سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

سرگرمی‌ قدیمی و محبوب تهرانی‌ها در ماه رمضان

ترنا یکی از قدیمی‌ترین بازی‌های سنتی بومی ایرانی اســت که با هدف رفع مشکلات و معضلات اجتماعی و محلی به شــیوه درویش‌مآبانه در ایران از دوره صفویان مرســوم بوده است.

آفتاب که بساطش را جمع می‌کند و می‌رود، صدای قلقل سماور و صدای موذن، مانند سمفونی خوش آهنگی در قهوه‌خانه می‌پیچد. شاگرد قهوه‌چی استکان و نعلبکی، قندان و ظرف زولبیا و بامیه را داخل سینی می‌چیند و برای میزبانی از مشتریان به وقت افطار، آماده می‌شود. مرد‌ها استکان چای دیشلمه سفره افطار خانه را به‌سرعت سر می‌کشند و کفش و کلاه می‌کنند و راهی قهوه‌خانه می‌شوند و قبل از نواختن زنگ مرشد و شروع بازی «ترنا» همه دور هم جمع می‌شوند.

یادگار صفویان در تهران قدیم

بازی عیاران به پارچه لنگ یا کرباسی که آن را تاب می‌دهند و در انتهای آن گره کوچکی ایجاد می‌کنند و به‌صورت تازیانه بر دست افراد می‌زنند، ترنا گفته می‌شود. اما سروکله ترنا از کجا در ایران و قهوه‌خانه‌ها باز شد؟ حکایت جالبی دارد. به روایتی ترنا، بازی عیاران بوده و از زمان یعقوب لیث صفاری مرسوم بوده است. با روی کارآمدن دولت واحد صفویان در ایران اوضاع سیاسی و اجتماعی مردم ایران به کلی تغییر کرد. انجام رسمی بازی ترنا هم در میان مردم به دوره صفویان نسبت داده می‌شود. به گفته دکتر «اردشیر صالح پور» از استادان برجسته پژوهش در زمینه نمایش‌های آیینی، ترنابازی یکی از قدیمی‌ترین آیین‌های نمایشی است. زادگاه ترنا قهوه‌خانه است.

تاریخچه و شکل‌گیری قهوه‌خانه‌ها به ۴۰۰ سال پیش و دوره صفویان می‌رسد و در واقع اوج اعتبار قهوه‌خانه‌ها در همین دوران بود و بعد‌ها ترنا بازی به یکی از سرگرمی‌های مردم به‌ویژه تهرانی‌ها قهوه‌خانه تهران تبدیل شد و هر شب این مراسم را در ٣٠٠ قهوه‌خانه اجرا می‌کردند. در روزگاری که هنوز تهران به‌اندازه امروز عریض و طویل نشده بود و تعداد محله‌های پایتخت کمتر از انگشتان کف دست بود، قهوه‌خانه «باغ ایلچی»، «باغچه علی‌جان»، «پنجه‌باشی» زیر شمس‌العماره، «فراش‌باشی» بازارچه قوام‌الدوله، «فخرآباد» در دروازه شمیران، «حسن ناروند» در میدان شاه، «شاغلام» در بازار امین‌السلطان، «چال» در خیابان مولوی و «رمضون یخی» در دروازه غار پاتوق ترنابازان بود.

یک ابزار ارتباط جمعی جدید

در روزگاری که خبری از مطالعات عمیــق روان شناســی و رشــد قارچ گونــه ابزار ارتباط جمعی نبود ترنابازی با نیت گره‌گشایی از کار خلق خدا و به عنوان یک ســرگرمی جذاب متولد شد؛ نمایشــی که در پایان یک پیــام اخلاقی را برای مخاطب داشــت و باعث حل بســیاری از مشکلات می‌شد. زنگ مرشــد، شــروع کار بود. مرشــد گاهی در نقــش گرداننده یا کارگزار با همان ســلام و احوالپرســی معمول با مردم حاضــر در اجرای نمایش ســر صحبت را باز می‌کــرد و به همین ســادگی مردم وارد صحنه نمایش می‌شدند.

