سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

به بهانه سالروز بازگشت امام خمینی (ره) به ایران:

۱۲ بهمن ۵۷ آغاز مسیر استقلال یک ملت

امام خمینی (ره) در چنین روزی در سال ۵۷ پس از حدود ۱۵ سال تبعید به آغوش وطن بازگشتند؛ بازگشتی که ۱۲ بهمن را در تاریخ ایران جاودانه کرد.

پنج شنبه سردی در زمستان ۵۷ بود. تعطیلی خاصی در کشور اعلام نشده بود، اما رسما شهر تعطیل بود. دانش آموزان به مدرسه نرفته بودند و ادارات و سایر مراکز خدمات رسانی در کشور تقریبا تعطیل بودند.

با وجود این تعطیلی ناخواسته، اما در پایتخت خبری بود. مردم تهران می‌دانستند که این روز، تاریخی‌ترین روز شهرشان است. می‌دانستند که ۱۲ بهمن ۵۷ می‌تواند روزی ماندگار نه تنها برای تهران بلکه برای یک کشور باشد.

برای همین تهرانی‌ها آماده بودند. آمادگی برای یک استقبال تاریخی، استقبال از شخصی که یک فرد عادی نبود. شخصی که پس از ۱۵ سال پا به خاک کشورش می‌گذاشت. شخصی که نه تنها رهبر سیاسی یک ملت بلکه رهبر معنوی و دینی آن‌ها نیز بود. مردم ایران منتظر روح الله خمینی بودند. مردی که مظهر تمام آن چیزی بود که مردم یک کشور می‌خواستند. مردی که توانست با کمک مردمش، شر اهریمن شاهنشاهی را از سر یک ملت کم کند.

هواپیمای جمبوجت ۷۴۷ ایر فرانس ساعت ۵:۳۰ دقیقه از فرودگاه شارل دوگل فرانسه به مقصد فرودگاه مهرآباد تهران پرواز کرد و در ساعت ۹ و ۲۷ دقیقه و ۳۰ ثانیه صبح ۱۲ بهمن به زمین نشست. ساعت و تاریخی که بعد از آن روز برای همیشه در تاریخ ایران ماندگار شد.

تعداد زیادی از خبرنگار‌ها به همراه عده‌ای از مسولین استقبال از امام، خود را به نزدیکی هواپیما رساندند و امام در همان ورود با جمعیتی فراوان مواجه شد، خبرنگاران و عکاس‌ها هر کدام به هر نحوی که بلد بودند قصد داشتند از لحظه ورود امام به کشور و پیاده شدن ایشان از هواپیما عکس و خبری  تهیه کنند. آن‌ها می‌دانستند که این عکس‌ها جای ویژه‌ای در دوران کاری آن‌ها دارد. عکس‌هایی که تاریخی هستند و برای همیشه جاودان خواهند شد.

سرانجام امام خمینی(ره) با همراهی ژرژان باتاواش کمک خلبان آن پرواز فرانسوی و در میان جمع عظیمی از خبرنگاران و عکاس‌ها از هواپیما پیاده شدند. با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد «الله اکبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. آنچه که از تصاویر تلویزیونی آن وقت مشخص شده آن است که سکوت سنگینی در ابتدا سالن را فرا گرفت و پس از آن همهمه‌ افراد حاضر در فرودگاه مهرآباد سالن را پر کرد.

بالاخره زمان موعود فرا رسید و دانش آموزان شروع به خواندن سرودی ماندگار کردند. گروه سرود دانش آموزی، با خواندن سرود «خمینی‌ای امام»، شوق ورود امام را با اشک‌های مشتاقان درآمیختند و لحظاتی تاریخی را در فرودگاه مهرآباد رقم زدند.

