ادعای گروهی از یهودیان در رابطه با فلسطین مسالهای است که بیشتر از اینکه به تاریخ این قوم مربوط باشد به روایات و برداشت دینی آنها مرتبط میشود. برای فهم این موضوع باید نگاهی به کتاب مقدس (تنخ) داشته باشیم.
از موسی تا یوشع/ آغاز تصرف سرزمین شیر و عسل
بر اساس روایت کتاب مقدس، یهودیان در زمان حضرت یوسف (ع) به مصر مهاجرت میکنند، اما آرام آرام توسط مصریها به بردگی و بیگاری گرفته شده و زندگی آنها به سختی میگراید.
بیشتربخوانید
در این شرایط موسی (ع) ظهور کرده و آنها را از مصر خارج میکند. یهودیان با کمک موسی از تبعیدگاه خود خارج میشوند. یهوه (خدای یهودیان) به موسی و قومش وعدۀ سرزمینی را میدهد که در آن نهر شیر و عسل وجود دارد.
با این حال، شرط پیروزی یهودیان بر دشمنان و حضور در این سرزمین این است که آنان با یهوه عهد ببندند و به شریعتش مو به مو عمل کنند تا در نهایت، به سعادت رسیده و یهوه سرزمین نهر شیر و عسل را به آنان بدهد.
بر اساس روایت کتاب مقدس، یهوه به موسی (ع) دستور میدهد که با یهودیان به سرزمین اصلی فلسطین که همان ارض موعود است حمله کنند. یهوه میگوید همه مردم سرزمین فلسطین از آن یهودیان است و آنان باید شهر را خالی از سکنه کنند.
حملات یهودیان در زمان یوشع، جانشین موسی شدت میگیرد. بسیاری از شهرهای سرزمین موعود به دست یهودیان تصرف و نابود میشود. یهودیان سپس شروع به بازسازی شهرها کرده و خود در آن سکنی میگزینند.
عصر طلایی داوود و سلیمان
بعد از پایان عصر یوشع، عصر پیامبران آغاز میشود. در آن زمان، یهودیان اراضی بسیاری را از دست میدهند. اتفاقات تلخ باعث میشود آنها دست کمک به سمت یهوه دراز کرده و از سموئیل (ع)، پیامبر یهود بخواهند که از خدا بخواهد یک «پادشاه» (ملک) برای آنها تعیین کند. یهوه شائول (طالوت) را به عنوان پادشاه یهود برمی گزیند.
شائول که مردی قوی بنیه و زیرک است شروع به جنگ با فلسطینیان میکند و میتواند اراضی بسیاری را تصرف کند، اما به علت نافرمانی و عدم رعایت دقیق فرامین یهوه، توسط خداوند از پادشاهی عزل شده و جای خود را به داوود میدهد.
با آغاز پادشاهی داوود سراسر سرزمین فلسطین به تصرف یهودیان در میآید. دوران پادشاهی داوود و پسرش سلیمان، عصر طلایی یهودیان است و آنها توانستند در این دوران بیشترین اراضی به اصطلاح تاریخ خود را تصرف کنند.
از عصر دو قلمرو تا تبعید اول
بعد از فوت سلیمان (ع)، به علت نافرمانی و سرکشی یهودیان، خداوند سرزمین واحد یهودیان را به دو پادشاهی یهودیه و اسرائیل تقسیم میکند و از یکی شدن این سرزمین واحد جلوگیری مینماید.
دو پادشاهی یهودیه و اسرائیل دائما با هم به جنگ میپردازند و پادشاهانی فاسق بر این دو سرزمین حکومت میکنند. هر دو قلمرو آرام آرام روند سقوط را پیش میگیرند. شریعت یهودی فراموش میشود و فساد جامعه را در بر میگیرد.
این اتفاقات باعث سقوط یهودیه و اسرائیل میشود. ابتدا آشوریها در سال ۷۴۰ قبل از میلاد به اسرائیل حمله کرده و آن را تصرف میکنند و سپس، بابلیها و پادشاهان بخت النصر به یهودیه حمله کرده و آنجا را ویران میکنند. بخت النصر معبد سلیمان را ویران میکند و یهودیان را به بابل تبعید میکند. یهودیان از این رویداد با نام «تبعید نخستین» یاد میکنند.
از عصر بازگشت به اورشلیم تا تبعید دوم
براساس آنچه ادعا میشود، در سال ۵۳۹ ق م یهودیان به دستور کورش کبیر مجددا اجازه بازگشت به اورشلیم و سرزمین یهودیه و اسرائیل را پیدا میکنند.
