سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

خضری:

موسیقی از زندگی مردم حذف نشدنی است

یک کارشناس فرهنگی گفت: موسیقی قابل حذف از زندگی مردم و جامعه نیست، یادمان هست که موسیقی نخستین هنری بود که به جریان انقلاب اسلامی پیوست.

صابر اکبری خضری، دکترای مردم شناسی و کارشناس ارشد فرهنگ و ارتباطات، در برنامه "در مسیر پیشرفت" با موضوع "بهترین راهبرد برای موسیقی در زیست بوم فرهنگی کشور" گفت: مسئله نه نوع موسیقی و نه محدودیت ها، بلکه رویکردمان به مسئله موسیقی است، که باید مشخص و اصلاح شود.

وی با تاکید بر اینکه در موضوع موسیقی، دچار انسداد در نوع و گونه نیستیم، افزود: مسئله اصلی کج کاری‌هایی است که بر این زیست‌بوم عارض شده است؛ یعنی خواه ناخواه، موسیقی در زیست بوم فرهنگی، با غنا و تنوعی که دارد، پویا به حیات خود ادامه می‌دهد و نگاه ما به موسیقی مهم است. دستیار ویژه دبیر شورای فرهنگ عمومی‌کشور تاکید کرد: باید مشخص کنیم موسیقی را گنجینه‌ای با فرصت‌های بسیار ببینیم و از آن بهره‌های فراوان ببریم و یا برعکس.

در موسیقی رویکرد شفافی نداریم

وی بیان کرد: مهم این است که نگاه راهبردی ما در مواجهه با موسیقی و مسئله موسیقی واضح و شفاف نیست؛ نه در خود موسیقی بلکه در کل سیاست‌های موسیقی اینگونه است و تکلیف دستگاه‌های مختلف، گروه‌های عمومی و هنرمندان، و حتی شنوندگان هم مشخص نیست، و در نتیجه در نبود موضع مشخص، شفاف و رسمی، و در خلاء نگاه راهبردی، برخورد‌های سلیقه‌ای به وجود می‌آید.دستیار ویژه دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور، رفع مشکلات حوزه موسیقی را درگرو سه گام اساسی دانست و گفت:گام نخست احصائ مسائل حوزه موسیقی (اجرا، اقتصاد، رابطه فقه و موسیقی) و مشخص کردن زیست بوم است، گام دوم تعیین نگاه راهبردی و موضع رسمی نظام فرهنگی کشور در مواجهه با مسئله موسیقی و بررسی، نقد و اصلاح آن است و گام سوم طراحی اقدامات و برنامه‌های بعدی مبتنی بر آن است.

وی با اشاره به برخی محدودیت‌ها در اجرای کنسرت‌های موسیقی گفت: مسئله اصلی ما محدودیت نیست و محدودیت‌ها اثر ندارد؛ یعنی فرهنگ عمومی و جامعه در هر صورت مسیر خودش را در حوزه موسیقی طی می‌کند؛ مگر آن که ما با آن همگراشویم و آن را به رسمیت بشناسیم و برایش برنامه ریزی کنیم، در این صورت رابطه متقابل شکل می‌گیرد و او هم ما را به رسمیت می‌شناسد، و گرنه "شکاف فرهنگ رسمی‌با فرهنگ عمومی" در حوزه موسیقی شکل می‌گیرد.

موسیقی از زندگی مردم حذف نشدنی است

اکبری خضری با انتقاد از عدم پرداختن به مسئله موسیقی در نهاد‌ها و سازمان‌های متولی فرهنگ گفت: متاسفانه در هیچ یک از دستگاه‌ها و نهاد‌های متولی فرهنگ و شورای عالی انقلاب فرهنگی، به موضوع موسیقی پرداخته نشده است و شاید تنها یکی دوبار (در مجلس و هیئت وزیران) مورد توجه قرار گرفته است و این شاید به دلیل "غفلت" یا گاهی "ترس از به رسمیت شناختن موسیقی" و برنامه ریزی برای آن بوده است؛ در حالی که موسیقی قابل حذف از زندگی مردم و جامعه نیست، یادمان هست که موسیقی نخستین هنری بود که به جریان انقلاب اسلامی پیوست و با تولید آثار، به حمایت از آن پرداخت.

وی افزود: بعد از جنگ، به دلیل هجوم جریان موسیقی خارج کشور (موسیقی نیویورکی) ما در حوزه موسیقی، موضع دفاعی و مواجهه انفعالی داشتیم و گویی فرمان موسیقی، از دست جریان اصلی موسیقی داخل کشور خارج میشود و احساس تهدید می‌شود؛ در نتیجه "برخورد سلبی" را در پیش گرفتیم که این خود منجر به شکل‌گیری "موسیقی زیرزمینی" شد که خود کنشگری ما را کاهش می‌دهد.

وی همچنین "عدم شفافیت موضع نسبت به موسیقی" را ناشی از "جهل نسبت به موسیقی" دانست و گفت: "الناس اعدوا ماجهلوا"؛ یعنی "مردم با آنچه نسبت به آن جهل دارند دشمنی می‌کنند"؛ یعنی ما وقتی موضوعی را دقیقا نمی‌شناسیم حکم به نادیده گرفتن، یا مقابله صرف گرفته‌ایم، و این رویکرد دقیقاً نتیجه عکس داده است، و این را نظرسنجی سال ۱۳۹۵ پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات تایید می‌کند؛ که در آن نوجوان ایرانی روزانه ۱۰۶ دقیقه موسیقی گوش می‌کند و بیش از ۷۰ درصد مردم تهران، بین ۵ گزینه‌ی میزان علاقه به موسیقی، گزینه "بسیار زیاد" را انتخاب کرده اند؛ یعنی این هنر در زیست روزمره مردم بسیار مهم و موثر است و بیشترین سبک موسیقی مورد علاقه نوجوانان ایرانی در حال حاضر "موسیقی رپ" بوده است، و ما در مورد موسیقی‌های اعتراضی و مقاومت مثل "هیپ هاپ" هیچ موضع مشخصی نداریم.

دستیار ویژه دبیر شورای فرهنگ عمومی‌کشور "رعایت الویت‌ها و ضریب توجه به موسیقی" را عامل هدایت گری آن دانست و گفت: اگر سیاست‌های فرهنگی و ضریب‌های حمایتی درست اتفاق بیفتد، نقش هدایت‌گری پیدا می‌کند؛ یعنی جامعه خودش به سمت موسیقی ملی، سنتی، و موسیقی نواحی می‌رود؛ چرا که با تار و پودش آمیخته است.

وی "نبود راهبرد کلان" و "نگاه تهدید انگارانه به موسیقی" را مانع تربیت و رشد ذائقه موسیقایی جامعه دانست و گفت: "نبود راهبرد کلان" و "نگاه تهدید انگارانه به جای نگاه فرصت انگارانه به موسیقی" باعث شده است که شاهد نوعی "همه چیز خواری" در موسیقی شویم؛ یعنی بخشی از جامعه دیگر توان گزینش خود را از دست داده و باعث شده است که ذائقه موسیقایی (بویژه نسل جدید) تربیت نشود و جامعه نتواند ذائقه اش را با اولویت ها، اهداف و گنجینه‌هایش رشد دهد.

برچسب ها: موسیقی ، هنر ، هنر موسیقی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.