امام خمینی در بدو ورود به کشور و پس از استقبال به عمل آمده مطلب مهمی را بیان کرد. مطلبی که یک کلید واژه داشت و آن هم وحدت بود. امام در سخنان خود در این باره فرمود: ما باید از همه طبقات ملت تشکر کنیم که این پیروزی تا اینجا به واسطه وحدت کلمه بوده است. وحدت کلمه مسلمین، همه، وحدت کلمه اقلیت‌های مذهبی با مسلمین، وحدت دانشگاه و مدرسه علمیه، وحدت روحانی و جناح سیاسی. ما باید همه این رمز را بفهمیم که وحدت کلمه، رمز پیروزی است و این رمز پیروزی را از دست ندهیم.

امام خمینی، طبق برنامه‌ای که از قبل تنظیم شده عازم بهشت زهرا شد و در میان استقبال گسترده مردم تهران در ساعت یک بعد از ظهر وارد قطعه ۱۷ که محل خاکسپاری شهدای انقلاب اسلامی بود، شد. البته حضور امام در بهشت زهرا به همین راحتی نبود.

تقریبا از ساعت شش صبح، خیابان‌ها سرشار از جمعیت بود. میلیون‌ها نفر در دو طرف خیابان‌ها در مسیر امام خمینی(ره) ایستاده بودند و پنجاه هزار نیروی انتظامی مردمی مشغول منظم کردن آن‌ها بودند.

در مسیر بهشت زهرا، دریایی از انسان‌ها موج می‌زد و اتومبیل به آرامی در سیل جمعیت می‌توانست حرکت کند. جمعیت استقبال‌کننده در طول ۳۳ کیلومتر از فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا را بین ۵ تا ۸ میلیون نفر یعنی بیش از جمعیت آن روز تهران تخمین زدند.

صد‌ها هزار نفر از شهر‌های مختلف کشور به تهران آمده بودند تا در این مراسم باشکوه شرکت کنند. امام در بهشت زهرا، در جایی که هزاران شهید انقلاب آرمیده بودند و در میان انبوه جمعیت سخنان مهمی ایراد فرمودند. ایشان در این سخنرانی که یکی از پرجمعیت‌ترین اجتماعات تاریخ بود، غیرقانونی بودن رژیم سلطنت پهلوی را با استدلال مطرح و خطوط آینده انقلاب و دولت اسلامی را ترسیم کردند.

بخشی از سخنان امام خمینی در بهشت زهرا

این ملت حرفی را که داشتند در زمان محمدرضاخان می‌گفتند که این سلطنت را ما نمی‌خواهیم و سرنوشت ما با خود ماست. در حال هم می‌گویند که ما این وکلا را غیرقانونی می‌دانیم، این مجلس سنا را غیرقانونی می‌دانیم، این دولت را غیرقانونی می‌دانیم. آیا کسی که خودش از ناحیه مجلس، از ناحیه مجلس سنا، از ناحیه شاه منصوب است و همه آن‌ها غیرقانونی هستند، می‌شود که قانونی باشد؟ ما می‌گوییم که شما غیرقانونی هستید باید بروید. ما اعلام می‌کنیم که الان دولتی که به اسم دولت قانونی خودش را معرفی می‌کند، حتی خودش قبول ندارد که قانونی است، خودش تا چند سال پیش از این، تا آن وقتی که دستش نیامده بود این وزارت، قبول داشت که غیرقانونی است، حالا چه شده است که می‌گوید من قانونی هستم؟ این مجلس غیرقانونی است، از خود وکلا بپرسید که آیا شما را ملت تعیین کرده است؟ هر کدام ادعا کردند که ملت تعیین کرده است، ما دستشان را می‌دهیم دست یک نفر آدم ببرد او را در حوزه انتخابیه اش، در حوزه انتخابیه اش از مردم سؤال می‌کنیم که این آقا آیا وکیل شما هست، شما او را تعیین کردید؟ حتماً بدانید که جواب آن‌ها نفی است؛ بنابراین آیا یک ملتی که فریاد می‌کند که ما این دولت مان، این شاه مان، این مجلس مان بر خلاف قوانین است و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشت مان دست خودمان باشد.

