تعریف احترام در زندگی مشترک چیست؟ احترام را با چه متر و معیاری میشود سنجید؟ آیا مؤلفههایی وجود دارد که بشود احترام را در رابطه محک زد؟ در ادامه نگاهی به این موارد داریم.
بیشتربخوانید
احترام رضایتمندی میآورد
گاهی فکر میکنیم احترامگذاشتن در ارتباطات فقط بهکارنبردن واژههای نامناسب است. گاهی فکر میکنیم همین که در را برای کسی نگه داریم، آدم محترمی هستیم یا اگر خانم زودتر از در وارد شود، به او احترام گذاشته شدهاند. اما تکلیف این موقعیتها چه میشود؟ وقتی حال بحث ندارید و طرف اصرار میکند بحث کند؛ وقتی نظرات شما نادیده گرفته میشود؛ وقتی کمک مالی میخواهید و قبل از ارائه کمک، به چندین سؤال باید پاسخ بدهید و.... کمتر پیش آمده این موقعیتها عنوان احترام را مستقیماً به دوش بکشند، در حالی که اگر از پوسته احترام بگذریم، چنین موقعیتهایی هستند که تعیین میکنند ما از ارتباط، احساس احترام دریافت میکنیم یا نه.
احترامسنج
برای سنجش احترام مؤلفههایی وجود دارد که به فرد کمک میکند خود را ارزیابی کند. شاید چندان نتوان نتیجه را اسیر اعداد و ارقام کرد؛ ولی رضایتمندی طرف مقابل در ارتباط میتواند تعیینکننده باشد. اما اگر بخواهیم نشانه احترام را در یک جمله مرور کنیم، باید بگوییم: «راه احترام از فروتنی و تواضع عبور میکند.»
چیزی برای یادگرفتن هست
آیا جوری به حرفهای همسرم گوش میدهم که همه حواسم را به او بسپارم؟ آیا موقع صحبتکردنش سراپا گوش هستم؟ آیا فکر میکنم در حرفهایش چیزی برای یادگرفتنم هست؟ آیا همسرم را در حدی میبینم که از او یاد بگیرم؟ اگر جواب بله است، به او احترام میگذارم و اگر نه، باید خود را بررسی کنم و ببینم او را چگونه میبینم؟ آیا خیلی عادی به نظرم میآید و حرفی برای یادگرفتن ندارد؟ آیا حرفهایش تکراری است؟ هرچه هست، نگاه من است که باید اصلاح شود تا آماده احترامگذاشتن شوم.
به نیازها و احساسات او توجه میشود
آیا وقتی دارم حرف میزنم یا چیزی از همسرم میخواهم، موقعیت را در نظر میگیرم؟ آیا متوجه شرایط همسرم در لحظه میشوم و رفتارم در مسیر همراهی با آن است یا کاری را انجام میدهم که میخواهم؟ آیا رفتار من جوری است که حال و احساس و نیاز او را تأیید میکند؟ آیا من را انسانی میداند که موقعیت او را در نظر میگیرم و به آن بها میدهم؟ اگر جواب بله است، دومین مؤلفه احترام در ارتباط زوجی از سوی من وجود دارد. اگر نه، لازم است روی فهم شرایط و موقعیت بیشتر کار کنم. برای شروع تمرین در این زمینه، سؤالکردن گزینه مناسبی است.
جروبحث در کار نیست
آیا میتوانم گفتوگو را بدون جروبحث پیش ببرم؟ آیا دلخوریهایم را بر سر همسرم آوار میکنم یا قبل از گفتن، چندین بار شرایط را مرور میکنم تا به گفتار محترمانه برسم؟ اگر این حواسجمعی و مهارت را دارم، سومین مؤلفه احترام هم برایم خوب کار میکند و اگر نه، به تمرین نیاز دارم. برای تمرین این مهارت دو چیز لازم است. یکی صبر و یکی مرور چند ادبیات مختلف برای اتفاق پیشآمده. جوری که بشود بهترین آن را انتخاب کرد.
نظرات او مهم و مفید است
آیا نظر همسرم را در موضوعات مختلف میپرسم؟ آیا نظر و فکر و ایده او برایم مهم است؟ آیا میتوانم از نظرات او برای خودم بهره ببرم؟ اگر بله، چهارمین مولفه احترام را هم در ارتباطم به کار میبرم و اگر نه، میتوان به اولین مؤلفه بازگشت.
از تأییدکردن دریغ نمیشود
آیا وقتی همسرم در کنار من است، احساس میکند تأیید میشود؟ آیا برآیند کلی احساس او از ارتباط با من پذیرفتهشدن است؟ آیا هرجور باشد و با همه ضعفها و قوتهایش برای من قابل قبول و پذیرفتنی است؟ اگر بله، پنجمین مؤلفه هم در جایگاه خوبی به سر میبرد و اگر نه، باید چیزهایی که نمیتوانم در اخلاق و رفتار همسرم بپذیرم، پیدا کنم و بررسی عمیقتری انجام دهم.
درخواستها راحت بیان میشود
آیا وقتی همسرم از من چیزی میخواهد، کمکی میخواهد و تقاضایی دارد، بدون سوال انجامش میدهم؟ اگر بله، به او احترام میگذارم؛ چون آخرین مؤلفه احترام همین پاسخ دادن به درخواست بدون پرس و سؤال است. اگر این کار را نمیکنم، تمرین کنم بدون کنکاش درباره علت، چیزی که میخواهد انجام دهم.
منبع: تبیان
شوهرشون دکتر متخصص زیبایی باشه ولی با زنها سروکار نداشته باشه
خونواده شوهرش دسته جمعی تصادف کنن و بمیرن
جاری نداشته باشن یا اگر دارن سرطان بگیره
خونواده خودشون هم ۴۰۰ سال عمر کنن
منم مثل تو فکر میکردم، الان به غلط کردن افتادم