دروغسازی، حربهای است که دشمنان اسلام، اعم از دشمنان برونمرزی و منافقان داخلی، از دیرباز تا امروز برای ضربه زدن به حکومت اسلامی از آن استفاده میکنند. خداوند در آیاتی از قرآن، روش مقابله و شیوه درست مواجهه با چنین موقعیتی را بیان کرده که در نوشتار حاضر مرور میکنیم.
خداوند در آیات ۱۱ تا ۲۰ سوره نور، پرده از ماجرایی برمیدارد که در ظاهر بسیار تلخ است، اما در نهایت، ختم به خیر میشود و درسهایی آموزنده برای امت اسلام به همراه دارد تا مسلمانان بتوانند در موقعیتهای مشابه، به وظایف ایمانی خود عمل کنند و کشتی اسلام را از طوفان توطئههای دشمنان به سلامت عبور دهند.
این ماجرا در کتابهای تفسیر به افک معروف است. افک یعنی واژگون کردن. به دروغ سنگین، نه دروغی که زود مشت آدم باز شود، افک گفته میشود چون دروغگو، حقایق را وارونه میکند. همینطور به بادهایی که مسیر خود را عوض میکنند و به زمینهایی که زیر و رو میشوند «موتفکه» گفته میشود. مؤتفکات در قرآن، نام شهرهای قوم لوط است که در اثر ارتکاب گناه، زیر و رو شدند.
ماجرا از این قرار بود که عدهای به سرکردگی منافق مشهور مدینه، عبدالله بن ابی که یهودی مسلمانشده بود به ترور شخصیت یکی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله پرداختند و با نقشهای سنگین، حسابشده و ناجوانمردانه، به خاندان وحی، تهمت زشت ناموسی زدند. سپس این شایعه را بین مسلمانان منتشر کردند وآن قدر به این شایعه پر و بال دادند که نه فقط مسلمانان عادی را بلکه خواصی مثل ابن مُسَطَّح، حسّان بن ثابت (شاعری که غدیر را به تصویر کشید) و حَمَنَه بنت جَحْش (دختر عمۀ پیامبر صلی الله علیه و آله) هم تحت تأثیر آن نقشه شوم شیطانی قرار گرفتند.
پیامبر صلی الله علیه و آله، هر چند از این واقعۀ تلخ بسیار رنجیده خاطر شدند اما مانند یک شهروند معمولی، شتابزده برخورد نکردند، غیرت عربی به خرج ندادند و همانجا در دم، حد قذف جاری نکردند بلکه سعی کردند ماجرا را مدیریت کنند و به نوعی حتی شاید میدان دادند که منافقان، بیشتر در این آتش بدمند تا با آمدن حکم خداوند، دستشان بهتر رو شود.
خداوند در این ده دوازده آیه، ضمن گزارش و تحلیل این ماجرا، درسهایی کاربردی و عالی به مسلمانان آموزش میدهد که بررسی میکنیم.
درس اول: در هر شرّ ناخواستهای، خیری نهفته است
در آیۀ یازدهم میفرماید: لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّكُم ۖ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَّكُم ؛« آن را برای خود شر نپندارید، بلکه آن [در نهایت] به نفع شماست».
اساساً در نظام آفرینش، هیچ پدیده و پیشامد ناگواری نیست که شر مطلق باشد، چون همه چیز از ناحیۀ خداست و خدا منبع خیر است و از خیر محض، شر مطلق بیرون نمیآید. پس هر بیماری، بلا و حادثه تلخی که میبینیم شر نسبی است و اگر خوب کاویده شود از دل آن، خیرها بیرون میآید؛ درون هر بتی، جانی است پنهان/ به زیر کفر، ایمانی است پنهان (شیخ محمود شبستری). خیر بودن این ماجرا نسبت به مسلمانان این است که دست منافقان را رو کرد و نقابها برافتاد.
درس دوم: تناسب جرم و جریمه
در ادامۀ آیه میفرماید: لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِی تَوَلَّىٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ « هر کدام از آنان، به اندازهی گناهی که مرتکب شده است، به کیفر میرسد. و برای کسی که بخش بزرگ گناه را بر عهده گرفته، عذابی بزرگ است.»
در هر توطئهای باید حساب طراحان اصلی را از پیادهنظامِ گوشبه فرمان جدا کرد. اگر دستهای پشت پرده را نبینیم دچار خطای راهبردی میشویم، آنگاه به جای ریشهکن کردن بن فتنه، شاخ و برگها را میزنیم و طبیعی است که چون ریشه، پابرجاست بعد از مدتی از جای دیگری، فتنهای تازه بلند میشود.
وظایف مسلمانان در خنثی کردن شایعات
یک. گمان خیر بردن به مومنان
در آیۀ دوازدهم این سوره، مسلمانان را توبیخ می کند که چرا به محض شنیدن چنین خبری، حسن ظن نبردید. پیداست در جامعۀ ایمانی باید روحیۀ حسن ظن حاکم باشد چرا که امت اسلام، در حکم یک «تَن»اند و از باب «چو عضوی به در آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار»، هر کسی وظیفه دارد از آبروی برادر ایمانی خود مراقبت کند.
دو. درخواست ارائۀ مستندات
طبق آیۀ سیزدهم، هر مسلمانی وظیفه دارد درهنگام شنیدن چنین اخباری، از مدعی، شاهد و سند طلب کنند. آیات دیگری هم وجود دارد که ما را از پذیرش بی چون و چرای اخبار و همینطور اظهار نظر کردن بدون علم و آگاهی، منع کرده است مانند: آیۀ ششم حجرات، آیۀ سی و ششم اسرا و آیّ سوم مؤمنون.
سه. بیتفاوت نبودن نسبت به منکرات
طبق آیۀ شانزدهم، مسلمان وظیفه دارد هنگام شنیدن اخباری از این دست، قفل سکوت را بشکند و حقیقت را برملا کند چرا که سکوت در برابر منکر، به معنای رضایت از منکر و به منزلۀ تایید آن است. بر اساس آموزههای وحی، در چنین صورتی، شنونده نیز با مجرم، شریک جرم خواهد بود و در آخرت با او همانند عامل منکر، برخورد می شود.
منبع: تبیان