من باید عرض کنم که محمدرضای پهلوی، این خائن خبیث برای ما رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستان‌های ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ریخته است که اگر چنانچه بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سال‌های طولانی با همت همه مردم، نه یک دولت این کار را می‌تواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را می‌توانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمی‌توانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند. شما ملاحظه کنید، به اسم اینکه ما می‌خواهیم زراعت را، دهقان‌ها را دهقان کنیم، تا حالا رعیت بودند و ما می‌خواهیم حالا دهقانشان کنیم، اصلاحات ارضی درست کردند، اصلاحات ارضی شان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که بکلی دهقانی از بین رفت، بکلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای امریکا و ما محتاج به او باشیم در اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را، تخم مرغ از او بیاوریم یا از اسرائیل که دست نشانده امریکاست بیاوریم.

به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم

من دولت تعیین می‌کنم، من تو دهن این دولت می‌زنم، من دولت تعیین می‌کنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم، من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد (تکبیر حضار) این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبول ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارند، فقط امریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده به ارتش دستور داده که از او پشتیبانی بکنید، انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفته است که باید از این پشتیبانی بکنید. یک نفر آدمی که نه ملت قبولش دارد نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگویید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که می‌آورند توی خیابان ها. از خودشان هست این اشرار، فریاد هم می‌کنند، از این حرف‌ها هم می‌زنند لکن ملت این است، این ملت است (اشاره به حضار). می‌گوید که در یک مملکت که دو تا دولت نمی‌شود.

من باید یک نصیحت به ارتش بکنم و یک تشکر از یکی از ارکان ارتش، یک قشرهایی از ارتش. اما آن نصیحتی که می کنم این است که ما می خواهیم که شما مستقل باشید، ماها داریم زحمت می کشیم، ماها خون دادیم، ماها جوان دادیم، ماها حیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر کشیدند، می خواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد! شما نمی خواهید؟ شما نمی خواهید مستقل باشید؟ آقای سرلشکر! شما نمی خواهید مستقل باشید، شما می خواهید نوکر باشید؟

ملت می گوید ارتش باید مستقل باشد

من به شما نصیحت می کنم که بیایید در آغوش ملت، همان که ملت می گوید بگوید، ما باید مستقل باشیم، ملت می گوید ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای امریکا و اجنبی باشد، شما هم بیایید، ما برای خاطر شما این حرف را می زنیم، شما هم بیایید برای خاطر خودتان این حرف را بزنید، بگویید «ما می خواهیم مستقل باشیم، ما نمی خواهیم این مستشارها باشند.» ما که این حرف را می زنیم که ارتش باید مستقل باشد، جزای ما این است که بریزید توی خیابان خون جوان های ما را بریزند که چرا می گویید من باید مستقل باشم؟! ما می خواهیم تو آقا باشی.

حالا اما ۴۴ سال از آن روز گذشته و به نوعی ۱۲ بهمن و آن سخنرانی بزرگ امام خمینی در بهشت زهرا را می‌توان مقدمه کتاب خوش‌نقش انقلاب اسلامی دانست. مقدمه‌ای که ۲۲ بهمن سرآغاز حک شدن نقش آن بر تاریخ ایران اسلامی است.

گزارش: محمدحسین نیک خوی متین

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۳:۴۰ ۱۲ بهمن ۱۴۰۱
یادش بخیراون روزاسرکلاس درس عشق۲۲بهمن تزئین مدرسه
ناشناس
۱۱:۴۵ ۱۲ بهمن ۱۴۰۱
مرگ بر آمریکا
مرگ بر اسرائیل
مرگ بر انگلیس
مرگ بر آل سعود
ناشناس
۱۱:۱۷ ۱۲ بهمن ۱۴۰۱
دهه فجر بر همگان مبارک باد روز ورود امام من خیلی کوچک بوذم اما یادم که همه خوشحال بودیم وهمه جا جشن بود امام خمینی بت شکن تاریخ ایران همیشه در دل مردم ایران زنده هستند