سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

اعتیاد عجیب و غریبی که پهلوی دوم داشت!

پهلوی دوم عادات عجیبی داشت و معتقد بود این کار‌ها سنت های ملی مملکت ایران است.

 درباره پهلوی دوم گفته‌اند که: «چنان به دست‌بوسی معتاد شده بود که خودش دستش را دراز می‌کرد تا اطرافیان ببوسند». فقط هم دست‌بوسی نبود و پابوسی هم بود و پای همه درباریان را می‌شد بوسید! البته یک پابوسی از دور داشتند که این‌طوری بود: «سفرا موظف بودند در گزارش‌هایشان به شاه، جمله پای مبارک را می‌بوسم، بنویسند. پرویز راجی از این که امیر‌خسرو افشار، وزیر امور خارجه به جای عبارت پای مبارک را می‌بوسم، نوشته بود: دست مبارک را می‌بوسم اظهار شگفتی می‌کند. هرمز قریب یکی از مدیر‌کل‌های وزارت دربار در نامه می‌نوشت: مراتب پرستش چاکرانه به خاک پای مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه تقدیم... پای مبارک علیاحضرت ملکه و والاحضرت شاهدخت شهناز را با کمال احترام می‌بوسم».


بیشتربخوانید


یک پابوسی از نزدیک هم داشتند که این‌طوری بود: «در مراسم رسمی یا میهمانی‌ها... افسران عالی‌رتبه ارتش دست یا حتی کفش محمدرضا را می‌بوسیدند».

همان‌موقع هم این‌جور رفتار‌ها یک نوع آبروریزی بین‌المللی بود و چنین اتفاقاتی می‌افتاد: «رکوع و سجده در مقابل شاه چنان غیرطبیعی بود که هر تازه‌وارد را به تعجب می‌انداخت. مارگارت لاینگ، روزنامه‌نگار انگلیسی که برای نوشتن زندگینامه شاه اجازه ملاقات و حضور در دربار را پیدا کرده بود تعجب خود را از این صحنه پنهان نمی‌کند: ناگهان یک اتاق پر از اشخاص مختلف به تعظیم افتادند به طوری که نصف بدن آن‌ها به موازات کف اطاق درآمد».

حالا نظر پهلوی دوم درباره این کار‌ها چی بود؟ معتقد بود این کار‌ها «سنت‌های ملی مملکت» ایران است و سندش هم خاطره‌ای مربوط به فروردین ۱۳۴۹ شمسی از «اسدالله علم»، وزیر دربار و رفیق پهلوی‌ها که چنین است: «بعد از ناهار، شرفیاب شدم و از جمله مسائل، از ایشان پرسیدم: اعلیحضرت اجازه می‌فرمایند نخست‌وزیر و وزیر خارجه را رسما توبیخ کنم؟ چون در محضر اعلیحضرت به هیچ‌وجه ادب و احترام لازم را به جا نمی‌آوردند. پاسخ داد: از تربیت آمریکایی‌شان چه انتظار دیگری داری؟ معهذا بهتر است به آن‌ها یادآوری کنی که وظیفه‌شان چیست. جواب دادم:‌ای کاش من هم مثل اعلیحضرت می‌توانستم گناه را به گردن تربیت آن‌ها بگذارم، بنده تردید ندارم که آن‌ها می‌خواهند به دیگران ثابت کنند چه افراد مهمی هستند. شاه خندید و گفت: نه موافق نیستم، ندیدی چطور وقتی با اردشیر دست می‌دهم، جلوی من زانو می‌زند؟ عرض کردم: ... آخرین باری که در پاریس بودیم اردشیر همین کاری را که فرمودید کرد و یکی از خبرنگاران فرانسوی از من پرسید شاه ایران به عنوان رهبری اصلاح‌طلب و دموکرات شناخته شده، آن وقت چگونه می‌تواند تحمل کند که یکی از وزرایش در مقابل او این چنین زانو بزند و به خاک بیفتد. شاه اصلا از این حرف خوشش نیامد و گفت: حق بود به او می‌گفتی که اردشیر رعایت سنت‌های ملی مملکت را می‌کند!

باورنکردنی است که تا چه حد تملق و چاپلوسی می‌تواند... آدم‌ها را کور کند».

منبع: فارس

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۴:۳۰ ۲۹ بهمن ۱۴۰۱
الانم پسر بی شرفش میخواد از فراموشی مردم استفاده کنه و رهبر مخالفین بشه
کلا ما ایرانیا عاشق چاپلوسی و تملق و ریاکاری هستیم الانم هستن
حسن
۰۱:۵۹ ۲۹ بهمن ۱۴۰۱
ول کنید این حرفهارو،این حرفا چه سود وفایده ای برا مردم داره،آره پهلوی بد بود تموم شد رفت،دلار وسکه چنده؟؟قیمت ماشین داخلی چنده؟؟
محمد رضا زابلی
۱۷:۳۰ ۲۹ بهمن ۱۴۰۱
دلار و سکه چنده ها اون زمان کجا کسی به فکر دلار و سکه بود ولی حالا هر چقدر هم باشه هر کس بخواد میتونه بخره
ناشناس
۰۰:۱۵ ۲۹ بهمن ۱۴۰۱
اینهارو ول کنین...ب فکر مردم باشین....میخاین فکر مردم رو ب گذشته ببرین ک چی بشه....گرونی کمتر میشه....
ناشناس
۲۳:۴۵ ۲۸ بهمن ۱۴۰۱
خوب شد دیو رفت و فرشته در آومد
ناشناس
۲۰:۵۴ ۲۸ بهمن ۱۴۰۱
اون که شاه بود و شاهزاده بود الان نمدونم برای چی ؟....
ناشناس
۱۸:۱۱ ۲۷ بهمن ۱۴۰۱
الان هم کردها سادات بزرگان رو دستشونو می بوسند