ایجاد نارضایتی یک استراتژی محوری در جنگ شناختی علیه ایران است که حداقل در ماههای اخیر در خیابان و رسانههای مختلف مثل صدای آمریکا، بیبیسی فارسی انگلیسی و اینترنشنال سعودی با آن آشنا شدیم و دیدیم چگونه به دنبال برهم زدن شرایط اجتماعی و تجزیه ایران هستند؛ آشناییزدایی از ابعاد امنیتی و جنگ زیستی و جنگ رسانهای تجربه مشترک همه ما در ماههای اخیر بود به ویژه اینکه آمریکا در یک جنگ هیبریدی دائمی علیه جمهوری اسلامی است و فشار بر مردم از هرطریقی یک رفتار جنون آمیز برای ایجاد نارضایتی عمیق و گسترده است؛ درواقع همان استراتژی عبری «مرگ با هزاران زخم».
اغتشاشات محلهمحور خیلی زودتر از زمانی که مدنظر سازمان اطلاعاتی سیا بود شکست خورد و ناچارا لاین به سمت خشونت عریان تغییر مسیر داد و حالا همان جریان آشوب از تحرکات خیابانی با دامنه خاکستری به سمت اجرای عملیاتهای ادراکی مانند مسمومیت در مدارس رفتهاست. ما با یک تغییر فاز در جنگ هیبریدی اخیر مواجه هستیم که اصلا اتفاقی نیست، چون طبیعی بود که براندازان بعد از فرسایشی شدن پروژه آشوب به و ریزش وسیع در خیابان به سمت جنگ روانی خواهد رفت تا شورش شهری از تک و تا نیفتد. ایجاد هراس عمومی بین خانوادهها با دنبال کردن خط مسمومیت دانشآموزان حالا کانون دشمنی با جمهوری اسلامی را به میان دانشآموزان کشانده تا با یک بازی دو سر برد هم نارضایتی مردم از حاکمیت را افزایش دهد و هم به جمهوری اسلامی برچسب ناکارآمدی امنیتی بزند.
اما اگر بخواهیم بررسی کنیم چه اتفاقی آنها را به این فاز کشانده قطعا شکست فراخوانهای سریالی توسط گروهکهای ضدانقلاب و بازتاب بسیار منفی آن در کنار وابستگی عجیب و فزاینده براندازان به کشورهای غربی و عربی سبب شد خط عملیاتی تولید نارضایتی تغییر کند؛ بنابراین در حال حاضر پروژه مسمومسازی قطعا در ردیف خرابکاریهای امنیتی طبقهبندی میشود که نقطه اشتراک آن با وقایع پاییز حجم فراگیر دروغها و شایعات است و اینبار هم پوشش آن دختران هستند. فرآیندی که اتفاقی نیست و بخشی از جنگ شناختی است و نشان میدهد آغاز استراتژی فشار حداکثری چگونه در طول زمان استمرار دارد.
یک اینچ هم عقب نکش
برای بررسی عمیقتر این نوع جنگ و طراحی سناریو جدید که باهدف ایجاد مسمومیت در مدارس و بالابردن ضریب نگرانی خانوادهها برای ایجاد نارضایتی میان عناصر اجتماعی شکل گرفته سراغ یک مقام سابق آمریکایی که به نوعی لیدر جنگ هیبریدی علیه ایران بوده، رفتهایم.
مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا یکی از مهرههای کلیدی برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران بوده و به نوعی میتوان گفت که مسئول اصلی سیاست خارجی دولت ترامپ شخص پمپئو بود. او اکنون کتابی با عنوان حتی «یک اینچ هم عقب نکش جنگیدن برای آمریکایی که دوستش دارم» منتشر کرده که در این کتاب نشان میدهد چگونه این کار را انجام داده و حتی اقرار میکند که چگونه قرار است این سیاست تداوم پیدا کند.
وزیر خارجه ترامپ به عنوان تنها عضو چهارساله امنیت ملی کابینه ترامپ برای تحمیل فشار فزاینده بر جمهوری اسلامی و حمایت گسترده از اسرائیل از هیچ کاری فروگذار نبود و همچنین تغییر در روابط آمریکا و چین را به عنوان یک پروژه اساسی در سیاست خارجی ایالات متحده پیش برد.
در این گزارش بخشهایی از این کتاب را که مستقیما مربوط به ایران و سیاستهای دشمنی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی است مرور خواهیم کرد تا بتوانیم تحلیل بهتری از شرایط چند ماه گذشته و اتفاقات عجیب هفتههای اخیر داشتهباشیم.
وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب خود اینطور روایت میکند که در تمام سال ۲۰۱۹، یعنی زمانی که تحریمهای اقتصادی ایران را فلج کردهبود، ایران به اقدامات متقابل علیه ما رویآورد و بهطور آشکار شروع به غنیسازی اورانیوم در سطحی فراتر کرد و درعینحال ابهت سلیمانی قلب رهبران خاورمیانه را فراگرفتهبود. این توصیف یک مقام آمریکایی از قدرت و نفوذ مهارناپذیر ایران است.
پمپئو میگوید: چندین دهه اقدامات ایران در عراق، لبنان و سوریه بهطورکلی در خارج از مرزهای ایران پیش رفته بود و ما در زمان حیدر العبادی سعی داشتیم به عراق کمک مالی کنیم تا واردات برق از ایران متوقف شود، اما نفوذ سلیمانی در عراق مانع تحقق این اتفاق شد و تلاش ما برای افزایش فشار بر ایران از داخل این کشور آغاز شد که نتایج قابلتوجهی داشت.
وزیر خارجه ترامپ میگوید: یکی از چیزهایی که ما در کمپین فشار بر ایران به آن افتخار میکنیم این بود که سعی داشتیم خود را حامی مردم ایران نشان دهیم، چون بخشی از ایرانیان با جمهوری اسلامی مخالفند. ما برخلاف دولت اوباما که از تظاهرکنندگان جنبشسبز در سال ۲۰۰۹ با تاخیر حمایت کرد، دولت ترامپ به صداهای مخالف درون ایران ضریب داد و آنها را بسیار تقویت کرد. از سوی دیگر ما از کشورهای نیازمند نفت شنیده بودیم که به نفتخام ایران وابستهاند به همین دلیل سعی کردم با آنها از طریق دیپلماتیک وارد شوم، اما بزرگترین چالش را با چین داشتم که اقتصادش وابسته به خاورمیانه ازجمله ایران است و این یک واقعیت تغییرناپذیر از نظر ژئوپلتیک بود.
در نتیجه چین دائم تحریمهای ما علیه ایران را زیر پا میگذاشت و بههمیندلیل من فشار آوردم تا چین را همانند دیگر کشورها تحریم کنیم، اما وزارت خزانهداری آمریکا از این بابت نگران بود. مایک پمپئو در تشریح اقدامات جنگ ترکیبی علیه ایران اینطور ادامه میدهد که چند ماه پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط ایران موشکهای کروز به عربستانسعودی حمله کردند و اهداف عمده تاسیسات متعلق به شرکت نفت عربستان سعودی آرامکو بود. این اتفاق منابع انرژی جهان را تهدید میکرد و قیمت محصولات برای مدت کوتاهی افزایش یافت، اما آنها نتوانستند در نهایت خسارت را کاهش دهند.
در آن زمان ما با عربستان وارد ارتباط شدیم و سعودیها میخواستند بدانند ما برای انجام چه کاری آمادهایم. در این زمان خطرناک من به رئیسجمهور توصیه کردم به عربستان سامانههای پدافند هوایی ارسال کنیم، اما در این زمان در دل خود احساس کردم در حال ازدستدادن قدرت بازدارندگی علیه ایران هستیم.
اولین گام برای بازگشت از سیاست اوباما
اگرچه ترامپ اعلام کرده بود که تغییر رژیم مأموریت ما نیست من میدانستم که اعمال فشار بر رژیم ایران احتمال فروپاشی آن را افزایش میدهد. اولین گام برای بازگشت از سیاست شکستخورده اوباما مقابله با رژیم ایران بود؛ بنابراین قدم اول ما مقابله با تهدید هستهای ایران بود و از این رو ما نقاط آسیبپذیر ایران را شناسایی کردیم و به رئیسجمهور ترامپ و فرماندهان تاکید کردیم که باید در آینده روی آن متمرکز شوند. اجماع بینالمللی علیه ایران مرحله دوم براندازی بود.
درواقع گام دوم برای مقابله با ایران ایجاد یک اجماع بینالمللی بود. سیا و موساد با تردید به این همکاری هماهنگشده نگاه میکردند، چون این همکاریها برای سازمانهای اطلاعاتی چالشبرانگیز است، اما ما توافق کردیم برای ازبینبردن رژیم ایران هماهنگ شویم. همچنین ما ناتو را وادار کردیم از منافع آمریکا دفاع کند. در واقع ما میخواستیم به این کشورها فشار بیاوریم که هزینههای دفاعی خود را تقویت کنند. آنها باید میفهمیدند این مسأله چقدر برای دولت ترامپ مهم است. به نظر ما دولت اوباما تصمیم گرفت با ایران معامله کند. او میخواست ایران را به متحد خود تبدیل کند و این از نظر ما یک جنون محض بود و سال ۲۰۱۵ آن توافق صورت گرفت.
