دهه شصت دوران بی تکراری است. پای جعبه جادو تازه به خانهها باز شده بود و پخش برنامههای کودک برای کودکان جایگاه ویژهای داشت. هرچند که تلویزیونها اغلب سیاه و سفید بودند و زمان برنامههای کودک کم. اما هنوز طعم و مزه لذت بخش این کارتونها زیر دندان کودکان دهه شصتی هست.
از جمله این کارتونها که هنوز هم گاهی اوقات از تلویزیون پخش میشود، «پسر شجاع» است. داستان یک سگ آبی که با دوستان خود در یک دهکده زندگی میکند.
کارتونی سراسر خاطره که به زیبایی هرچه تمام تر، در روزگاری که از انیمیشنهای آنچنانی امروز خبری نبود، برایمان به درستی مرز خیر و شر را ترسیم میکرد.
این انیمیشن دو بعدی در سال ۱۹۷۳ میلادی اواخر دهه چهل شمسی در استودیو Knack ساخته شد و تا پایش به ایران باز شود، چند سالی طول کشید. جالب اینجاست که این کارتون نام اصلی اش دون چوک مونوگاتاری است و اولینبار در سال ۱۹۷۵ از کانال ۱۲ توکیو پخش شد و تا پایش به ایران برسد چند سالی از تولدش گذشته بود و اوایل دهه ۶۰ بالاخره روی آنتن رفت.
نام «پسر شجاع» را ایرانیها روی این کارتون گذاشتند و شخصیت اصلی آن که یک سگ آبی بود گذاشتند. اما جالب است بدانید که این انیمیشن پیش از ورود به ایران و در دهه ۸۰ میلادی در کشورهای عربی هم پخش شده بود و آنجا هم حسابی گرفته بود. البته آنها این کارتون را با دوبله و اسم «سنان» روانه آنتن تلویزیونهایشان کردند.
این انیمیشن برای اولین بار در خاورمیانه در سال ۱۹۸۲ از تلویزیون عراق و سپس در تلویزیون کویت و الجزایر در سال ۱۹۸۴ پخش شد.پدر و پسر شخصیتهای اصلی کار بودند، پسر «دان چاک» و پدر چاک «دون ارسطو» نام گذاری شدند. برای کارتون هم نام «دوستان جنگلی زاوازاوا» انتخاب شد. در جنگل زواواوا که همان صحنه است، اتفاقات و حوادث مختلفی رخ میدهد و داستانهای زیادی وجود دارد که چاک و دوستانش آنها را حل میکنند.
پسر شجاع و پدرش در کنار رودخانه جابجاب در مرکز جنگل زاواوا زندگی میکنند. در نسخه ژاپنی خرس مهربون دایگو نام دارد. خانم کوچولو اسمش لارا است. یک خرگوش هم بود که نامش میمی است. اسم شیپورچی هم ترومپت نام دارد که احتمالا نام فارسی او هم برگرفته از همین موضوع است. روباه اسمش کانتور است و خرس قهوهای هم clapperboard نام دارد.