آنها معبد سلیمان را بازسازی کرده و شهر را نیز از نو میسازند. در سال ۴۶۰ ق م گروهی از یهودیان که در دربار ایران به جاه و مقام رسیده بودند به یهودیه بازگشته و در آنجا نظم را برقرار میکنند. عذرا مهمترین شخصیتی است که در این سالها ظهور میکند.
با این حال، یهودیان دیگر نمیتوانند به شکوه گذشته بازگردند. در سال ۳۲۳ ق م اسکندر مقدونی سراسر سرزمین یهودیه و فنیقیه را تصرف میکند و یهودیان بار دیگر تابع یک حکومت غریبه میشوند.
در سال ۱۶۷ ق م یهودیان مکابی علیه سلوکیان (جانشینان اسکندر) شورش کرده و حکومتی مستقل را بنیان میگذارند. بعد از مکابیان، حشمونیان هم به قدرت میرسند تا به مدت چند دهه یهودیان از حکومتی مستقل و یهودی برخوردار باشند. در این دوره کتاب مقدس به تحریر در میآید و شهرها نظم و نسق سابق خود را باز مییابد.
با این حال، روزگار خوش یهودیان دیری نمیپاید. در سال ۶۳ ق م رومیها به رهبری پومپی یهودیه و اسرائیل را تصرف میکنند و یهودیان همگی تابع امپراطوری روم میشوند.
بعد از این اتفاق، تاریخ یهودیت وارد عصری جدید میشود؛ عصری پرتحول و پرماجرا که در نهایت به تبعید مجدد یهودیان میانجامد. در سال ۴۰ الی ۴ ق م هرود کبیر از جانب رومیها جانشین حشمونیان میشود و اسرائیل و یهودیه رسما یکی از کلونیهای رم میگردد.
در سال ۴ ق م مسیح (ع) ظهور میکند و جامعه یهودی با یک انقلاب بزرگ مواجه میشود. مسیح (ع) در سال ۲۶ میلادی به صلیب کشیده میشود.
چندی بعد، یهودیان فریسیِ تندرو شروع به شورش علیه رومیها میکنند. اولین جنگ یهود – روم در سال ۷۰ میلادی رخ میدهد. این جنگ در نهایت به تخریب معبد و نابودی اورشلیم میانجامد.
در سال ۷۳ میلادی مسیحیت آرام آرام جای یهودیت را میگیرد و یهودیان که حالا در جنگ نیز شکست سختی از رومیان خورده بودند، به تبعید دوم میروند.
یهودیان معتقدند تبعید دوم پایان حضورشان در سرزمین موعود است. پس از این اتفاق، یهودیان به سرزمینهای مختلف تبعید میشوند. یهودیان حاضر در ممالک شرقی و غالبا اسلامی «سفارادی» و یهودیان حاضر در ممالک غربی و غالبا مسیحی «اشکنازی» نامیده میشوند.
تاریخ یا افسانه؟
بخشی از باورهای تاریخی یهودیان دینی و بخشی دیگر تاریخی است. همانطور که شلومو زند، مورخ و متفکر یهودی میگوید، تفکر صهیونیسم و باور به اینکه یهودیان یک ملت واحد بوده اند که تبعید شده و حالا باید به سرزمین خود بازگردند بیشتر یک داستان است که یهودیان دوست دارند به آن باور داشته باشند.
در واقع، طبق روایات تاریخی اولا خود یهودیان سرزمین فلسطین را به زور و با جنگ از دست ساکنان آن بیرون آوردند و ثانیا، بعد از تبعید دوم هرگز قوم واحد پراکندهای نبودند که حالا به صورت واحد به سرزمین خود بازگردند بلکه از اقوام و گروههای مختلفی بوده اند که به داستان و ایدهای واحد اعتقاد داشته و دارند (اینجا بخوانید).
هر چند نباید فراموش کرد که برخی مورخان معتقدند اصولا تبعید دوم رخ نداده و یهودیان ساکن یهودیه و اورشلیم آرام آرام مسیحی شدند و هرگز از شهر خود بیرون انداخته نشدند.
به هر صورت، آنچه امروز در اراضی اشغالی میگذرد، چیزی به جز تبعیض نسبت به فلسطینیان و تلاش برای حذف مسلمانان نیست. همان رفتاری که باعث شده تا در روز قدس، میلیونها مسلملن در جهان اسلام علیه صهیونیستها راهپیمایی کنند.
منبع: خبر فوری