نگرانی از فعالیت هستهای و برنامه فضایی ایران
ایرانیان که فعالیت هستهای خود را ادامه دادند، برنامه فضایی خود را هم برای توسعه قابلیتهای موشکی گسترش دادند و تلاشهای خود را با بهترین دانشمند هستهایشان یعنی محسن فخریزاده پیش میبردند. احیای اتحادهای خاورمیانه برنامه دیگر علیه ایران بود. گروه متحدان ما متوجه پیام ما شدند و دریافتند بر اساس طرح اسرائیل و شرکای عرب که دهها مسیر نابودی ایران را دنبال میکرد، پیش بروند.
عقلانیت ترامپی بایدن
البته گرچه پمپئو سعی دارد این سیاستها را مختص کابینه ترامپ نشان دهد، اما استمرار این فشار حداکثری با رویکرد جدید در دوره جو بایدن هم در عمل ادامه پیدا کرده و حتی بر جوانب آن افزوده شده است. مصداق آن هم نقش آمریکا و مشخصا سازمان سیا در اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ است که در بیانیه تبیینی مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه به خوبی روشن شد و این دو سازمان اطلاعاتی تاکید کردند مستندات اطلاعاتی موجود نشان میدهند سرویس جاسوسی سیا (C.I.A) با همکاری سرویسهای جاسوسی هم پیمان و نیابتیهای مرتجع، پیش از آغاز آشوب ها، برای راه اندازی یک غائله سراسری در ایران با هدف ارتکاب جنایت علیه ملت بزرگ ایران و تمامیت ارضی کشور و نیز زمینهسازی برای تشدید فشارهای خارجی، طراحی مبسوطی بهعمل آورده بود.
طبق اطلاعات موجود نقش اصلی را در این میان آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (C.I.A) به عهده داشت و از همکاری نزدیک سرویس اطلاعات خارجی انگلیس خبیث، سرویس اطلاعات خارجی رژیم کودک کش صهیونیستی (موساد) و سرویس اطلاعات خارجی اَشرافیت بَدَوی آل سعود و چند کشور دیگر برخوردار بود. اطلاعات معتبری در اختیار است که برنامه ریزی و اجرای عملیاتی بخش عمده آشوبها توسط سرویس موساد با همکاری شقیترین گروهکهای تروریستی صورت گرفتهاست.
کمپین فشار حداکثری علیه ایران
پمپئو در کتاب خاطراتش درباره این کمپین چنین میگوید که استراتژی ما در ایران این بود مردم ایران را علیه نظام تحریک کنیم؛ کمپین فشار حداکثری بر ایران چند سال طول میکشید و به همین دلیل برایان هوک و تیم او را به عنوان فرستاده ویژه برای میز ایران منصوب کردم. او در همکاری با متحدان در راستای فشار بینالمللی بر تهران نقش اساسی داشت و یکی از اقدامات لازم این بود که نفت ایران را در بازار جهان تحریم کنیم تا منبع اصلی درآمد ایران از بین برود. البته در عین حال میدانستیم این تلاش قیمت جهانی نفت را افزایش میدهد، باید مدام سعی میکردیم تا سعودیها و اماراتیها را متقاعد کنیم ظرفیت تولید خود را بالا نگه دارند، اما بسیاری از منتقدان ما مدعی شدند تحریمها علیه ایران کارساز نبوده در حالی که با تحریم بیش از ۱۵۰۰ هدف ایرانی به ویژه در صنعت نفت، ایران را از چیزهای بیشتری محروم کردیم. همچنین پس از کشتن ژنرالی که برای ایرانیان بسیار محترم بود، رئیس جمهور ایران اعلام کرد «اگر سازوکار محاکمه عادلانه ترامپ و پمپئو و دیگر جنایتکاران در یک دادگاه عادلانه فراهم نشد مسلمانان انتقام شهید ما را خواهندگرفت» با این حال ما فشاری کوبنده بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل کردیم، اما ایران از همه کشورهای دیگر تهاجمیتر بود و اعلام میکند مایل به محو اسرائیل از روی کره زمین است. این کمپین فشار حداکثری و تشدید تحریمها علیه ایران در دولت ترامپ با خروج از برجام در سال ۲۰۱۸ ادامه داشت و هدف از این کارزار فشار بر ایران برای مذاکره مجدد برجام و افزودن محدودیتهای بیشتر بود.
منبع: روزنامه جام جم