زیرشاخهها و خرده جریانهای ایران متعددی را میتوان ذیل آنان تعریف کرد
هاشم کرونی گفت: در دهه ۵۰ بتدریج جریانهای مذهبی حضور پررنگتری پیدا کردند بهنحویکه در آستانه انقلاب اسلامی تبدیل به جریان شکل یافتهای شده بودند. اما مهم این بود که همه جریانها چه مذهبی و چه غیرمذهبی به نحوی صدای پای انقلاب را در آثار خود منعکس کردند.
او گفت: بخش عمدهای از شعر جریان شاعران مذهبی در دهه ۶۰ که با عنوان شعر انقلاب شناخته میشود به مسئله جنگ اختصاص داشت جریان دارای نحلههای مختلفی است که مهمترین آنها شعر دفاع مقدس است و جریانها مثل شعر صلح ادبیات ضد جنگ شعر اعتراض و ... ازجمله خرده جریانهای ذیل این جریان هستند.
مسئول واحد آفرینشهای ادبی حوزه هنری فارس گفت: ادبیات جنگ در دوران هشتساله دفاع مقدس بیش از همه به نیاز میدان توجه داشت که این رویه شاعران را به رجزخوانی و سرودن اشعاری برای ترغیب رزمندگان مدافع میهن مشغول کرد، بهنحویکه شعر دوران جنگ را میتوان شعر تهییج به حماسه سازی خواند.
کرونی گفت: روند شعر دهه شصت در جریان شعر انقلاب اسلامی با پایان جنگ به سمت دیگری میل میکند که طی آن دغدغههای شاعران ژرفای بیشتری مییابد و درنتیجه جریانهای تازهای در دهه بعد متولد میشوند.