در فرهنگ قدیم مردم ایران شــاه بالاترین مقام را داشــت، امــا در هیــچ امری دخالت نمی‌کرد. نخســتین بازیگر نمایش شــاه بود. یک نفر در مقام کارگزار و یک یا دو نفر یا حتی بیشتر در نقش وزیر و مسئول اجرای احکام شاه، بازی می‌کردند. بیشتر احکام این بازی برگرفته از مشکلات و مسائل روزمره زندگی بود. بازیگــران این نمایش مردم بودند: دو نفر که با یکدیگر قهر بودند، فردی که مشــکل مالی و خانوادگی داشت، فرد بیماری که مشکل تهیه تأمین هزینه دوا و درمان داشت و. در واقع در این نمایش مردم راحت و بی واســطه درددل می‌کردند و دنبال راه حلی درویش مآبانه بودند. در میان بازیگران نمایش کســی بود که حکم جاری می‌کرد. یک عده ترناخور نیز که شــاه بــه کارگزارش حکــم می‌کــرد: «فلانــی را بنواز یا تازیانه بــزن!» حضور داشــتند. البته پایان بازی ترنا شــیرین بود و ًمعمولا گاهی اوقات به جــای جریمه تازیانه از ترناخوران درخواســت می‌کردند با چای و زولبیا و بامیه از مهمانان پذیرایی کنند.

گلریزان مخفیانه

ماه مبارک رمضان وقت مراسم گلریزان برای نیازمندان در اماکن عمومی با حفظ شان و آبروی این افراد بود. یکی از کار‌هایی که در دل این بازی سنتی اجرا می‌شد مراسم گلریزان بود. ماجرا به این شکل بود: قبل از شروع مراسم برای حفظ شان فرد نیازمند، مرشد که امین اهالی محل بود با کمک نوچه‌های زورخانه در مقابل هر خانه شاخه گلی قرار می‌داد. این شاخه گل نشانه اجرای مراسم گلریزان بود. در زمان اجرای مراسم کوزه و ظرف سفالین در وسط گود نمایش قرار می‌گرفت. هر کسی بی آنکه پرس وجو کند که کمک‌هایش دست چه کسی می‌رسد، بسته به میزان دارایی‌اش کمک می‌کرد. در پایان مرشد با شکستن ظرف و ریختن پول‌ها در داخل پارچه کمک‌های مردمی را به فرد مورد نظر می‌رساند.

مقام ترسایی و عزل شاه

از قدیم گفته‌اند تاج و تخت به کسی وفا ندارد. در این مثل کلی درس اخلاقی و حکایت برای عبرت گرفتن از عاقبت افراد متکبر نهفته است. نکته اخلاقی نمایش ترنا دقیقا کنایه به همین مفهوم دارد. در این بازی افرادی که ترنا می‌خورند به مقام ترسایی دست پیدا می‌کنند. ترسا اجازه عزل شاه و انتخاب پادشاه جدیدرا در بازی دارد. همچنین اصطلاحات رایج دربازی ترنا کلماتی مانند رفته، مرخصه، بسازش، بنوازش و... است. صلوات فرستادن و درود فرستادن به ائمه (ع)، اجرای برنامه‌هایی با ضرب و آواز، شاهنامه‌خوانی، غزل‌خوانی و پند و اندرز از دیگر برنامه‌های جانبی و جذاب این بازی بومی ایرانی برای تماشاگران است.

کسانی که از جریمه تازیانه معاف می‌شدند

قهوه‌خانه‌ها در گذشته یکی از مهم‌ترین پاتوق‌های مردمی شهر محسوب می‌شدند. به همین دلیل بیشــتر اقشار جامعه از فقیر و غنی، صاحب منصب، دولتی، ورزشکار و روحانی همه به نحوی چند ساعتی را در یکی از قهوه‌خانه‌های محل سکونت خود سر می‌کردند. در زمان اجرای نمایش، سادات، روحانیون و کودکان از تازیانه‌های ترنا معاف بودند. با حکم وزیر یا کارگزار حکم این افراد با تک صلواتی ملغی می‌شــد. اما جذاب‌ترین بخش ماجرا جریمه ترناخوران حرفه‌ای بود. این افراد باید با غزل خوانی، سبیل مال کردن (سبیل آتشین)، اتوکشیدن مو‌ها یا سماور کردن یعنی از دو گوش آویزان کردن بابت خطاهایشان تاوان می‌پرداختند.

منبع: برنا

برچسب ها: سرگرمی ، ماه رمضان
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.